Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impressionistic
U
برداشت گرایانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suicidal
U
خودکشی گرایانه
realistic
U
واقع گرایانه
pragmatic
U
عمل گرایانه
humanitarian
U
انسان گرایانه
pluralistic
U
کثرت گرایانه
escapists
U
گریز گرایانه
escapist
U
گریز گرایانه
theistic
U
یزدان گرایانه
realistically
U
واقع گرایانه
moralistic
U
اخلاق گرایانه
surreal
U
فراراستی گرایانه
mentalistic
U
ذهن گرایانه
draw off
U
برداشت
removal
U
برداشت
offtake
U
برداشت
impressions
U
برداشت
impression
U
برداشت
land surveying
U
برداشت
takings
U
برداشت
acceptance
U
برداشت
acceptances
U
برداشت
metal removal
U
برداشت براده
make a copy of
U
سواد برداشت
impressionistic
U
برداشت گذار
impressionists
U
برداشت گرای
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
removal of slag
U
برداشت سرباره
removal of phosphorus
U
برداشت فسفر
take off divisor
U
مقسم برداشت اب
removal of cinder
U
برداشت تفاله
removal of chips
U
برداشت براده
impressionist
U
برداشت گرای
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
first impression
U
برداشت نخستین
dual impression
U
برداشت دوگانه
approached
U
برداشت روش
removing
U
برداشت کردن
stripping
U
برداشت لایه رو
remove
U
برداشت کردن
approaches
U
برداشت روش
withdraw
U
برداشت از حساب
withdraws
U
برداشت از حساب
approach
U
برداشت روش
draw off
U
بده برداشت
removes
U
برداشت کردن
overdraft
U
اضافه برداشت
overdrafts
U
اضافه برداشت
handpick
U
برداشت محصول با دست
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
nett
U
برداشت خالص کردن
nets
U
برداشت خالص کردن
net
U
برداشت خالص کردن
the timber warped
U
تیر تاب برداشت
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
take off distributor
U
اب پخشکن مقسم برداشت اب
cropper
U
برداشت کننده محصول
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
safe yield
U
بده قابل برداشت
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
. She dropped her demands (claim).
U
دست از تقاضاهای خود برداشت
overdrafts
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
paper gold
U
منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdrafts
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdraft
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
agronomy
U
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com