Perdic | بی اعتقاد شدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 133 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	misbelieve U	بی اعتقاد شدن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	trust U	اعتقاد اعتبار
	trusted U	اعتقاد اعتبار
	trusts U	اعتقاد اعتبار
	bear U	کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
	bears U	کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
	credit U	اعتقاد کردن
	credited U	اعتقاد کردن
	crediting U	اعتقاد کردن
	credits U	اعتقاد کردن
	materialism U	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
	conviction U	اعتقاد راسخ
	convictions U	اعتقاد راسخ
	finality U	اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
	fetishism U	اعتقاد به طلسم
	believing U	با اعتقاد
	credence U	اعتقاد
	Marxist U	طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
	Marxists U	طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
	revisionism U	روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
	monetarists U	طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
	provincialism U	اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
	formalism U	اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
	determinism U	اعتقاد به جبر
	unbeliever U	بی اعتقاد دیر باور
	unbelievers U	بی اعتقاد دیر باور
	liberalism U	اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
	unbelieving U	بی اعتقاد
	belief U	اعتقاد
	faith U	اعتقاد
	faiths U	اعتقاد
	confidence U	اعتقاد
	confidences U	اعتقاد
	disbelieve U	اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
	disbelieved U	اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
	disbelieves U	اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
	disbelieving U	اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
	nihilism U	اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
	animism U	همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
	animism U	اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
	absolutism U	حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
	fatalism U	اعتقاد به سرنوشت
	individualism U	اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
	factionalism U	اعتقاد به سیستم حزبی
	factionalism U	اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
	traditionalism U	سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
	spiritualism U	اعتقاد به احضار ارواح
	theism U	اعتقاد بخدا
	subjective U	فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
	fundamentalism U	اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
	accelerationists U	شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
	activism U	اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
	adventism U	اعتقاد بدوباره امدن مسیح
	animalism U	نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
	anomie U	اعتقاد به بی نظمی
	anomy U	اعتقاد به بی نظمی
	anthropopathism U	اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
	arianism U	اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
	casualism U	اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
	catastrophism U	اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
	ceremonialism U	اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
	chiliasm U	اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
	cloaca theory U	اعتقاد به مقعدزایی
	collectivism U	اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
	constitutionalism U	اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
	controvrsism U	روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
	cosmopolitanism U	سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
	creationism U	اعتقاد به افرینش
	credibly U	از روی اعتقاد
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	demonism U	اعتقاد بدیو
	denominationalism U	اعتقاد به تفکیک و تقسیم
	evolutionism U	اعتقاد به تکامل
	expandsionism U	اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
	fairyism U	اعتقاد به جن و پری
	futurism U	اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
	guild socialism U	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
	guild socialism U	سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
	historical determinism U	اعتقاد به جبر تاریخ
	humoralism U	اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
	hylicism U	اعتقاد به مادیات
	hylotheism U	اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
	hylotheism U	اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
	hylotheistic U	یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
	idealistically U	از روی اعتقاد به تصور وخیال
	immaterialism U	عدم اعتقاد به ماده تجرد
	immortalism U	اعتقاد به ماندگاری روح
	infallibilism U	اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
	infusionism U	اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
	ism U	اعتقاد رویه
	legalism U	اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
	mercantilism U	روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
	millenarianism U	اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
	misbelief U	اعتقاد خطا
	misbelieve U	اعتقاد خطا پیداکردن
	misbeliever U	بی اعتقاد
	modalism U	اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
	monadism U	اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
	monism U	اعتقاد وحدت خدا
	monotheism U	اعتقاد به خدای واحد
Other Matches

	relativism U	اعتقاد به نسبیت
	trinitarianism U	اعتقاد به تثلیت
	nicene creed U	اعتقاد نامه نیسن
	to believe in ghosts U	اعتقاد داشتن به ارواح
	to believe in something U	به چیزی اعتقاد داشتن
	to give credence to something U	به چیزی اعتقاد کردن
	vitalism U	اعتقاد به اصالت حیات
	article of faith U	اعتقاد و عقیده باطنی
	to put [place] credence in something U	به چیزی اعتقاد کردن
	vampirism U	اعتقاد بوجود vampire
	unbelievin U	بی اعتقاد دیر باور
	theodicy U	اعتقاد بعدالت خدایی
	syncretism U	اعتقاد به توحید عقاید همتایی
	triune U	اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
	ultra individualism U	اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
	salvationism U	اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
	born-again U	دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
	utilitarianism U	کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
	unitarianism U	وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
	sabbatarianism U	اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
	tritheism U	سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
	sacramentalism U	اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
	tyrannicide U	اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
	pan cosmism U	اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
	zombiism U	اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
	ultramontanism U	سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
	nestorianism U	عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
	nescience U	اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
	spiritism U	اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
	nationallism U	مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
	social contract U	اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
	utopiannism U	اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند