English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4975 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
gun U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
planchette U تخته کوچک
submarine U تخته موج بیش از حد کوچک
submarines U تخته موج بیش از حد کوچک
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
simm U تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
light-well U [حیاط کوچک برای عبور نور]
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
This position is much too small for me . U این سمت برای من خیلی کوچک است
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
trail bike U موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
tweaks U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
tweak U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
tweaking U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
scullery U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
modular U با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
sculleries U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
microcontroller U ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
ratioing U کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
keepers U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
litotes U کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
perforations U خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
business U کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
dimples U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
businesses U کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
dimple U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
flag day U هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
departmental LAN U شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
paging U روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
part U قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
L cache U فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
bantam U کوچک
fortalice U دژ کوچک
half pint U کوچک
petty U کوچک
canis minoris U سگ کوچک
seed bud U پر کوچک
fractional U کوچک
imminution U کوچک
runty U کوچک
little U کوچک
tiddlier U کوچک
bantams U کوچک
exiguousness U کوچک
floret U گل کوچک
small U کوچک
minute U کوچک
micros U کوچک
smallest U کوچک
pipsqueak U کوچک
thumbnails U کوچک
pipsqueaks U کوچک
micro U کوچک
thumbnail U کوچک
small fry U کوچک
dinky U کوچک
pint-size U کوچک
pint size U کوچک
canis minor U سگ کوچک
smaller U کوچک
pillule U حب کوچک
weeny U کوچک
culvert U پل کوچک
dimmers U کوچک
ponceau U پل کوچک
minus cule U کوچک
culverts U پل کوچک
venule U رگ کوچک
plumule U پر کوچک
plumelet U پر کوچک
diminutive U کوچک
weeniest U کوچک
weenier U کوچک
petit U کوچک
short ton U تن کوچک
gracile U کوچک
tiddliest U کوچک
pilule U حب کوچک
puny U کوچک
minor U کوچک
whiffet U سگ کوچک
weensy U کوچک
ickle U کوچک
tiddly U کوچک
cerebellum U مخ کوچک
minuscule U کوچک
edicula U نیایشگاه کوچک
gullies U دره کوچک
tabret U طبل کوچک
tip U سر صفحه کوچک
a small car U یک اتومبیل کوچک
gully U دره کوچک
teeniest U کوچک ناچیز
droplets U قطره کوچک
sub vassal U تیولداران کوچک
tipping U سر صفحه کوچک
gorge U دره کوچک
teeny U کوچک ناچیز
droplet U قطره کوچک
gulleys U دره کوچک
teenier U کوچک ناچیز
splint U برامدگی کوچک
subminiature U خیلی کوچک
supermini U ابرکامپیوتر کوچک
mini floppy U دیسک کوچک
miniaturization U کوچک سازی
inlets U خلیج کوچک
inlet U خلیج کوچک
microcanonical U بندادی کوچک
subshrub U شاخه کوچک
lin U دریاچه کوچک
minicomputer U کامپیوتر کوچک
short castling U قلعه کوچک
sylphid U جن هوایی کوچک
linn U دریاچه کوچک
crownet U تاج کوچک
lunette U ماه کوچک
cony U خرگوش کوچک
stalklet U ساقه کوچک
minims U هرچیز کوچک
low resistance U مقاومت کوچک
low power U توان کوچک
minim U هرچیز کوچک
staddle U درخت کوچک
flaking U تکه کوچک
coney U خرگوش کوچک
spyglass U تلسکوب کوچک
spyglass U دوربین کوچک
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com