English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blood brother U برادر خوانده
blood brothers U برادر خوانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brother in low U برادر زن
brother U برادر
brothers U برادر
brother in law U برادر زن
brother-in-law U برادر زن
brothers-in-law U برادر زن
brorher in law U برادر زن
Br U برادر
fratricide U برادر کش
fra U برادر
bro U برادر
bru U برادر
brotherless U بی برادر
relatives U برادر
blood brothers U برادر هم خون
foster brother U برادر رضاعی
brother of half blood U برادر ناتنی
brother of full blood U برادر تنی
half-brothers U برادر ناتنی
blood brother U برادر هم خون
bigbrother U برادر بزرگتر
aaron U برادر موسی
full blood U برادر ابوینی
full blood U برادر تنی
Big Brother U برادر بزرگتر
uterine brother U برادر امی
sib U برادر یا خواهر
nepew U پسر برادر
half brother U برادر ناتنی
half-brother U برادر ناتنی
sibling U برادر یاخواهر
fratricide U برادر کشی
sister-in-law U خواهرشوهر زن برادر
sisters-in-law U خواهرشوهر زن برادر
siblings U برادر یاخواهر
nephews U پسر برادر
nephew U پسر برادر
sister in law U خواهر شوهر زن برادر
half-brother U برادر امی یا ابی
half-brothers U برادر امی یا ابی
My younger brother and sister . U برادر وخواهر کوچک من
imeant his brother U مقصودم برادر اوست
niece U دختر برادر یا خواهر
half blood brother U برادر امی یا ابوی
grand nephew U نوه برادر یا خواهر
grandnephew U نوه برادر یا خواهر
fraternal U برادر وار ائتلافی
grand niece U نوه برادر یا خواهر
grandniece U نوه برادر یا خواهر
nieces U دختر برادر یا خواهر
respondents U خوانده
defendants U خوانده
defendant U خوانده
respondent U خوانده
billies U برادر مخفف نام william
billy U برادر مخفف نام william
foster parents U والدین خوانده
foster son U پسر خوانده
foster child U فرزند خوانده
unread U خوانده نشده
respondent in court of cassation U فرجام خوانده
nurse child U فرزند خوانده
mercury delay line U داده خوانده می شد
illegibility U خوانده نشدنی
adopted son U پسر خوانده
deep read U بسیار خوانده
appellee U فرجام خوانده
unsung U خوانده نشده
appellee U پژوهش خوانده
bidden guest U مهمان خوانده
stepchild U فرزند خوانده
stepchildren U فرزند خوانده
respondents U فرجام خوانده
stepdaughters U دختر خوانده
stepdaughter U دختر خوانده
godchild U فرزند خوانده
stepson U فرزند خوانده
stepsons U فرزند خوانده
adopted child U فرزند خوانده
godchildren U فرزند خوانده
called U فرا خوانده
respondent U فرجام خوانده
You are sure a dead ringer for muy brother. U تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
invitee U مدعو شحص خوانده
called program U برنامه فرا خوانده
to be called U به نامی خوانده شدن
self educated U پیش خود درس خوانده
self-educated U پیش خود درس خوانده
The people have got wise to him. U مردم دستش را خوانده اند
fosterling U طفل شیرخوار فرزند خوانده
omnim gatherum U مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
relicta verificatione U تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
delaying U خیر داده کاملاگ خوانده میشود
plea U دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
pleas U دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
delays U خیر داده کاملاگ خوانده میشود
loard of creation U بشر که اشرف المخلوقات خوانده میشود
delay U خیر داده کاملاگ خوانده میشود
particulars U دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
godmothers U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
scan U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
scans U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
He has read the book from cover to cover . U کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
I premise that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
plea of tender U اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
refreshes U تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
barbershop U وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
refreshed U تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refresh U تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
demurrer U عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
wager of law U نوعی از دفاع که خوانده به استنادسوگند خود و یازده تن ازهمسایگان بری الذمه می شد
Queen's English [King's English] <idiom> U [انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
acknowledged mail U تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
injunctions U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
injunction U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
tender U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
compartment rug U فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود
tenderest U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
tendering U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
vindictive damages U مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند
tendered U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
buffering U دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
holographic image [ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
wands U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wand U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
nepotism U انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
head switching U فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
registering U ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
register U ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registers U ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
moderated list U لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
brother in low U برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
brorher in law U برادر شوهر شوهر خواهر
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
briefer U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
config.sys U این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
raw U روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
pre U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre- U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
flashed U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
nepew U پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com