English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swindling U تدلیس جزائی کلاهبرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frauds U تدلیس جزائی تدلیس مدنی
fraud U تدلیس جزائی تدلیس مدنی
constructive fraud U منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
criminal U جزائی
criminals U جزائی
criminal damage U تخریب جزائی
penally U از نظر جزائی
criminal liability U مسئوولیت جزائی
crown law U قانون جزائی
criminal proceedings U دادرسی جزائی
criminal allegation U تهمت جزائی
punitory U جزائی سیاست امیز
principle of criminal procedure U اصول محاکمات جزائی
criminal record U سوء پیشینه جزائی
subreption U تدلیس
false pretense U تدلیس
hypocrisy U تدلیس
trickery U تدلیس
presumption of innocence U فرض برائت درامور جزائی
calcining method U روش تدلیس
deception U تدلیس مدنی
fraudulent misrepresentation U تدلیس مدنی
option of fraud U خیار تدلیس
option of trickery U خیار تدلیس
play the hypocrite U تدلیس کردن
deceptions U تدلیس مدنی
act hypocritical U تدلیس کردن
calcining klin U کوره تدلیس
hypocritical U توام با تدلیس و تزویر
guile U تلبیس تدلیس خیانت
sharp practice U کلاهبرداری
frauds U کلاهبرداری
defraudation U کلاهبرداری
false pretense U کلاهبرداری
fraud U کلاهبرداری
fraudlous U کلاهبرداری
scams U کلاهبرداری
scam U کلاهبرداری
scams U کلاهبرداری کردن
scam U کلاهبرداری کردن
short-changed U کلاهبرداری کردن
short-changes U کلاهبرداری کردن
short-changing U کلاهبرداری کردن
defrauds U کلاهبرداری کردن
short-change U کلاهبرداری کردن
constructive fraud U کلاهبرداری اعتباری
defraud U کلاهبرداری کردن
fraud U کلاهبرداری کلاهبردار
fraud U تقلب کلاهبرداری
frauds U حیله کلاهبرداری
frauds U تقلب کلاهبرداری
spoofs U کلاهبرداری مسخره
frauds U کلاهبرداری کلاهبردار
defrauded U کلاهبرداری کردن
fraud U حیله کلاهبرداری
Phishing U کلاهبرداری اینترنتی
rooks U کلاهبرداری کردن
rook U کلاهبرداری کردن
defrauding U کلاهبرداری کردن
spoof U کلاهبرداری مسخره
It was all a fraud ( gimmeck ) . U تمامش کلاهبرداری بود
guilty of fraud U محکوم به علت کلاهبرداری
confidence trick U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
To swindle someoue . To take someone for a ride. U سر کسی کلاه گذاشتن ( کلاهبرداری )
confidence tricks U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
gimmickry U استفاده از وسایل اغفال و کلاهبرداری
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
impostors U کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
impostor U کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
imposters U کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
trapdoor U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoors U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
dissemble U تدلیس کردن پنهان کردن
dissembling U تدلیس کردن پنهان کردن
dissembled U تدلیس کردن پنهان کردن
dissembles U تدلیس کردن پنهان کردن
statute of fraud U قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com