Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refile
U
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
dead letter box
U
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
constructive receipt billing
U
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
backward
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
envelope
U
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
envelopes
U
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
microsoft
U
فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند
shipment
U
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipments
U
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
reversing
U
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverses
U
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reversed
U
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverse
U
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
handshaking
U
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
end
U
کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
ended
U
کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
ends
U
کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
in band signalling
U
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
carriers
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
handshake
U
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
handshakes
U
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
ZMODEM
U
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود
ciphony
U
رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
acknowledging
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
forward
U
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forwarded
U
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
synchronous
U
حرف ارسالی با DTE برای اطمینان از همانی صحیح وقتی هیچ حرف دیگر ارسال نشده است
detect
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
outputs
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
fibre optics
U
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
range disk
U
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
filing
U
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
formats
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
rallied
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally
U
تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
merge sorting algorithm
U
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanges
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
red pencil
U
تصحیح کردن
correct
U
تصحیح کردن
proofreads
U
تصحیح کردن
emendate
U
تصحیح کردن
refines
U
تصحیح کردن
corrects
U
تصحیح کردن
rectify
U
تصحیح کردن
correcting
U
تصحیح کردن
refine
U
تصحیح کردن
rectified
U
تصحیح کردن
rectifies
U
تصحیح کردن
proofreading
U
تصحیح کردن
proofread
U
تصحیح کردن
resupply
U
تجدید اماد تجدید تدارکات
wind correction
U
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
reconstituting
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitute
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edit
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstituted
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
rearming
U
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
compensated
U
جبران کردن تلافی کردن تصحیح کردن
compensates
U
جبران کردن تلافی کردن تصحیح کردن
compensate
U
جبران کردن تلافی کردن تصحیح کردن
renews
U
تجدید کردن
furbishes
U
تجدید کردن
re edify
U
تجدید کردن
furbished
U
تجدید کردن
renewing
U
تجدید کردن
reedify
U
تجدید کردن
furbishing
U
تجدید کردن
furbish
U
تجدید کردن
re establish
U
تجدید کردن
renew
U
تجدید کردن
edited
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edit
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
rehabilitate
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitating
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
refreshes
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refresh
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitates
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
refreshed
U
تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitated
U
تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
revalidate
U
تجدید اعتبار کردن
modifying
U
تجدید نظر کردن
reconstruct
U
تجدید بنا کردن
rethought
U
تجدید نظر کردن
reconstructed
U
تجدید بنا کردن
reorganize
U
تجدید سازمان کردن
modify
U
تجدید نظر کردن
reconstructing
U
تجدید بنا کردن
reorganization
U
تجدید سازمان کردن
critiques
U
تجدید نظر کردن در
reorganizes
U
تجدید سازمان کردن
critique
U
تجدید نظر کردن در
rethinks
U
تجدید نظر کردن
rethinking
U
تجدید نظر کردن
rearm
U
تجدید تسلیحات کردن
refuel
U
تجدید سوخت کردن
rearms
U
تجدید تسلیحات کردن
reorganised
U
تجدید سازمان کردن
reorganized
U
تجدید سازمان کردن
revise
U
تجدید نظر کردن
revises
U
تجدید نظر کردن
second wind
<idiom>
U
تجدید قوا کردن
revising
U
تجدید نظر کردن
redeployment
U
تجدید گسترش کردن
rearmed
U
تجدید تسلیحات کردن
refuelling
U
تجدید سوخت کردن
rechamber
U
تجدید خان کردن
refueled
U
تجدید سوخت کردن
reorganises
U
تجدید سازمان کردن
refueling
U
تجدید سوخت کردن
reconcider
U
تجدید نظر کردن در
reorganising
U
تجدید سازمان کردن
reconsignment
U
تجدید بارنامه کردن
refuelled
U
تجدید سوخت کردن
refuels
U
تجدید سوخت کردن
renovation
U
تجدید قطعات کردن
reshape
U
تجدید وضع کردن
marry a second time
U
تجدید فراش کردن
rethink
U
تجدید نظر کردن
up to date
U
تجدید نظر کردن
restructures
U
تجدید سازمان کردن
reorganizing
U
تجدید سازمان کردن
up-to-date
U
تجدید نظر کردن
resupply
U
تجدید اماد کردن
modifies
U
تجدید نظر کردن
restructured
U
تجدید سازمان کردن
reconstructs
U
تجدید بنا کردن
restructure
U
تجدید سازمان کردن
reelect
U
تجدید انتخاب کردن
rest
U
تجدید قوا کردن
rests
U
تجدید قوا کردن
retry
U
تجدید نظر کردن
sync
U
بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync
U
حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sorts
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
reviews
U
تجدید نظر دوره کردن
reinstatement of revolving credit
U
اعتبار گردانی را تجدید کردن
review
U
تجدید نظر دوره کردن
reviewing
U
تجدید نظر دوره کردن
reviewed
U
تجدید نظر دوره کردن
despatching
U
ارسال کردن ارسال
dispatches
U
ارسال کردن ارسال
dispatch
U
ارسال کردن ارسال
dispatched
U
ارسال کردن ارسال
despatched
U
ارسال کردن ارسال
despatches
U
ارسال کردن ارسال
fuels
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelled
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelling
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fueled
U
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
condition
U
اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
justifications
U
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification
U
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
gather
U
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered
U
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com