Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pneumatic disatch
U
بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turbojet
U
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
plenum method
U
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
compressed air
U
هوای فشرده
caisson foundation
U
پی سازی با هوای فشرده
air compressor
U
هوای فشرده ساز
air lift
U
دستگاه ابکش با هوای فشرده
blast hole drill
U
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
pneumaticity
U
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
flume
U
دره تنگ بوسیله مجرا یاناودان بردن
dowse
U
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
cast pearls before swine
<idiom>
U
از بین بردن چیزی ارزشمندی بوسیله کسی که قدرش را نمی داند
subcaliber range
U
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
self-
U
فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
congested
U
فشرده انباشته شده بهم فشرده
fog lookouts
U
دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
give in trust
U
امانتی
fiducial
U
امانتی
bonded
U
امانتی
deposited
U
امانتی
fiduciary
U
امانتی
fiduciary
U
امانتی سپرده
fiduciary
U
امانتدار امانتی
left-luggage office
U
دفتر بار امانتی
Where is the left-luggage office?
U
دفتر بار امانتی کجاست؟
Intel
U
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
turbocharger
U
گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
postpaid
U
پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
ammunition barricade
U
بستههای مهمات
discrete packets
U
بستههای مجزا
custodian
U
بستههای دیسک و ..... میباشد
custodians
U
بستههای دیسک و ..... میباشد
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
effluvium
U
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
haywire
U
سیم که با آن بستههای کاه و علوفهی خشک را میبندند
packets
U
سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند
mails
U
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
packet
U
سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند
packet switching
U
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
mail
U
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
distributes
U
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distribute
U
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributing
U
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
parcel paper
U
یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
dual
U
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
link
U
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
dip
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dips
U
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
demanded
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
imbibed
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibing
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibes
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibe
U
تحلیل بردن فرو بردن
to push out
U
پیش بردن جلو بردن
DIL
U
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
adaptive channel allocation
U
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
masochism
U
لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
Internetwork Packet Exchange
U
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
open
U
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
opened
U
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
opens
U
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
IPX
U
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
condensed
U
به هم فشرده
compressive
U
فشرده
squeezed
U
فشرده
squeezes
U
فشرده
condensed
U
فشرده
congested
U
در هم فشرده
compressed
U
فشرده
squeeze
U
فشرده
squeezing
U
فشرده
intensive
U
فشرده
strained
U
فشرده
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packing
U
فشرده سازی
compress
U
هم فشرده کردن
massively
U
گنده فشرده
alloy steel
U
فولاد فشرده
cast iron
U
فولاد فشرده
concise
U
لب گو فشرده ومختصر
cast up
U
فشرده کردن
packs
U
فشرده سازی
press board
U
مقوای فشرده
succinct
U
مجمل فشرده
packed decimal
U
دهدهی فشرده
repressed brick
U
اجر فشرده
compresses
U
هم فشرده کردن
compressing
U
هم فشرده کردن
dicing
U
رقابت فشرده
dices
U
رقابت فشرده
diced
U
رقابت فشرده
dice
U
رقابت فشرده
compactions
U
فشرده سازی
pack
U
فشرده سازی
lasers
U
دیسک فشرده
laser
U
دیسک فشرده
depressed
U
فشرده شدن
massive
U
گنده فشرده
package program
U
برنامه فشرده
fasciated
U
بهم فشرده
condensive load
U
بار فشرده
compact section
U
مقطع فشرده
condensed type
U
نوع فشرده
compact disk
U
دیسک فشرده
compressed file
U
فایل فشرده
ice crete
U
بتون فشرده
coarctate
U
بهم فشرده
mass practice
U
تمرین فشرده
condensed type
U
چاپ فشرده
crushed
<adj.>
<past-p.>
U
فشرده شده
press part
U
بخش فشرده
seried
U
بهم فشرده
steel aloy
U
فولاد فشرده
compaction
U
فشرده سازی
incompressible
U
فشرده نشدنی
token passing
U
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
massively
U
ساختمان فشرده ماسیو
presses
U
تاکتیک دفاعی فشرده
massive
U
ساختمان فشرده ماسیو
compacts
U
بهم فشرده خلاصه
compacted
U
جمع وجور فشرده
forced alternating current
U
جریان متناوب فشرده
packed snow
U
برف فشرده شده
bumped
U
بار فشرده شده
laminated plastic material
U
ماده فشرده متورق
decompress
U
ناهم فشرده کردن
packing density
U
تراکم فشرده سازی
compacts
U
جمع وجور فشرده
die pressed part
U
بخش فشرده حدیدهای
compander
U
فشرده و نافشرده کننده
repressed brick
U
اجر فشرده شده
CD DA
U
روی دیسک فشرده
compact
U
بهم فشرده خلاصه
press
U
تاکتیک دفاعی فشرده
compact
U
جمع وجور فشرده
CD audio
U
روی دیسک فشرده
packed decimal
U
عدد اعشاری فشرده
compacted
U
بهم فشرده خلاصه
prestressed concrete
U
بتن پیش فشرده
principal types of foot
فشرده کننده آب سنگین
compacting
U
بهم فشرده خلاصه
pinch effect
U
اثر فشرده سازی
compacting
U
جمع وجور فشرده
condensed structural formula
U
فرمول ساختاری فشرده
moist air
U
هوای تر
air blast
U
هوای دم
petticoatsfever
U
هوای زن
compacting
U
روی دیسک فشرده را میدهد
compaction
U
فشرده سازی متراکم کردن
compacted
U
روی دیسک فشرده را میدهد
compacts
U
روی دیسک فشرده را میدهد
A crash language course .
U
دوره فشرده آموزش زبان
images
U
فشرده سایز داده یک تصویر
image
U
فشرده سایز داده یک تصویر
compact
U
روی دیسک فشرده را میدهد
disc
U
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
CDs
U
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
CD
U
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
discs
U
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
mode
U
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
modes
U
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
fractal
U
روش فشرده سازی تصاویر
adverse weather
U
هوای نامساعد
exhaust air
U
هوای خروجی
humid air
U
هوای نمناک
humid air
U
هوای شرجی
marine climate
U
اب و هوای دریایی
agglutinant
U
هوای التیام
air breathing
U
هوای تنفسی
air
U
هوای دم هوا
aired
U
هوای دم هوا
low air pressure
U
فشار هوای کم
In the open air.
U
در هوای آزاد.
open air
U
در هوای ازاد
out of doors
U
در هوای ازاد
intake air
U
هوای ورودی
marsh malaria
U
هوای مردابی
circulationg air
U
هوای در گردش
forced draft
U
هوای با فشار
compressed air
U
هوای متراکم
secondry air
U
هوای ثانویه
hot blast
U
هوای دم داغ
foul weather
U
هوای خراب
foul weather
U
هوای نامساعد
dead air
U
هوای راکد
drippy
U
هوای گرفته
broken weather
U
هوای بی قرار
queen's weather
U
هوای باز
out of door
U
در هوای ازاد
heavy weather
U
هوای طوفانی
temperate climate
U
اب و هوای معتدل
passion
U
هوای نفس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com