English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resolving U برطرف سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
removal U برطرف سازی نقل مکان
Other Matches
surmounting U برطرف کردن
eliminating U برطرف کردن
eliminates U برطرف کردن
clear the air U شک را برطرف کردن
eliminated U برطرف کردن
pass off U برطرف شدن
eliminate U برطرف کردن
resolver U برطرف کننده
surmounts U برطرف کردن
loosest U برطرف کردن
looser U برطرف کردن
loose U برطرف کردن
surmount U برطرف کردن
surmounted U برطرف کردن
insuperable U برطرف نکردنی
surmountable U برطرف کردنی
dispelled U برطرف کردن
dispelling U برطرف کردن
dispels U برطرف کردن
acquit برطرف کردن
dispel U برطرف کردن
overblow U برطرف کردن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
demystify U سر چیزی را برطرف کردن
demystifies U سر چیزی را برطرف کردن
demystified U سر چیزی را برطرف کردن
to brak through an obstacle U مانعی را برطرف کردن
antialiasing U برطرف کردن بدنمایی
ground suppressor U برطرف کننده کوتهمداری
removing U دورکردن برطرف کردن
remove U دورکردن برطرف کردن
acquits U برطرف کردن اداکردن
demystifying U سر چیزی را برطرف کردن
to get somebody out of the way U کسی را برطرف کردن
removes U دورکردن برطرف کردن
clear the air <idiom> U برطرف کردن سوتفاهمات
he is recovered from his cold U سرما خوردگی او برطرف شد
acquitting U برطرف کردن اداکردن
to smooth a difficulty U اشکالی را رفع یا برطرف کردن
eliminable U حذف کردنی برطرف شدنی
selective clock stetching U تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
removes U دور کردن برطرف کردن
rectified U برطرف کردن جبران کردن
removing U دور کردن برطرف کردن
rectify U برطرف کردن جبران کردن
remove U دور کردن برطرف کردن
rectifies U برطرف کردن جبران کردن
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
shoulders U [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
to get over U برطرف کردن طی کردن
flooring U کف سازی
flection U خم سازی
deflexion U خم سازی
truncation U بی سر سازی
stylization U مد سازی
bridgework U پل سازی
repk lection U پر سازی
individualizing U تک سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
local anasthesia U سر سازی
compaction U تو پر سازی
padding U له سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
idolization U بت سازی
bridge building U پل سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
pavements U کف سازی
individualising U تک سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
pavement U کف سازی
individualizes U تک سازی
exclusion U محروم سازی
cabinetwork U مبل سازی
ceiling construction U سقف سازی
cabinetwork U قفسه سازی
insulate U عایق سازی
channelization U ترعه سازی
insulates U عایق سازی
bonification U به سازی محیط
bellfounding U زنگ سازی
channelization U مجرا سازی
cavitation U حفره سازی
calcination U اهک سازی
carbonize U کربن سازی
pacification U ارام سازی
carcassing U اسکلت سازی
capitalization U سرمایه سازی
capital building U سرمایه سازی
carnification U گوشت سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
canalization U ابراه سازی
canalization U مجرا سازی
calico printing U چیت سازی
canalization U کانال سازی
belittlement U کم ارزش سازی
bedevilment U شیطان سازی
anabiosis U زنده سازی
afforestment U جنگل سازی
activation barrier U سد فعال سازی
strangling U خفه سازی
refreshment U تازه سازی
refreshments U تازه سازی
formulation U قاعده سازی
fitting U جفت سازی
bookbinding U کتاب سازی
anonymization U گمنام سازی
seduction U گمراه سازی
aromatization U معطر سازی
beadwork U تسبیح سازی
balladry U تصنیف سازی
atomization U ریز سازی
insulating U عایق سازی
road construction U جاده سازی
road building U جاده سازی
neutralization U خنثی سازی
asphalt paving U جاده سازی
arrefication U لطیف سازی
arrefication U رقیق سازی
neutralization U بی اثر سازی
aromatization U عطر سازی
beautification U زیبا سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
detersion U پاک سازی
derichment U رقیق سازی
deprival U بی بهره سازی
denudation U برهنه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
decryption U اشکار سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
debilitation U ناتوان سازی
assimilation U درون سازی
die making U حدیده سازی
die shop U حدیده سازی
dwelling construction U خانه سازی
duplexing U مضاعف سازی
revelation U فاش سازی
domestication U اهلی سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
discolourment U بدرنگ سازی
dilution U رقیق سازی
brick works U اجر سازی
deallocation U ازاد سازی
deactivation U بی اثر سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
computer simulation U شبیه سازی
compactions U فشرده سازی
humanization U مردمی سازی
compaction U فشرده سازی
coking time U زمان کک سازی
coking period U زمان کک سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
enrichment U غنی سازی
christianization U عیسوی سازی
fading U محو سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
de escalation U محدود سازی
de energize U بی برق سازی
assimilation U همگون سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com