Perdic | بسامد رادیویی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	r.f. U	بسامد رادیویی
	radio ferquency U	بسامد رادیویی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	low frequency U	امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
	r f power supply U	منبع توان بسامد رادیویی
	radio frequency amplifier U	فزون ساز بسامد رادیویی
	radio frequency transformer U	مبدل بسامد رادیویی
Other Matches

	cone of silence U	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
	radio interference U	تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	frequency U	بسامد
	low frequency U	بسامد کم
	low frequency U	کم بسامد
	frequencies U	بسامد
	f U	بسامد
	frequence U	بسامد
	l.f. U	بسامد کم
	frequency generator U	بسامد زا
	syntonic U	هم بسامد
	frequency graph U	نمودار بسامد
	frequency distribution U	توزیع بسامد
	frequency function U	تابع بسامد
	fundamental frequency U	بسامد اصلی
	frequency table U	جدول بسامد
	frequency meter U	بسامد سنج
	frequency diagram U	نمودار بسامد
	frequency response U	خم دامنه- بسامد
	frequency indicator U	بسامد نما
	frequency curve U	منحنی بسامد
	field frequency U	بسامد میدان
	field repetition rate U	بسامد میدان
	flow frequency U	بسامد بدهها
	frequency band U	باند بسامد
	frequency change U	تغییر بسامد
	frequency change U	تبدیل بسامد
	inermediate frequency U	بسامد واسطه
	frequency compensation U	تقویت بسامد
	frequency converter U	تبدیل گر بسامد
	frame frequency U	بسامد صحنه
	frequency converter U	تغییردهنده بسامد
	frequency count U	شمار بسامد
	cut off frequency U	بسامد قطع
	group frequency U	بسامد گروهی
	resonant frequency U	بسامد همنوا
	resting frequency U	بسامد سکوت
	sonic frequency U	بسامد صوتی
	theoretical frequency U	بسامد نظری
	thershold frequency U	بسامد استانه
	threshold frequency U	بسامد استانه
	v.l.f. U	بسامد بسیار کم
	vibrational frequency U	بسامد ارتعاش
	video frequency U	بسامد ویدئو
	voice frequency U	بسامد صدایی
	wave frequency U	بسامد موج
	relative frequency U	بسامد نسبی
	sound frequency U	بسامد صوتی
	picture frequency U	بسامد تصویر
	h.f. U	بسامد زیاد
	high frequency U	بسامد بالا
	law of frequency U	قانون بسامد
	limiting frequency U	بسامد حدی
	low frequency compensation U	تقویت بسامد کم
	m.f. U	بسامد متوسط
	marginal frequency U	بسامد کناری
	medium frequency U	بسامد متوسط
	modulation frequency U	بسامد تلفیق
	natural frequency U	بسامد طبیعی
	word frequency U	بسامد واژگانی
	angular frequency U	بسامد زاویهای
	absolute frequency U	بسامد مطلق
	audio frequency U	بسامد سمعی
	beat frequency U	بسامد زنهای
	audio frequency U	بسامد صوتی
	carrier frequency U	بسامد حامل
	intermediate frequency amplifier U	فزونساز بسامد واسطه
	intermediate frequency transformer U	مبدل بسامد واسطه
	beat frequency oscillator U	اوسیلاتور با بسامد زنهای
	frequency histogram U	نمودار ستونی بسامد
	automatic frequency control U	نافم خودکار بسامد
	clock frequency U	بسامد زمان سنجی
	flicker fusion frequency U	بسامد در هم امیزی سوسوها
	high frequency current U	جریان با بسامد زیاد
	v.h.f. U	بسامد بسیار زیاد
	ultrahigh frequency U	بسامد ماوراء زیاد
	low frequency padder U	خازن تنظیم بسامد کم
	observed frequency U	بسامد مشاهده شده
	padder U	خازن تنظیم بسامد کم
	high frequency compensation U	تقویت بسامد زیاد
	frequency changer U	تغییر دهنده بسامد
	high frequency trimmer U	خازن تنظیم بسامد زیاد
	tuned radio frequency receiver U	رادیو با بسامد میزان شده
	pushing figure U	اندیس تغییر بسامد پایین
	pulling figure U	اندیس تغییر بسامد بالا
	frequency polygon U	نمودار چند ضلعی بسامد
	critical flicker frequency U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	frequency changer crystal U	بلور تغییر دهنده بسامد
	modified frequency modulation recording U	ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
	mfm U	ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
	cff U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	broadcasting U	رادیویی
	radios U	رادیویی
	radio U	رادیویی
	radioed U	رادیویی
	radioing U	رادیویی
	frequency medulation U	تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
	crystal frequency changer efficiency U	بازده بلور تغییر دهنده بسامد
	conversion loss of frequency changer cry U	اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
	radio telescopes U	تلسکوپ رادیویی
	radio detection U	اکتشاف رادیویی
	phototelegraphy U	عکاسی رادیویی
	play by play U	پخش رادیویی
	radiophoto U	عکاسی رادیویی
	radio telescope U	تلسکوپ رادیویی
	radio frequency U	فرکانس رادیویی
	radio horizon U	افق رادیویی
	radiophotograph U	عکس رادیویی
	radiometeorograph U	هوانگار رادیویی
	receivers U	گیرنده رادیویی
	receiver U	گیرنده رادیویی
	radio dicipline U	انضباط رادیویی
	radio frequencies U	فرکانسهای رادیویی
	radio sextant U	سکستانت رادیویی
	radio silence U	سکوت رادیویی
	radio wave U	موج رادیویی
	radio waves U	امواج رادیویی
	radio control U	فرمان رادیویی
	radio compass U	قطبنمای رادیویی
	radiographic U	مخابرات رادیویی
	radio interference U	پارازیت رادیویی
	receiving set U	گیرنده رادیویی
	radio link U	پیوند رادیویی
	radio match U	رویارویی رادیویی
	radio navigation U	ناوبری رادیویی
	radmail U	پست رادیویی
	radio receiver U	گیرنده رادیویی
	radio alimeter U	فرازیاب رادیویی
	radio beacon U	بیکن رادیویی
	radio broadcasting U	پخش رادیویی
	radio call sign U	معرف رادیویی
	radiographic U	عکس رادیویی
	facsimiles U	عکس رادیویی
	facsimiles U	عکاسی رادیویی
	call sign U	معرف رادیویی
	facsimile U	عکس رادیویی
	facsimile U	عکاسی رادیویی
	faxing U	عکاسی رادیویی
	waving U	موج رادیویی
	wave U	موج رادیویی
	faxes U	عکاسی رادیویی
	faxed U	عکاسی رادیویی
	hertzian wave U	موج رادیویی
	fax U	عکاسی رادیویی
	compere U	مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
	waved U	موج رادیویی
	waves U	موج رادیویی
	wirephoto U	عکاسی رادیویی
	call signs U	معرف رادیویی
	telephotography U	عکاسی رادیویی
	telephoto U	عکاسی رادیویی
	metal locator U	فلزیاب رادیویی
	space radiation U	تشعشع رادیویی
	radio metal locator U	فلزیاب رادیویی
	transmitter U	فرستنده رادیویی
	transmitters U	فرستنده رادیویی
	listening silence U	سکوت رادیویی
	electronic locator U	فلزیاب رادیویی
	radio call sign U	معرف ایستگاه رادیویی
	broadcasting station U	ایستگاه رادیویی فرستنده
	radiograph U	پوتونگار عکس رادیویی
	direction finder U	جهت یاب رادیویی
	radiographs U	پوتونگار عکس رادیویی
	radiotelegraph U	تلگراف رادیویی کردن
	radioed U	پیام رادیویی فرستادن
	radio astronomy U	اختر شناسی رادیویی
	radioing U	پیام رادیویی فرستادن
	radios U	پیام رادیویی فرستادن
	spotter U	کمک مفسر رادیویی
	net call sign U	معرف رادیویی شبکه
	high power radio station U	ایستگاه رادیویی بزرگ
	tactical call sign U	معرف رادیویی تاکتیکی
	telemetry U	مسافت سنجی رادیویی
	play by play U	پخش رادیویی مسابقه
	radio U	پیام رادیویی فرستادن
	skip zone U	منطقه کور رادیویی
	groundwave U	موجهای رادیویی زمینی
	radio frequency interference U	تداخل فرکانس رادیویی
	radio approach U	دستگاه تقرب رادیویی
	rawinsonde U	جهت یاب رادیویی
	radiotelegraphic U	تلگراف رادیویی کردن
	wave front U	جبهه امواج رادیویی
	rf U	Frequency Radio فرکانس رادیویی
	radmail U	وسیله ارسال پیام رادیویی
	sweep jamming U	امواج سیار پارازیت رادیویی
	twin sideband U	ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
	high frequency radio station U	ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
	back scattering U	توزیع معکوس امواج رادیویی
	garbage U	واسط رادیویی از کانالهای مجاور
	screenplay U	نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
	back scattering U	پخش معکوس امواج رادیویی
	screenplays U	نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
	screenwriter U	نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
	radio range station U	ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
	screenwriters U	نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
	coastal refraction U	انعکاس ساحلی امواج رادیویی
	fades U	از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
	station break U	وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
	high frequency radio direction finding U	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا