English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crystallization U بلور سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
prisms U بلور
crystal U بلور
crystal glass U بلور
flint glass U بلور
crystals U بلور
single crystal U تک بلور
prism U بلور
crystalliferous U بلور زا
catwhisker U سوزن بلور
iceland spar U بلور ایسلند
atomic crystal U بلور اتمی
colored crystal U بلور سنگین
crystal growth U رشد بلور
host crystal U بلور میزبان
host crystal U بلور زمینه
cut glass U بلور کریستال
cast crystal U بلور ریخته
crystalloid U شبکه بلور
monovalent crystal U بلور تک والانسی
crystalloid U شبیه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal structure U ساختار بلور
crystal system U دستگاه بلور
iceland crystal U بلور ایسلند
crystalliferous U موجد بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
crystal lattice U شبکه بلور
crystallography U بلور شناسی
ionic crystal U بلور یونی
molecular crystal U بلور مولکولی
crystallography U علم بلور
crystallography U بلور نگاری
crystal plane U صفحه بلور
glassworker U بلور ساز
rock crystal U سنگ بلور
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystal control U تنظیم با بلور
crystal gazing U بلور بینی
flint glass U فرف بلور
glassware U بلور الات
microcrystal U ریز بلور
crystal U بلور کوارتز
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
crystal defect U نقص بلور
crystal energy U انرژی بلور
crystallographer U بلور شناس
quartz U بلور کوهی
distorted crystal U بلور واپیچیده
covalent crystal U بلور کووالانسی
metal crystal U بلور فلز
whisker U سوزن بلور
crystals U بلور کوارتز
macle U بلور زوج
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
crystallography U مبحث بلور شناسی
crystal field theory U نظریه میدان بلور
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
c.f.t U نظریه میدان بلور
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystal allotropy U چند شکلی بلور
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
glasswork U شیشه الات بلور الات
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
padding U له سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
stylization U مد سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
flection U خم سازی
bridgework U پل سازی
repk lection U پر سازی
bridge building U پل سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
flooring U کف سازی
individualization U تک سازی
truncation U بی سر سازی
compaction U تو پر سازی
individuation U تک سازی
deflexion U خم سازی
pavements U کف سازی
local anasthesia U سر سازی
pavement U کف سازی
idolization U بت سازی
detersion U پاک سازی
brick works U اجر سازی
denaturation U مصنوعی سازی
derichment U رقیق سازی
beadwork U تسبیح سازی
balladry U تصنیف سازی
capital building U سرمایه سازی
debilitation U ناتوان سازی
deprival U بی بهره سازی
anabiosis U زنده سازی
denudation U برهنه سازی
die making U حدیده سازی
divestiture U برهنه سازی
divestment U بی بهره سازی
domestication U اهلی سازی
belittlement U کم ارزش سازی
dilution U رقیق سازی
bellfounding U زنگ سازی
discolourment U بدرنگ سازی
bedevilment U شیطان سازی
die shop U حدیده سازی
bonification U به سازی محیط
divestiture U بی بهره سازی
duplexing U مضاعف سازی
cabinetwork U قفسه سازی
countersink U خزینه سازی
curriery U چرم سازی
christianization U عیسوی سازی
channelization U تنگه سازی
dactyliography U نگین سازی
channelization U مجرا سازی
dazzlement U خیره سازی
channelization U ترعه سازی
de energize U بی برق سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
coking period U زمان کک سازی
coking time U زمان کک سازی
coordination U هماهنگ سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
computer simulation U شبیه سازی
compactions U فشرده سازی
obscuration U تیره سازی
compaction U فشرده سازی
cooperage U پیت سازی
ceiling construction U سقف سازی
de escalation U محدود سازی
cavitation U حفره سازی
defeasance U باطل سازی
canalization U کانال سازی
cooperage U چلیک سازی
canalization U ابراه سازی
canalization U مجرا سازی
calico printing U چیت سازی
calcination U اهک سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
capitalization U سرمایه سازی
carbonize U کربن سازی
deactivation U بی اثر سازی
deallocation U ازاد سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
decryption U اشکار سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
carnification U گوشت سازی
carcassing U اسکلت سازی
cabinetwork U مبل سازی
atomization U ریز سازی
sculpture U پیکره سازی
modeling U نمونه سازی
scenery U صحنه سازی
histrionics U صحنه سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
latticework U شبکه سازی
stacking U پشته سازی
conditioning U شایسته سازی
tuning U میزان سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com