English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
healthily U به سلامت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sicker U سلامت
health U سلامت مزاج
safety U سلامت
compos mentis U سلامت عقل
salutary U سلامت بخش سودمند
sanity U سلامت عقل
sanity U سلامت روانی
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
haleness U سلامت زنده دلی
healt and safety commision U کمیسیون سلامت و امنیت
healthiness U سلامت
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
mental health U سلامت روانی
ration credit U تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
safeness U سلامت
ship safety U سلامت کشتی
the animal is not s. to touch U دست زدن به ان جانورشرط سلامت نیست
Nothing can.compensate for the loss ones health. U هیچ چیز سلامت از دست رفته انسان رانمی تواند جبران کند
To conserve ones health(energy ) U سلامت ( نیرو ) خود را حفظ کردن
Green tea is esteemed for its health-giving properties. U ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com