English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
notice board U تابلوی خبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
casualty board U تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
idiotism U بی خبری
ignorance U بی خبری ناشناسی
news agency U آژانس خبری
news agencies U آژانس خبری
item U قطعه خبری
items U قطعه خبری
intelligence signal U پیام خبری
information capacity U فرفیت خبری
press report U گزارش خبری
There is something in the air. U یک خبری هست
it was all quiet in london U درلندن خبری نبود
article U پیامی در یک گروه خبری
to broad cast information U خبری که درهمه جا منتشرشود
articles U پیامی در یک گروه خبری
predicating U خبری خبر دادن
predicates U خبری خبر دادن
predicated U خبری خبر دادن
predicate U خبری خبر دادن
dow jones/retrieval service U سرویس خبری دو جونز
I havent heard of her for a long time. U مدتها است از او خبری ندارم
drown one's sorrows <idiom> U مس میکند که بی خبری سراغش بیاید
to catch napping U در حال غفلت و بی خبری گرفتن
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
fuse panel U تابلوی فیوز
demonstration chessboard U تابلوی نمایش
feeder panel U تابلوی تغذیه
distribution pannel U تابلوی تقسیم
distribution board U تابلوی اتصالات
distribution panel U تابلوی توزیع
maintenance panel U تابلوی نگهداشت
operating panel U تابلوی عملکرد
panel board U تابلوی برق
status board U تابلوی وضعیت
switch board U تابلوی برق
control pannel U تابلوی دستگاهها
scoreboards U تابلوی امتیازات
boarded U تابلوی امتیازات
switchboards U تابلوی برق
switchboard U تابلوی برق
scoreboard U تابلوی امتیازات
board U تابلوی امتیازات
bulletin board U تابلوی اعلانات
bulletin boards U تابلوی اعلانات
panels U تابلوی برق
panel U تابلوی برق
built in panel U تابلوی نصب
control pannel U تابلوی کنترل
control pannel U تابلوی فرمان
control panel U تابلوی کنترل
control panel U تابلوی فرمان
patch panel U تابلوی سرهم بندی
cdev U دستگاه تابلوی کنترل
control panel device U ابزار تابلوی کنترل
switchboard U تابلوی کلید برق
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
switchboards U تابلوی کلید برق
front panel U تابلوی جلو دار
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
accumulator switchboard U تابلوی اتصالات اکومولاتور
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
fascia plate U تابلوی مقابل دریک وسیله
biz U نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
list U سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
comp U نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
spam U مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
sensed U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
sense U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
alerts U تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panel U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panels U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
alerted U تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert U تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
To pass the news by word of mouth . U خبری را در دهان به دهان پخش کردن
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com