Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
structured walkthroughs
U
بررسیهای ساخت یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structured
U
ساخت یافته
structured english
U
انگلیسی ساخت یافته
structures coding
U
برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
structured flowchart
U
نمودار گردش کار ساخت یافته
arrays
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
array
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
c
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
databases
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
pascal
U
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
databank
U
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
demotic studies
U
بررسیهای جمعیتی
follow up studies
U
بررسیهای پیگیری
longitudinal studies
U
بررسیهای طولی
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
systems analysis
U
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
self-
U
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
power
U
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powered
U
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powers
U
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
powering
U
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
maintenance
U
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
file level model
U
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
os/
U
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
finding
U
یافته
findings
U
یافته
expanded
U
بسط یافته
linked
U
پیوند یافته
nascent
U
پیدایش یافته
glorified
U
تجلیل یافته
transmissive
U
انتقال یافته
generalized
U
تعمیم یافته
extended
U
تمدید یافته
done
U
وقوع یافته
allocated
U
اختصاص یافته
abroad
U
گسترش یافته
deployed
U
گسترش یافته
transferred
U
انتقال یافته
awakened
U
اگاهی یافته
porrect
U
بسط یافته
organized
U
سازمان یافته
full fledged
U
تکامل یافته
matched
U
تطبیق یافته
wany
U
کاهش یافته
past
U
پایان یافته
tuned
U
وفق یافته
waney
U
کاهش یافته
nee
U
تولد یافته
full-fledged
U
تکامل یافته
due out
U
خاتمه یافته
mature economy
U
تکامل یافته
downfallen
U
زوال یافته
endrgized
U
انرژی یافته
depauperate
U
تقلیل یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
instinct with force
U
نیرو یافته
instinct with life
U
روح یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
organizes
U
بازار سازمان یافته
organizing
U
بازار سازمان یافته
organized market
U
بازار سازمان یافته
organize
U
بازار سازمان یافته
organising
U
بازار سازمان یافته
organises
U
بازار سازمان یافته
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
development system
U
سیستم توسعه یافته
contd
U
مخفف ادامه یافته
elaborated code
U
رمز بسط یافته
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
reborn
U
تولد تازه یافته
formatted display
U
نمایش شکل یافته
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
structured design
U
طراحی ساختار یافته
reduced mass
U
جرم کاهش یافته
redivivus
U
تولد تازه یافته
systematized delusions
U
هذیانهای نظام یافته
extended precision
U
دقت توسعه یافته
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
finds
U
چیز یافته مکشوف
find
U
چیز یافته مکشوف
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
allopatric
U
بتنهایی وقوع یافته
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
bimanual
U
بادودست انجام یافته
linked subroutine
U
زیربرنامه پیوند یافته
reduced form
U
فرم تقلیل یافته
inning
U
زمین باز یافته
diminished
U
[قوس تقلیل یافته]
mature soil
U
خاک تکامل یافته
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
generalized force
U
نیروی تعمیم یافته
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
completing
U
خاتمه یافته یا کامل شده
completes
U
خاتمه یافته یا کامل شده
fully formed character
U
کاراکتر تمام شکل یافته
completed
U
خاتمه یافته یا کامل شده
complete
U
خاتمه یافته یا کامل شده
regenerates
U
زندگی تازه و روحانی یافته
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
reborn
U
تغییر حالت روحانی یافته
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
generalized function
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
Distribution
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
ranker
U
افسر ترفیع یافته افسرصفی
crumblings
U
فاسد شده زوال یافته
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
regenerating
U
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerate
U
زندگی تازه و روحانی یافته
extended character set
U
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
That is despised which is cheaply obtained.
<proverb>
U
ارزان یافته خوار است .
generalized reinforcer
U
تقویت کننده تعمیم یافته
generalized inhibitory potential
U
پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
well ordered
U
بنحو اکمل انجام یافته
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
generalized planning
U
برنامه ریزی تعمیم یافته
human oriented language
U
زبان ارایش یافته بشری
extendeo core
U
حافظه چنبرهای توسعه یافته
regenerated
U
زندگی تازه و روحانی یافته
after image
یک کپی از داده که تغییر یافته است.
deployed
U
مستقر گسترش یافته در روی زمین
abended
U
خاتمه یافته بطور غیر عادی
developed market economy countries
U
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
substantiative
U
بادلیل اثبات شده تجسم یافته
generations
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
generation
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
airborne
U
بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
new born
U
زاییده شده تازه تولد یافته
newton
U
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
deformed reinforcing steel
U
فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
alma mater
U
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
ebcdic
U
کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
basic plus
U
نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
NetView
U
معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
coextensive
U
باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
aeolian soil
خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
acoustic
U
حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
LAN Manager
U
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
ethernet
U
گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
remedial maintenance
U
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
amiga
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
rarefaction
U
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
special degration
U
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
individualism
U
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
rill erosion
U
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
JPEG++
U
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
enhanced
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
enhances
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extended
U
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
unstructured
U
بی ساخت
manufacture
U
ساخت
workmanship
U
ساخت
fabrication
U
ساخت
formation
U
ساخت
texture
U
ساخت
textures
U
ساخت
design
U
ساخت
designs
U
ساخت
habitus
U
ساخت
conformation
U
ساخت
make up
U
ساخت
manufactures
U
ساخت
manufactured
U
ساخت
manufactory
U
ساخت
substandard
U
بد ساخت
performance
U
ساخت
performances
U
ساخت
constructions
U
ساخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com