Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quintuple
U
تبدیل به پنج کردن پنج تایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
fractions
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fraction
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
totalitarianize
U
تبدیل بحکومت یکه تاز کردن بصورت حکومت مطلقه واستبدادی اداره کردن
fluidify
U
تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
triad
U
سه تایی
n adic
U
N تایی
n ary
U
N تایی
ternal
U
سه تایی
trine
U
سه تایی
triads
U
سه تایی
triplet
U
سه تایی
ternary
U
سه تایی
triplex
U
سه تایی
trinary
U
سه تایی
diphyletic
U
دو تایی
nine
U
نه تایی
ternate
U
سه تایی
trinal
U
سه تایی
nines
U
نه تایی
senary
U
شش تایی
turns
U
تبدیل کردن
converted
U
تبدیل کردن
transforms
U
تبدیل کردن
to transform
[into]
U
تبدیل کردن
[به]
to convert something into something
U
تبدیل کردن به
convert
U
تبدیل کردن
to turn something into something
U
تبدیل کردن به
scorify
U
تبدیل به کف کردن
gear level
U
تبدیل کردن
converts
U
تبدیل کردن
converting
U
تبدیل کردن
turn
U
تبدیل کردن
convert
U
تبدیل کردن
transmute
U
تبدیل کردن
reduce
U
تبدیل کردن
transmutes
U
تبدیل کردن
transmuting
U
تبدیل کردن
reduces
U
تبدیل کردن
transrorm
U
تبدیل کردن
redeploy
[staff]
U
تبدیل کردن
commuting
U
تبدیل کردن
commuted
U
تبدیل کردن
transact
U
تبدیل کردن
commute
U
تبدیل کردن
reset
U
تبدیل کردن
commutes
U
تبدیل کردن
reducing
U
تبدیل کردن
transformed
U
تبدیل کردن
transform
U
تبدیل کردن
toggles
U
تبدیل کردن
toggle
U
تبدیل کردن
transmuted
U
تبدیل کردن
transforming
U
تبدیل کردن
institutionalizing
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
vigesimal
U
بیست تایی
septimal
U
هفت تایی
triform
U
شکل سه تایی
tuple
U
چند تایی
nonary
U
گروه نه تایی
n ary operator
U
عملگر N تایی
trios
U
سه نفری سه تایی
trio
U
سه نفری سه تایی
triploidy
U
حالت سه تایی
troika
U
هر دسته سه تایی
sexagenary
U
شصت تایی
lao
U
زبان تایی
trilogies
U
گروه سه تایی
triads
U
مجموعه سه تایی
triad
U
مجموعه سه تایی
terns
U
یک دسته سه تایی
tern
U
یک دسته سه تایی
leash
U
دسته سه تایی
fourteener
U
چهارده تایی
lao
U
مردم تایی
laotian
U
مردم تایی
duodecimal
U
دوازده تایی
threescore
U
شصت تایی
quintets
U
پنج تایی
quintet
U
پنج تایی
sexagesimal
U
شصت تایی
trilogy
U
گروه سه تایی
leashes
U
دسته سه تایی
quadrupled
U
چهار تایی
quadruple
U
چهار تایی
ternary mixture
U
مخلوط سه تایی
ternary alloy
U
الیاژ سه تایی
duodenary
U
دوازده تایی
quadric
U
چهار تایی
fourteen
U
چهارده تایی
quadruples
U
چهار تایی
quintuplets
U
پنج تایی
quadrupling
U
چهار تایی
quintuplet
U
پنج تایی
ennead
U
دسته نه تایی
qyaternary
U
چهار تایی
quinquepartite
U
پنج تایی
verbalises
U
تبدیل به فعل کردن
surrenders
U
پس گرفتن و تبدیل کردن
verbalised
U
تبدیل به فعل کردن
saccharify
U
تبدیل به قند کردن
surrender
U
پس گرفتن و تبدیل کردن
surrendered
U
پس گرفتن و تبدیل کردن
lapidify
U
تبدیل به سنگ کردن
forests
U
تبدیل به جنگل کردن
lever
U
تبدیل به اهرم کردن
interchange energy
U
تبدیل کردن انرژی
forest
U
تبدیل به جنگل کردن
levers
U
تبدیل به اهرم کردن
nitrogenize
U
تبدیل به ازت کردن
ionize
U
تبدیل به یون کردن
charr
U
تبدیل به زغال کردن
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
marmarize
U
تبدیل بمرمر کردن
salify
U
تبدیل به نمک کردن
verbalized
U
تبدیل به فعل کردن
aerify
U
تبدیل به هوا کردن
compartmentalises
U
تبدیل به اجزا کردن
agglutinate
U
تبدیل به چسب کردن
verbalizes
U
تبدیل به فعل کردن
compartmentalised
U
تبدیل به اجزا کردن
verbalizing
U
تبدیل به فعل کردن
compartmentalize
U
تبدیل به اجزا کردن
lignify
U
تبدیل به چوب کردن
liquation
U
تبدیل باب کردن
compartmentalising
U
تبدیل به اجزا کردن
verbalize
U
تبدیل به فعل کردن
saponify
U
تبدیل بصابون کردن
acetify
U
تبدیل به سرکه کردن
structuralize
U
تبدیل به ساختمان کردن
hypostatize
U
تبدیل بماده کردن
vitriolize
U
تبدیل به زاج کردن
verbalising
U
تبدیل به فعل کردن
compartmentalizing
U
تبدیل به اجزا کردن
sugar
U
تبدیل به شکر کردن
scorify
U
تبدیل به تفاله کردن
compartmentalizes
U
تبدیل به اجزا کردن
compartmentalized
U
تبدیل به اجزا کردن
sugars
U
تبدیل به شکر کردن
capitalizes
U
تبدیل بسرمایه کردن
realizing
U
تبدیل به پول کردن
realizes
U
تبدیل به پول کردن
realized
U
تبدیل به پول کردن
realize
U
تبدیل به پول کردن
to change to the better
U
تبدیل به احسن کردن
realising
U
تبدیل به پول کردن
realises
U
تبدیل به پول کردن
realised
U
تبدیل به پول کردن
peptonize
U
تبدیل به پپتن کردن
pustulate
U
تبدیل به کورک کردن
cokes
U
تبدیل به زغال کردن
capitalizing
U
تبدیل بسرمایه کردن
capitalize
U
تبدیل بسرمایه کردن
capitalising
U
تبدیل بسرمایه کردن
capitalised
U
تبدیل بسرمایه کردن
gorgonize
U
تبدیل بسنگ کردن
fluidize
U
تبدیل به مایع کردن
capitalized
U
تبدیل بسرمایه کردن
ozonize
U
تبدیل به ازن کردن
coke
U
تبدیل به زغال کردن
phosphatize
U
تبدیل به فسفات کردن
stencilize
U
تبدیل به استنسیل کردن
nitrates
U
به نیترات تبدیل کردن
versify
U
تبدیل بنظم کردن
capitalises
U
تبدیل بسرمایه کردن
reify
U
تبدیل بماده کردن
etherify
U
تبدیل به اتر کردن
prosify
U
تبدیل به نثر کردن
provincialize
U
تبدیل باستان کردن
porcelainize
U
تبدیل بچینی کردن
gasification
U
تبدیل کردن بگاز
nitrate
U
به نیترات تبدیل کردن
incineration
U
تبدیل بخاکستر کردن
char
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
charring
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
chars
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
afforest
U
تبدیل به جنگل کردن جنگلکاری کردن
ogdoad
U
گروه هشت تایی
triform
U
دارای شکل سه تایی
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
gleek
U
یکجوربازی سه تایی درورق سه اس
stephan quintet
U
پنج تایی استفان
octad
U
گروه هشت تایی
go dan kumite
U
مبارزه با ضربههای 5 تایی
ternate
U
سومین گروه سه تایی
pentagram
U
شکل پنج تایی
quadripartite
U
چهار تایی چهارسویی
pentad
U
دسته پنج تایی
ternary
U
سومین گروه سه تایی
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
to transubstantiate
U
به جسم دیگری تبدیل کردن
gasify
U
تبدیل به گاز کردن بخارکردن
liquify
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
negotiating
U
به پول نقد تبدیل کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com