Total search result: 201 (10 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
structured walkthroughs U |
بررسیهای ساخت یافته |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
structured U |
ساخت یافته |
 |
 |
structured english U |
انگلیسی ساخت یافته |
 |
 |
structures coding U |
برنامه نویسی ساخت یافته |
 |
 |
structured programming U |
برنامه نویسی ساخت یافته |
 |
 |
structured flowchart U |
نمودار گردش کار ساخت یافته |
 |
 |
arrays U |
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند. |
 |
 |
array U |
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند. |
 |
 |
elegant programming U |
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است |
 |
 |
structured programming U |
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته |
 |
 |
c U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
 |
 |
databases U |
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است |
 |
 |
database U |
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است |
 |
 |
reverse U |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
 |
 |
reversed U |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
 |
 |
reverses U |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
 |
 |
reversing U |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
 |
 |
pascal U |
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود |
 |
 |
databank U |
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند |
 |
 |
demotic studies U |
بررسیهای جمعیتی |
 |
 |
follow up studies U |
بررسیهای پیگیری |
 |
 |
longitudinal studies U |
بررسیهای طولی |
 |
 |
work in process U |
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند |
 |
 |
work in progress U |
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند |
 |
 |
Visual Basic U |
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود |
 |
 |
systems analysis U |
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد |
 |
 |
self- U |
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد |
 |
 |
power U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
powered U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
powers U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
powering U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
critical path analysis U |
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت |
 |
 |
maintenance U |
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد |
 |
 |
file level model U |
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه |
 |
 |
preventative U |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
 |
 |
preventive U |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
 |
 |
os/ U |
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد |
 |
 |
finding U |
یافته |
 |
 |
findings U |
یافته |
 |
 |
expanded U |
بسط یافته |
 |
 |
linked U |
پیوند یافته |
 |
 |
nascent U |
پیدایش یافته |
 |
 |
glorified U |
تجلیل یافته |
 |
 |
transmissive U |
انتقال یافته |
 |
 |
generalized U |
تعمیم یافته |
 |
 |
extended U |
تمدید یافته |
 |
 |
done U |
وقوع یافته |
 |
 |
allocated U |
اختصاص یافته |
 |
 |
abroad U |
گسترش یافته |
 |
 |
deployed U |
گسترش یافته |
 |
 |
transferred U |
انتقال یافته |
 |
 |
awakened U |
اگاهی یافته |
 |
 |
porrect U |
بسط یافته |
 |
 |
organized U |
سازمان یافته |
 |
 |
full fledged U |
تکامل یافته |
 |
 |
matched U |
تطبیق یافته |
 |
 |
wany U |
کاهش یافته |
 |
 |
past U |
پایان یافته |
 |
 |
tuned U |
وفق یافته |
 |
 |
waney U |
کاهش یافته |
 |
 |
nee U |
تولد یافته |
 |
 |
full-fledged U |
تکامل یافته |
 |
 |
due out U |
خاتمه یافته |
 |
 |
mature economy U |
تکامل یافته |
 |
 |
downfallen U |
زوال یافته |
 |
 |
endrgized U |
انرژی یافته |
 |
 |
depauperate U |
تقلیل یافته |
 |
 |
applied <adj.> <past-p.> U |
گسترش یافته |
 |
 |
deployed <adj.> <past-p.> U |
گسترش یافته |
 |
 |
instinct with force U |
نیرو یافته |
 |
 |
instinct with life U |
روح یافته |
 |
 |
installed <adj.> <past-p.> U |
گسترش یافته |
 |
 |
appointed <adj.> <past-p.> U |
گسترش یافته |
 |
 |
inserted <adj.> <past-p.> U |
گسترش یافته |
 |
 |
organizes U |
بازار سازمان یافته |
 |
 |
organizing U |
بازار سازمان یافته |
 |
 |
organized market U |
بازار سازمان یافته |
 |
 |
organize U |
بازار سازمان یافته |
 |
 |
organising U |
بازار سازمان یافته |
 |
 |
organises U |
بازار سازمان یافته |
 |
 |
generalized coordinates U |
مختصات تعمیم یافته |
 |
 |
development system U |
سیستم توسعه یافته |
 |
 |
contd U |
مخفف ادامه یافته |
 |
 |
elaborated code U |
رمز بسط یافته |
 |
 |
endarch U |
از مرکزبخارج امتداد یافته |
 |
 |
twice born U |
تولدتازه روحانی یافته |
 |
 |
reborn U |
تولد تازه یافته |
 |
 |
formatted display U |
نمایش شکل یافته |
 |
 |
sort merge program U |
پردازش تعمیم یافته |
 |
 |
structured design U |
طراحی ساختار یافته |
 |
 |
reduced mass U |
جرم کاهش یافته |
 |
 |
redivivus U |
تولد تازه یافته |
 |
 |
systematized delusions U |
هذیانهای نظام یافته |
 |
 |
extended precision U |
دقت توسعه یافته |
 |
 |
extended memory U |
حافظه توسعه یافته |
 |
 |
finds U |
چیز یافته مکشوف |
 |
 |
find U |
چیز یافته مکشوف |
 |
 |
developed contries U |
ممالک توسعه یافته |
 |
 |
allopatric U |
بتنهایی وقوع یافته |
 |
 |
mature economy U |
اقتصاد رشد یافته |
 |
 |
bimanual U |
بادودست انجام یافته |
 |
 |
linked subroutine U |
زیربرنامه پیوند یافته |
 |
 |
reduced form U |
فرم تقلیل یافته |
 |
 |
inning U |
زمین باز یافته |
 |
 |
diminished U |
[قوس تقلیل یافته] |
 |
 |
mature soil U |
خاک تکامل یافته |
 |
 |
centralized design U |
طراحی تمرکز یافته |
 |
 |
generalized routine U |
روال تعمیم یافته |
 |
 |
diminished U |
: تقلیل یافته کاسته |
 |
 |
generalized force U |
نیروی تعمیم یافته |
 |
 |
less developed countries U |
کشورهای کمتر توسعه یافته |
 |
 |
completing U |
خاتمه یافته یا کامل شده |
 |
 |
completes U |
خاتمه یافته یا کامل شده |
 |
 |
fully formed character U |
کاراکتر تمام شکل یافته |
 |
 |
completed U |
خاتمه یافته یا کامل شده |
 |
 |
complete U |
خاتمه یافته یا کامل شده |
 |
 |
regenerates U |
زندگی تازه و روحانی یافته |
 |
 |
salvages U |
اموال نجات یافته از خطر |
 |
 |
reborn U |
تغییر حالت روحانی یافته |
 |
 |
salvaged U |
اموال نجات یافته از خطر |
 |
 |
salvage U |
اموال نجات یافته از خطر |
 |
 |
salvaging U |
اموال نجات یافته از خطر |
 |
 |
generalized function U |
تابع تعمیم یافته [ریاضی] |
 |
 |
Distribution U |
تابع تعمیم یافته [ریاضی] |
 |
 |
ramus U |
قسمت بر امده واطاله یافته |
 |
 |
ranker U |
افسر ترفیع یافته افسرصفی |
 |
 |
crumblings U |
فاسد شده زوال یافته |
 |
 |
content addressed U |
نشامی یافته از روی محتوی |
 |
 |
regenerating U |
زندگی تازه و روحانی یافته |
 |
 |
regenerate U |
زندگی تازه و روحانی یافته |
 |
 |
extended character set U |
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته |
 |
 |
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U |
ارزان یافته خوار است . |
 |
 |
generalized reinforcer U |
تقویت کننده تعمیم یافته |
 |
 |
generalized inhibitory potential U |
پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته |
 |
 |
well ordered U |
بنحو اکمل انجام یافته |
 |
 |
the developed world U |
جهان توسعه یافته [پیشرفته] |
 |
 |
generalized planning U |
برنامه ریزی تعمیم یافته |
 |
 |
human oriented language U |
زبان ارایش یافته بشری |
 |
 |
extendeo core U |
حافظه چنبرهای توسعه یافته |
 |
 |
regenerated U |
زندگی تازه و روحانی یافته |
 |
 |
after image |
یک کپی از داده که تغییر یافته است. |
 |
 |
deployed U |
مستقر گسترش یافته در روی زمین |
 |
 |
abended U |
خاتمه یافته بطور غیر عادی |
 |
 |
developed market economy countries U |
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی |
 |
 |
substantiative U |
بادلیل اثبات شده تجسم یافته |
 |
 |
generations U |
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند |
 |
 |
ox man U |
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است |
 |
 |
generation U |
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند |
 |
 |
airborne U |
بوسیله هوا نقل وانتقال یافته |
 |
 |
new born U |
زاییده شده تازه تولد یافته |
 |
 |
newton U |
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple |
 |
 |
blasetocyst U |
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار |
 |
 |
deformed reinforcing steel U |
فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته |
 |
 |
alma mater U |
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است |
 |
 |
extends U |
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc |
 |
 |
ebcdic U |
کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته |
 |
 |
extend U |
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc |
 |
 |
extending U |
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc |
 |
 |
gametophore U |
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح |
 |
 |
basic plus U |
نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC |
 |
 |
NetView U |
معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM |
 |
 |
coextensive U |
باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته |
 |
 |
aeolian soil |
خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است |
 |
 |
acoustic U |
حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند |
 |
 |
LAN Manager U |
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC |
 |
 |
standard bred U |
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت |
 |
 |
ethernet U |
گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox |
 |
 |
remedial maintenance U |
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است |
 |
 |
gastraea U |
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته |
 |
 |
gastrea U |
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته |
 |
 |
amiga U |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند |
 |
 |
rarefaction U |
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد |
 |
 |
special degration U |
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح |
 |
 |
individualism U |
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی |
 |
 |
rill erosion U |
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود |
 |
 |
JPEG++ U |
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند |
 |
 |
enhanced U |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
 |
 |
enhancing U |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
 |
 |
enhance U |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
 |
 |
ECP U |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی |
 |
 |
enhances U |
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی |
 |
 |
extended U |
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته |
 |
 |
unstructured U |
بی ساخت |
 |
 |
manufacture U |
ساخت |
 |
 |
workmanship U |
ساخت |
 |
 |
fabrication U |
ساخت |
 |
 |
formation U |
ساخت |
 |
 |
texture U |
ساخت |
 |
 |
textures U |
ساخت |
 |
 |
design U |
ساخت |
 |
 |
designs U |
ساخت |
 |
 |
habitus U |
ساخت |
 |
 |
conformation U |
ساخت |
 |
 |
make up U |
ساخت |
 |
 |
manufactures U |
ساخت |
 |
 |
manufactured U |
ساخت |
 |
 |
manufactory U |
ساخت |
 |
 |
substandard U |
بد ساخت |
 |
 |
performance U |
ساخت |
 |
 |
performances U |
ساخت |
 |
 |
constructions U |
ساخت |
 |