Perdic | برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	outline utility U	برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	version U	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
	versions U	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
	utilitu program U	برنامه کمکی
	table utility U	برنامه کمکی جدولی
	undelete utility U	برنامه کمکی احیاء
	downloading utility U	برنامه کمکی استقرار
	mace utilities U	برنامه کمکی میس
	backup utility U	برنامه کمکی پشتیبان
	document comparison utility U	برنامه کمکی مقایسه مدارک
	file transfer utility U	برنامه کمکی انتقال فایل
	file conversion utility U	برنامه کمکی تبدیل فایل
	redundancy U	نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
	redundancies U	نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
	screen saver utility U	برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
	file compression utility U	برنامه کمکی فشرده کردن فایل
	word star U	یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
	commenting U	نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
	commented U	نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
	comment U	نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
	find U	برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
	finds U	برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
	f key U	برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
	font da/mover U	یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
	auxiliary storage U	حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
	auxiliary operation U	عملیات کمکی عملکرد کمکی
	housekeeping U	عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
	api U	مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
	summary U	اختصاری
	summaries U	اختصاری
	brevity code U	کد اختصاری
	brevity code U	رمز اختصاری
	brevity code U	علامت اختصاری
	summary U	موجز اختصاری
	summaries U	موجز اختصاری
	summary jurisdictions U	محاکمات اختصاری
	summary trial U	محاکمه اختصاری
	summery proceedings U	دادرسی اختصاری
	auxiliary machinery U	دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
	m U	علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	pennyweight U	سنگ گوهر فروشان که برابر است با 71555/1گرم و نشان اختصاری
	source U	برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
	object oriented U	روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
	new- U	دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
	new U	دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
	newer U	دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
	newest U	دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
	landing schedule U	برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
	swopping U	توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
	swops U	توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
	jobs U	دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
	swapped U	توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
	job U	دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
	swap U	توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
	swopped U	توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
	swaps U	توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
	exclusivity U	ویژگی
	specification U	ویژگی
	property U	ویژگی
	traits U	ویژگی
	attributes U	ویژگی
	featured U	ویژگی
	features U	ویژگی
	featuring U	ویژگی
	attributing U	ویژگی
	attribute U	ویژگی
	trait U	ویژگی
	characteristically U	ویژگی
	characteristic U	ویژگی
	feature U	ویژگی
	dynamic data exchange U	در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
	common trait U	ویژگی مشترک
	dynamic trait U	ویژگی پویشی
	surface trait U	ویژگی روساختی
	faceless U	بدون ویژگی
	feature of performance U	ویژگی عملکرد
	ergic trait U	ویژگی پویشی
	source trait U	ویژگی پایه
	personality trait U	ویژگی شخصیت
	peronality of laws U	ویژگی قانون
	feature U	ویژگی عملکرد
	polarity U	ویژگی قطبی
	membership character U	ویژگی عضویت
	peculiarities U	حالت ویژگی
	peculiarity U	حالت ویژگی
	polarities U	ویژگی قطبی
	sex linked characteristic U	ویژگی وابسته به جنس
	modular U	بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
	dead U	[چوبکاری بدون ویژگی خاصی]
	Send To command U	دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
	FDDI U	اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
	parameter U	ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
	maintainability U	ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
	parameters U	ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
	preemptive multitasking U	حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
	type ahead U	ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
	Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U	زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
	end of page halt U	ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
	aluminum U	فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
	symbol U	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
	aluminium U	فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
	assembly U	1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
	applet U	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
	auxiliary U	کمکی
	supplementary U	کمکی
	auxiliaries U	کمکی
	ancillary U	کمکی
	secondary U	کمکی
	subsidiaries U	کمکی
	subsidiary U	کمکی
	auxiliary equipment U	وسایل کمکی
	auxiliary forces U	نیروی کمکی
	auxiliary equipment U	وسائل کمکی
	auxiliary charger U	شارژکننده کمکی
	auxiliary forces U	قوای کمکی
	auxiliary ego U	خود کمکی
	auxiliary electrode U	الکترود کمکی
	accessory U	لوازم کمکی
	accommodator U	کارگر کمکی
	booster magneto U	دینام کمکی
	booster pump U	پمپ کمکی
	boostes pump U	پمپ کمکی
	auxiliary equipment U	تجهیزات کمکی
	by pass valve U	شیر کمکی
	coprocessor U	پردازنده کمکی
	auxiliary base line U	باز کمکی
	user interface U	میانجی کمکی
	auxiliary view U	نمای کمکی
	communicating pole U	قطب کمکی
	interpoles U	قطبهای کمکی
	slack variable U	متغیر کمکی
	dummy antenna U	انتن کمکی
	artificial antenna U	انتن کمکی
	artificial aids U	وسایل کمکی
	auxiliary target U	نقطه کمکی
	auxiliary target U	هدف کمکی
	auxiliary storage U	انباره کمکی
	operating supplies U	مواد کمکی
	auxiliary memory U	حافظ کمکی
	auxiliary memory U	حافظه کمکی
	auxiliary operatich U	عمل کمکی
	auxiliary operation U	عمل کمکی
	commutating pole U	قطب کمکی
	auxiliary rotor U	رتور کمکی
	auxiliary storage U	انبار کمکی
	interpole U	قطب کمکی
	sabot U	خرج کمکی
	auxiliary U	امدادی کمکی
	boostes transformer U	ترانسفورماتور کمکی
	split pole motor U	موتور کمکی
	prony motor U	موتور کمکی
	back up frequency U	فرکانس کمکی
	auxiliary landing field U	فرودگاه کمکی
	relieving tackle U	تاکل کمکی
	relieving arch U	طاق کمکی
	remedial measure U	اندازه کمکی
	reserve accumulator U	انباره کمکی
	auxiliaries U	امدادی کمکی
	intermediate grid U	شبکه کمکی
	will U	فعل کمکی "خواهم "
	sabot U	خرج موشکی کمکی
	accessory cells	یاخته های کمکی
	commutating pole converter U	تبدیل گر قطب کمکی
	willed U	فعل کمکی "خواهم "
	wills U	فعل کمکی "خواهم "
	visual aids U	ابزارهای کمکی دیداری
	dozzle U	مخزن کمکی تغذیه
	back end processor U	پردازنده کمکی تک منظوره
	aid U	کمک وسایل کمکی
	afforce U	نیروی کمکی فرستادن به
	interpole motor U	موتور با قطب کمکی
	pitman U	عضو گروه کمکی
	igniter pad U	کیسه خرج کمکی
	I can't help it. <idiom> U	من نمیتونم کمکی کنم.
	guiding U	عضلات کمکی مجاور
	aided U	کمک وسایل کمکی
	aiding U	کمک وسایل کمکی
	lee helm U	سکان کمکی ناو
	layshaft U	محور دندانه کمکی
	kedge anchor U	لنگر کمکی ناو
	navigational grid U	شبکه کمکی ناوبری
	norton utilities U	برنامههای کمکی نورتن
	astrocyteo U	نوعی یاخته کمکی
	auxiliary control surfaces U	سطوح فرامین کمکی
	auxiliary power unit U	واحد قدرت کمکی
	auxiliary flight surfaces U	سطوح پرواز کمکی
	bourgeois <adj.> U	از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
	rat's nest U	یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
	scotland yard U	اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
	boot U	پوشش کمکی روی سم اسب
	ingot feeder head U	مخزن کمکی تغذیه شمش
	frapping lines U	طناب تعادل کمکی ناو
	build-ups U	نیروی کمکی تقویت نیروها
	build-up U	نیروی کمکی تقویت نیروها
	build up U	نیروی کمکی تقویت نیروها
	I'm glad I could help. U	خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
	communicating pole winding U	سیم پیچی قطب کمکی
	audiovisual aids U	ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
	I'm really not responsible for it. <idiom> U	من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
	parameter U	استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی