English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tailboard U تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
schooner U گاری سفری گاری روپوش دار
schooners U گاری سفری گاری روپوش دار
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
check out time U زمان لازم برای تخلیه محل
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
draught board U تخته شطرنجی برای بازی چکرز
kickboard U تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
gun U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
guns U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
froe U ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
expansion U تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
bookends U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
card U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
microcomputer U تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
corona U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
populates U 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate U 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating U 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
micros U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
planking U تخته پوشی تخته بندی
plywood U تخته لایی تخته چند لا
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
dogcart U گاری سگ کش
dogcarts U گاری سگ کش
driver U گاری چی
vans U گاری
drivers U گاری چی
carted U گاری
cart U گاری
carting U گاری
carts U گاری
tumbril U گاری
gharry U گاری
van U گاری
drayman U گاری کش
drayman U گاری بر چهارچرخه کش
cartwright U گاری ساز
carter U راننده گاری
foot sweep U فن اوسوتو گاری
cartage U حمل با گاری
mail cart U گاری پست
wainwright U گاری ساز
paracaisson U گاری دوچرخ
dumb waiters U گاری تاقچهدار
dumb waiter U گاری تاقچهدار
shopping cart U گاری خرید
wain U گاری واگن
applecart U گاری سیب
tumbrel U گیوتین گاری
cartage U کرایه گاری مکاری
lorry U اتومبیل باری گاری
lorries U اتومبیل باری گاری
camion U گاری کوتاه بی لبه
piety U پرهیز گاری خداترسی
joltwagon U گاری یا ارابه پرتکان
paracaisson U گاری مهمات کش دستی
carthorse U اسب ارابهو گاری
pietist U وابسته به پرهیز گاری پارسا
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
dray U گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
plank U تخته تخته کردن
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
to be broken on the wheel U روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
unhorse U از اسب افتادن یا پیاده شدن اسب را از گاری یا درشگه باز کردن
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
trolly U گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
trolley U گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
trolleys U گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
stripping U تخلیه
evacuation U تخلیه
discharge U تخلیه
evacuated U تخلیه
evacuates U تخلیه
unstuffing U تخلیه
evacuate U تخلیه
emptying U تخلیه
discharges U تخلیه
depletion U تخلیه
LSD U تخلیه
exhaust U تخلیه
exhausts U تخلیه
unloading U تخلیه
evacuating U تخلیه
disembarkation U تخلیه
discharged U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
evacuating U تخلیه کردن
exhaust stroke U مرحله تخلیه
evacuated U تخلیه کردن
exhaust chute U ناودان تخلیه
evacuates U تخلیه کردن
sluiceway U دهانه تخلیه
flaming discharge U تخلیه مشتعل
blow off U شیر تخلیه
impulse discharge U تخلیه ضربهای
brush discharge U تخلیه جارویی
site clearance U تخلیه کارگاه
bank sluice U دریچه تخلیه
evacuant U تخلیه کننده
electrical discharge U تخلیه برقی
to offload U تخلیه کردن
electric discharge U تخلیه الکتریکی
education pipe U لوله تخلیه
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
road clearance U تخلیه جاده
residual discharge U تخلیه مانده
electron discharge U تخلیه الکترونها
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
chain of evacuation U سیستم تخلیه
escape channel U مجرای تخلیه اب
evacuate U تخلیه کردن
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
disembarking U تخلیه کردن
disembarked U تخلیه کردن
disembark U تخلیه کردن
rotary discharger U تخلیه گر گردان
relief well U چاه تخلیه
quitting U تخلیه خانه
main discharge U تخلیه اصلی
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
medical evacuation U تخلیه بهداری
medical evacuation U تخلیه پزشکی
discharge U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه بار
disembarks U تخلیه کردن
lightning discharge current U جریان تخلیه
unloads U تخلیه کردن
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
sluices U دریچه تخلیه
sluiced U دریچه تخلیه
unloaded U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
discharges U تخلیه الکتریکی
medical evacuation U تخلیه بیماران
tipper U تخلیه کننده
air evacuation U تخلیه هوایی
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
discharges U تخلیه بار
surging discharge U تخلیه نوشی
area evacuation U تخلیه منطقهای
vacating U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
vacate U تخلیه کردن
point discharge U تخلیه نقطهای
high rate discharge U تخلیه شدید
sluice U دریچه تخلیه
internal discharge U تخلیه داخلی
catharsis U تخلیه هیجانی
medical recovery U تخلیه پزشکی
neural discharge U تخلیه عصبی
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com