English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acceptance trial آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
caparison U زره وتجهیزات اسب
supplies U مواد وتجهیزات لازم
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
review order U لباس وتجهیزات و وسائل کامل
curb weight U وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
materiel readiness U میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
s 00 bus U یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
personnel U پرسنل
staffs U پرسنل
staffed U پرسنل
staff U پرسنل
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
all hands U کلیه پرسنل
complements U پرسنل سازمانی
permanent party U پرسنل دایمی
personnel officer U افسر پرسنل
adjutant general U دایره پرسنل
shipmate U پرسنل هم ناو
ship's company U پرسنل ناو
cadre U پرسنل پیمانی
crewed U پرسنل ناو
cadres U پرسنل پیمانی
complementing U پرسنل سازمانی
operating personnel U پرسنل فعال
complemented U پرسنل سازمانی
intransit strenth U پرسنل سیال
turout U تجمع پرسنل
trooping U پرسنل دار
trooped U پرسنل دار
crews U پرسنل ناو
troop U پرسنل دار
crewing U پرسنل ناو
crew U پرسنل ناو
operations personal U پرسنل عملیات
complement U پرسنل سازمانی
staffed U پرسنل ستاد ستادی
staff U پرسنل ستاد ستادی
staffs U پرسنل ستاد ستادی
lag rate U میزان کسری پرسنل
ration method U روش تغذیه پرسنل
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
evacuees U پرسنل تخلیه شده
evacuee U پرسنل تخلیه شده
regular U پرسنل کادر منظم
regulars U پرسنل کادر منظم
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
proceed time U زمان انتقال پرسنل
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
service number U شماره خدمتی پرسنل
turout U جمع شدن پرسنل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
media U وسایل
means U وسایل
furniture U وسایل
accouterment U وسایل
plants U وسایل
assets U وسایل
facilities U وسایل
plant U وسایل
subsistence U وسایل زیست
fabricator U سازنده وسایل
cryptomaterial U وسایل رمز
bedding U وسایل خواب
attachment U وسایل وابسته
push botton U وسایل خودکار
utensil U وسایل اسباب
means U استطاعت وسایل
auxiliary equipment U وسایل یدکی
auxiliary equipment U وسایل کمکی
accessory equipment U وسایل یدکی
scuba diving U غواصی با وسایل
utensils U وسایل اسباب
cable accessory U وسایل کابل
furtherance U تهیه وسایل
mess gear U وسایل غذاخوری
rigging warrant U فهرست وسایل
salvaging U وسایل اسقاطی
salvages U وسایل اسقاطی
communication channels U وسایل ارتباطی
salvaged U وسایل اسقاطی
check out equipment U وسایل ازمایشگاهی
chaffing gear U وسایل ضد سایش
cryptodevice U وسایل رمز
essential elements U وسایل ضروری
scuba diver U غواص با وسایل
captured material U وسایل اغتنامی
war material U وسایل جنگی
utility U وسایل رفاهی
dust collection equipment U وسایل گردگیری
installs U از کارانداختن وسایل
installing U از کارانداختن وسایل
install U از کارانداختن وسایل
salvage U وسایل اسقاطی
artificial aids U وسایل کمکی
tentage U وسایل چادرزنی
sonic equipment U وسایل اوایی
sundry items U وسایل متفرقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com