English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (52 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to invoke a higher power U به مقامی بالاتر رجوع کردن [برای کمک]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forward tell U انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
summation U مقامی خلاصه
subrogation U قائم مقامی
to appeal [to] U درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
write up <idiom> U مقامی را به حساب آوردن
protem U شاغل مقامی بطورموقت
establish U کسی رابه مقامی گماردن
establishes U کسی رابه مقامی گماردن
vicarial U وابسته به خلیفه قائم مقامی
establishing U کسی رابه مقامی گماردن
to drum a tune U ضرب مقامی راباکوس گرفتن
refers U رجوع کردن به
reverting U رجوع کردن
refers U رجوع کردن
referred U رجوع کردن
referred U رجوع کردن به
revokes U رجوع کردن
adeem U رجوع کردن
revoked U رجوع کردن
revoke U رجوع کردن
reverted U رجوع کردن
refer U رجوع کردن به
revert U رجوع کردن
refer U رجوع کردن
reverts U رجوع کردن
revoking U رجوع کردن
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
To assume office . U عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
reference U مراجعه و رجوع کردن
references U مراجعه و رجوع کردن
to throw back U رجوع باصل کردن
to have recourse to a court U به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
to seek redress in court U به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
to apply to a court U به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
to apply to the court of arbitration U به دادگاه حکمیت رجوع کردن [حقوق]
to have recourse to arbitration U به دادگاه حکمیت رجوع کردن [حقوق]
dowager U بیوه زنی که از شوهرش باودارایی یا مقامی بارث رسیده باشد
dowagers U بیوه زنی که از شوهرش باودارایی یا مقامی بارث رسیده باشد
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
overshoot U بالاتر از حد
further up U بالاتر
overshooting U بالاتر از حد
about U بالاتر
overshoots U بالاتر از حد
uppers U بالاتر
upper U بالاتر
higher U بالاتر
the above figures U بالاتر
superior U بالاتر
above U بالاتر
superiors U بالاتر
the court above U محکمه بالاتر
above-average <adj.> U بالاتر از حد متوسط
above average <adj.> U بالاتر از حد متوسط
over-average <adj.> U بالاتر از حد متوسط
overshoots U بالاتر زدن
transcends U بالاتر بودن
transcending U بالاتر بودن
transcended U بالاتر بودن
transcend U بالاتر بودن
overshooting U بالاتر زدن
above all U بالاتر از همه
senior U بالاتر بالارتبه
superordinate U شخص بالاتر
superordinates U شخص بالاتر
seniors U بالاتر بالارتبه
parent directory U دایرکتوری بالاتر
overshoot U بالاتر زدن
hereinabove U بالاتر از این
royalmast U دکل بالاتر
above par U بالاتر از بهای اسمی
hyperpyrexia U درجه حرارت بالاتر از صد
evocation U احاله بدادگاه بالاتر احضار
There is no colour beyond black . <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
Black will take no other hue. <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
reserve buoyancy U حجم بالاتر از خط ابخور ناو
evocations U احاله بدادگاه بالاتر احضار
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
critical altitude U ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
channels U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channeling U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channeled U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channelled U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
cabin supercharger U کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin blower U در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cassion discase U تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
limiter U وسیلهای که خروجی ان درازای همه ورودیهای بالاتر از حد معین ثابت است
gales U باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale U باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
pass U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passed U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
braze welding U جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
passes U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
respects U رجوع
appeal U رجوع
appealed U رجوع
referral U رجوع
recourse to U حق رجوع به
epanorthosis U رجوع
referrals U رجوع
ademption U رجوع
right of revocation U حق رجوع
reversion U رجوع
appeals U رجوع
revocation U رجوع
withdrawing U رجوع
right of withdrawal U حق رجوع
right of withdrawel U حق رجوع
respect U رجوع
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
vide U رجوع شود به
clients U ارباب رجوع
recourse action U رجوع به دادگاه
reversion U رجوع از هبه
references U مراجعه رجوع
reference U مراجعه رجوع
sans recours U بدون رجوع
without recourse U بدون رجوع
revocation of divorce U رجوع از طلاق
revocable U قابل رجوع
reversioner U دارای حق رجوع
clientele U ارباب رجوع
client U ارباب رجوع
clientage U ارباب رجوع
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
appeal to arbitration U رجوع به حکمیت
someone U رجوع شود به somebody
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
tie-pins U رجوع شود به stickpin
disenfranchises U رجوع شود به disfranchise
court shoes U رجوع شود به pump
disenfranchised U رجوع شود به disfranchise
disenfranchise U رجوع شود به disfranchise
budgies U رجوع شود به budgerigar
sideburns U رجوع شود به burnsides
czarinas U رجوع شود به czarina
substandard U رجوع شود به nonstandard
curvy U رجوع شود به curvaceous
sun-up U رجوع شود به sunrise
sweltering U رجوع شود به sultry
tie-pin U رجوع شود به stickpin
disenfranchising U رجوع شود به disfranchise
dock worker U رجوع شود به longshoreman
dock workers U رجوع شود به longshoreman
GB U رجوع شود به sarin
patrons U مشتری یا ارباب رجوع
flysheets U رجوع شود به pamphlet
fistfuls U رجوع شود به handful
fistful U رجوع شود به handful
fiefdoms U رجوع شود بهfief
fiefdom U رجوع شود بهfief
river blindness U رجوع شود به onchocerciasis
ecumenicism U رجوع شود به ecumensim
Scandinavia U رجوع شود به PeninsulaScandinavian
cos U رجوع شود به romaine
down-market U رجوع شود به downscale
seagull U رجوع شود به gull
seagulls U رجوع شود به gull
dossers U رجوع شود به dossal
dosser U رجوع شود به dossal
court shoe U رجوع شود به pump
courgettes U رجوع شود به zucchini
charlady U رجوع شود به charwoman
charladies U رجوع شود به charwoman
discount without recourse U تنزیل بدون حق رجوع
catherine wheels U رجوع شود به pinwheel
catherine wheel U رجوع شود به pinwheel
upmarket U رجوع شود به upscale
vibes U رجوع شود به vibraphone
wildebeest U رجوع شود به gun
British Honduras U رجوع شود به Belize
breastbones U رجوع شود به sternum
breastbone U رجوع شود به sternum
boiler suits U رجوع شود به coveralls
boiler suit U رجوع شود به coveralls
annexe U رجوع شود به annex
airletters U رجوع شود به aerogramme
budgie U رجوع شود به budgerigar
unexceptional U رجوع شود به unexceptionable
offloading U رجوع شود به unload
tsarina U رجوع شود به czarina
tsarinas U رجوع شود به czarina
commonality U رجوع شود به commonalty
commonalities U رجوع شود به commonalty
tzarinas U رجوع شود به czarina
tut-tut U رجوع شود به tut
Christmas Island U رجوع شود به Kiritimati
chomps U رجوع شود به champ
tut-tuts U رجوع شود به tut
chomping U رجوع شود به champ
chomped U رجوع شود به champ
tut-tutted U رجوع شود به tut
tut-tutting U رجوع شود به tut
chomp U رجوع شود به champ
underarm U رجوع شود به underhand
airletter U رجوع شود به aerogramme
mercy killing U رجوع شود به euthanasia
newsagents U رجوع شود به newsdealer
newsagent U رجوع شود به newsdealer
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com