Perdic | تبدیل مختصات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	transformation of coordinates U	تبدیل مختصات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	mouse U	برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
	mouses U	برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
	restitution U	تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
Other Matches

	centroid U	در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
	relative U	دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
	polar plot U	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
	true origin U	نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
	novatio non presumiter U	تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
	transiguration U	تبدیل صورت تبدیل هیئت
	conversion scale U	مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
	assembler U	اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
	coordinate U	مختصات
	coordinates U	مختصات
	data U	مختصات
	plotting scale U	خط کش مختصات
	grid coordinates U	مختصات
	binary to octal conversion U	تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
	binary to hexadecimal conversion U	تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
	grid coordinates U	مختصات شبکه
	coordinate scale U	گونیای مختصات
	image coordinates U	مختصات تصویر
	easting U	مختصات طولی
	equatorial coordinates U	مختصات استوایی
	eulerian coordinates U	مختصات اولری
	geographic coordinates U	مختصات جغرافیایی
	geomagnetic coordinates U	مختصات ژئومگنتیکی
	input coordinate U	مختصات اولیه
	jacobian coordinates U	مختصات ژاکوبی
	reaction coordinates U	مختصات واکنش
	spherical coordinates U	مختصات کروی
	spherical coordinates U	مختصات سماوی
	target grid U	مختصات هدف
	the peculiarities of mammals U	مختصات پستاندارها
	polar coordinates U	مختصات قطبی
	polar coordinate U	مختصات قطبی
	plain coordinates U	مختصات مسطحه
	plain coordinates U	مختصات افقی
	northing U	مختصات عرضی
	lagrangian coordinates U	مختصات لاگرانژی
	rectangular coordinate U	مختصات متعامد
	axis U	محورهای مختصات
	grid chart U	شبکه مختصات
	cartesian coordinates U	محور مختصات
	cartesian coordinates U	مختصات دکارتی
	coordinates U	دستگاه مختصات
	cross-references U	سیستم مختصات
	cross-reference U	سیستم مختصات
	coordinate axises U	محورهای مختصات
	cross reference U	سیستم مختصات
	canonical coordinates U	مختصات بندادی
	axis of coordinates U	محورهای مختصات
	cartesian chart U	مختصات کارتزین
	coordinates U	مختصات نقشهای
	cordinate axis U	محورهای مختصات
	coordinate U	همرتبه کردن مختصات
	inertial coordinate system U	سیستم مختصات ماندی
	polar diagram U	نمودار با مختصات قطبی
	polar chart U	نمودار با مختصات قطبی
	preferred system of coordinates U	دستگاه مختصات مرجع
	spherical coordinates U	دستگاه مختصات کروی
	polar coordinates U	دستگاه مختصات قطبی
	military grid U	شبکه مختصات نظامی
	momentum coordinates U	مختصات اندازه حرکت
	ablique coordinates U	دستگاه مختصات قائم
	curvilinear coordinates U	مختصات خمیده خط [ریاضی]
	cartesian coordinate system U	سیستم مختصات کارتزین
	horizon system of coordinates U	دستگاه مختصات افقی
	coordinate system of axis U	سیستم محورهای مختصات
	polar coordinates U	مختصات قطبی [ریاضی]
	cylindrical coordinate U	مختصات استوانه ای [ریاضی]
	generalized coordinates U	مختصات تعمیم یافته
	relative coordinate system U	دستگاه مختصات نسبی
	coordinate code U	رمزمربوط به مختصات نقشهای
	coordinate system U	دستگاه مختصات [ریاضی]
	georef grid U	مختصات جغرافیایی جهانی
	X coordinate U	مختصات بردار افقی
	y axis U	محور عرضی مختصات
	spherical coordinates U	مختصات کروی [ریاضی]
	coordinate code U	رمز مختصات نقاط
	Y coordinate U	مختصات بردار عمودی
	polar coordinate system U	دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
	spherical coordinate system U	دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
	rectangular coordinates U	دستگاه مختصات راست گوشه
	x axis U	محور افقی مختصات یا محورطولها
	axis U	برای مختصات افقی در گراف
	cylindrical coordinate system U	دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
	known datum point U	نقطهای با مختصات وگرای معلوم
	Cartesian coordinate system U	دستگاه مختصات دکارتی [ریاضی]
	celestial equator system of coordinates U	دستگاه مختصات استوای سماوی
	cartesian coordinates U	سیستم مختصات سه بعدی فضایی
	axis U	برای مختصات عمودی در گراف
	spherical coordinate system [with constant radius] U	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
	plots U	بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
	plotted U	بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
	plot U	بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
	universal transverse mercator U	سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
	y axis U	محور عمودی روی یک صفحه مختصات
	grids U	مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
	grid U	مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
	plotter U	اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
	abscise U	جدا کردن طول روی محور مختصات
	plotters U	اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
	z axis U	محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
	conversion U	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
	conversions U	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
	axis U	1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
	vertex U	نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
	jan grid U	سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
	unit cell U	کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
	X Y U	وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
	plotter U	اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
	plotter U	وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
	X Y U	مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
	plotters U	اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
	plotters U	وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
	coriolis acceleration U	شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
	roamer U	کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
	origins U	محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
	absolute address U	وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
	geometry processing U	فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
	origin U	محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
	puck U	یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
	pucks U	یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
	datum point U	نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
	true convergence U	سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
	plotter U	رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
	plotters U	رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
	mouse U	esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
	mouses U	esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
	assumed grid U	شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
	change U	تبدیل
	transforming U	تبدیل
	cinversion U	تبدیل
	transformation U	تبدیل
	converting U	تبدیل
	changing U	تبدیل
	transforms U	تبدیل
	converts U	تبدیل
	transformed U	تبدیل
	commutation U	تبدیل
	converter U	تبدیل گر
	reductions U	تبدیل
	translation U	تبدیل
	reduction U	تبدیل
	toggle U	تبدیل
	code conversion U	تبدیل کد
	reforming U	تبدیل
	connector U	تبدیل
	transmutation U	تبدیل
	adapter U	تبدیل
	changed U	تبدیل
	changes U	تبدیل
	transform U	تبدیل
	toggles U	تبدیل
	converted U	تبدیل
	reduce U	تبدیل
	reducing U	تبدیل
	permutation U	تبدیل
	alteration U	تبدیل
	modification U	تبدیل
	permutations U	تبدیل
	conversions U	تبدیل
	panification U	تبدیل
	interconversion U	تبدیل
	convert U	تبدیل
	move U	تبدیل
	shift U	تبدیل
	reduces U	تبدیل
	conversion U	تبدیل
	reducer U	تبدیل
	to turn something into something U	تبدیل کردن به
	to convert something into something U	تبدیل کردن به
	conversion cost U	هزینه تبدیل
	catforming U	تبدیل با کاتالیزور
	compound converter U	تبدیل گر مرکب
	commuting U	تبدیل کردن
	commutes U	تبدیل کردن
	compiler U	تبدیل میکند
	commutability U	تبدیل پذیری
	changer U	تبدیل میکند
	aggravation U	تبدیل به بدتر
	animalization U	تبدیل به حیوان
	approach transition U	تبدیل ورودی
	shift U	تبدیل صورت
	basify U	تبدیل به قلیاکردن
	reset U	تبدیل کردن
	transact U	تبدیل کردن
	bituminize U	تبدیل بقیرکردن
	c.r. U	تبدیل کاتالیزوری
	calcification U	تبدیل به اهک
	internal conversion U	تبدیل درونی
	actification U	تبدیل به سرکه
	acidifier U	تبدیل به اسیدکننده
	catalytic reforming U	تبدیل کاتالیزوری
	hedging U	تبدیل پوششی
	redeploy [staff] U	تبدیل کردن
	combust U	تبدیل بخاکسترکردن
	upturn U	تبدیل به احسن
	lactation U	تبدیل به شیر
	code conversion U	تبدیل رمز
	cineration U	تبدیل بخاکستر
	changer U	کلید تبدیل
	change over switch U	کلید تبدیل