Perdic | بطوری که شایع است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 41 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	reportedly U	بطوری که شایع است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	He was so drunk that… U	بطوری مست بود که
	diaper pattern U	طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
	zeugma U	اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود
	current U	شایع
	incidents U	شایع
	incident U	شایع
	rife U	شایع
	regnant U	شایع
	prevalent U	شایع
	rampant U	شایع
	currents U	شایع
	to break out U	شایع شدن
	prevalently U	بطور شایع
	be going about U	شایع بودن
	to bruit abroad U	شایع کردن
	go about U	شایع بودن
	to set in U	شایع شدن
	to take air U	شایع شدن
	prevails U	شایع شدن
	prevailed U	شایع شدن
	prevail U	شایع شدن
	spreader U	شایع کننده
	propagation U	شایع کردن
	pulls U	ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
	pull U	ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
	prevailingly U	بطور شایع یا غالب
	There is a rumor ... U	به قراری که شایع است...
	It is rumored that... U	به قراری که شایع است...
	widespreading U	شایع همه جا منتشر
	As rumor has it . U	بقراری که شایع است
	Rumor has it ... U	به قراری که شایع است...
	pervade U	فراوان یا شایع بودن
	pervaded U	فراوان یا شایع بودن
	pervades U	فراوان یا شایع بودن
	pervading U	فراوان یا شایع بودن
	widespread U	شایع همه جا منتشر
	flight U	پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
	enphytotic U	بیماری همه گیر شایع
	Zipper selvage U	حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
	social disease U	بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy