English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
formate U بستون یادسته هواپیما ملحق شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whisk U کلاله یادسته مو
whisked U کلاله یادسته مو
whisking U کلاله یادسته مو
whisks U کلاله یادسته مو
squad U دسته بصورت جوخه یادسته دراوردن
squads U دسته بصورت جوخه یادسته دراوردن
entry U نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
annexed U ملحق
affected [added] <adj.> <past-p.> U ملحق شده
attached <adj.> <past-p.> U ملحق شده
annexed <adj.> <past-p.> U ملحق شده
affixed <adj.> <past-p.> U ملحق شده
enclosed <adj.> <past-p.> U ملحق شده
run into <idiom> U ملحق شدن
link U الحاق ملحق
attributed <adj.> <past-p.> U ملحق شده
tie up <idiom> U ملحق شدن
join U به هم ملحق شدن یا کردن
link U ملحق شدن دو یکان
joins U به هم ملحق شدن یا کردن
joined U به هم ملحق شدن یا کردن
throw in one's lot with <idiom> U ملحق شدن ،شرکت درچیزی
chime in <idiom> U ملحق شدن (آهنگ یا گفتگو)
assisting U موافبت کردن ملحق شدن
assists U موافبت کردن ملحق شدن
to go in with U ملحق شدن با موافقت کردن با
assist U موافبت کردن ملحق شدن
assisted U موافبت کردن ملحق شدن
wade into <idiom> U ملحق شدن بر،حمله کردن
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
try out for <idiom> U قصد شرکت یا ملحق شدن درتیمی
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
combines U ملحق شدن متحد شدن
combine U ملحق شدن متحد شدن
combining U ملحق شدن متحد شدن
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
to join company with somebody U به کسی ملحق شدن [همراه کسی شدن]
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
airplane U هواپیما
planes U هواپیما
planing U هواپیما
airplain U هواپیما
planed U هواپیما
plane U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
air plane U هواپیما
air craft U هواپیما
airplanes U هواپیما
flying machine U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
aeroplane U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
aeroplanes U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
flight U هواپیما
aircraft U هواپیما
airmen U خدمه هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
crews U خدمه هواپیما
crewing U خدمه هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
crewed U خدمه هواپیما
crew U خدمه هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
airman U خدمه هواپیما
hijackings U هواپیما ربائی
altitude U ارتفاع هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landings U فرودگاه هواپیما
landings U نشستن هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
planes U صاف هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
hijacking U هواپیما ربائی
altitudes U ارتفاع هواپیما
planed U صاف هواپیما
planing U صاف هواپیما
plane U صاف هواپیما
load U بارمهمات هواپیما
flap U باله هواپیما
flapped U باله هواپیما
flaps U باله هواپیما
air hostess U مهماندار هواپیما
rudder bar U فرمان هواپیما
roll out U سر خوردن هواپیما
leading line U خط هدایت هواپیما
invention of the aeroplane U اختراع هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
flight manifest U بارنامه هواپیما
crew member U خدمه هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
airframe U شاسی هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
bail out U پریدن از هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
agl U رادار هواپیما
hijacker U هواپیما ربا
fuselage U دماغه هواپیما
hangars U اشیانه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
screw U ملخ هواپیما
loads U بارمهمات هواپیما
hangar U اشیانه هواپیما
screws U ملخ هواپیما
fuselages U دماغه هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
hijackers U هواپیما ربا
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sling load U بار اویزان از هواپیما
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
load spreader U بار پخش کن هواپیما
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
tail block U قلاب عقب هواپیما
barricade U مهار هواپیما سد جاده
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
overshoot U فرود ناقص هواپیما
barricading U مهار هواپیما سد جاده
sheave U ریل راهنمای هواپیما
cockpit U اطاق فرمان در هواپیما
line chief U مکانیسین تعمیرات هواپیما
approach time U زمان تقرب هواپیما
cockpits U اطاق فرمان در هواپیما
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
tail wind U بادوزان درعقب هواپیما
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
type load U نوع مهمات هواپیما
axis of control U محور کنترل هواپیما
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
barricades U مهار هواپیما سد جاده
axis of control U محورکنترل خودکار هواپیما
air miss U تصادم هوایی دو هواپیما
crashingly U سقوط کردن هواپیما
average heading U جهت متوسط هواپیما
true air speed U سرعت نسبی هواپیما
airlifts U حمل بار با هواپیما
power dive U شیرجه رفتن هواپیما
airlifting U حمل بار با هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com