English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
faceless U بدون صورت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
LUT U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
sallet U کلاه خود سبک قرن 51 بدون زره صورت
salade U کلاه خود سبک قرن 51 بدون زره صورت
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Form without substance . U صورت بدون معنی
Other Matches
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
without U بدون
indubitable U بدون شک
and no mistake U بدون شک
unstressed U بدون مد
goalless U بدون گل
undoubted U بدون شک
acheilos U بدون لب
acheilous U بدون لب
sans U بدون
to a certainty U بدون شک
doubtlessly U بدون شک
bottomless U بدون ته
undoubtedly U بدون شک
ex- U بدون
obtrusively U بدون حق
ex U بدون
i'll warrant U بدون شک
wanting U بدون
not nearctic U بدون
but U بدون
providing U در صورت
effigies U صورت
listings U صورت
facies U صورت
faces U صورت
invoice U صورت
hues U صورت
slip U صورت
slipped U صورت
slips U صورت
effigy U صورت
hue U صورت
face U صورت
kalendar U صورت
listing U صورت
freckle U لک صورت
invoices U صورت
mazard U صورت
invoicing U صورت
roll U صورت
images U صورت
image U صورت
version U صورت
physiognomies U صورت
forms U صورت
invoiced U صورت
figuring U صورت
figures U صورت
figure U صورت
form U صورت
medal U صورت
formed U صورت
medals U صورت
versions U صورت
shape U صورت
rolls U صورت
shapes U صورت
coat card U صورت
phase U صورت
statement U صورت
statements U صورت
file U صورت
rosters U صورت
constellations U صورت
roster U صورت
constellation U صورت
phases U صورت
conformer U هم صورت
filed U صورت
conformational isomers U هم صورت
visage U رو صورت
list U صورت
physiognomy U صورت
visages U رو صورت
phased U صورت
circumstantially U در صورت
rolled U صورت
freely U بدون محدودیت
free from error <adj.> U بدون مشکل
indubitable U بدون تردید
undoubted U بدون تردید
bare U بدون روکش
unadvised U بدون اطلاع
unblushing U بدون شرم
stateless U بدون تابعیت
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
unaligned U بدون صف ارایی
unattended U بدون متصدی
promptly U بدون معطلی
harmlessly U بدون صدمه
unleaded U بدون سرب
bachelors U بدون عیال
bachelor U بدون عیال
stemless U بدون تنه
humblest U بدون ارتفاع
baring U بدون روکش
barest U بدون روکش
humble U بدون ارتفاع
without milk U بدون شیر
soilless U بدون خاک
bared U بدون روکش
stemless U بدون ساقه
bares U بدون روکش
inaction U بدون فعالیت
shockless U بدون ضربه
shadeless U بدون سایه
off hand U بدون آمادگی
exposed U بدون پوشش
endless U بدون پایان
toeless U بدون پنجه
terrorless U بدون ترس
termless U بدون شرط
tenantless U بدون مستاجر
sans ceremonie U بدون تشریفات
strikeless U بدون ضربت
sans recours U بدون رجوع
scoreless U بدون امتیاز
decaffeinated U بدون کافئین
searchless U بدون جستجو
irrespective U بدون مراعات
barer U بدون روکش
untitled U بدون سراغاز
wayless U بدون جاده
weanting U بدون بی منهای
with in compass U بدون مبالغه
constantly U بدون تغییر
unceasing U بدون وقفه
without justification U بدون مجوز
stagnant U بدون حرکت
without recourse U بدون حق مراجعه
without recourse U بدون رجوع
warless U بدون جنگ
unvalued U بدون ارج
consistently U بدون تناقض
unvocal U بدون موسیقی
vacant succession U بدون جانشین
valveless U بدون سوپاپ
vibrationless U بدون لرزه
voteless U بدون رای
workless U بدون عمل
zero elasticity U بدون کشش
unconditional U بدون قیدوشرط
unoccupied U بدون مستاجر
backless U بدون پشت
backless U بدون پشتی
cold turkey U بدون آمادگی
intestate U بدون وصیت
faceless U بدون ویژگی
smokeless U بدون دود
unexceptional U بدون استثنا
safely U بدون خطر
unprofitable U بدون سود
aimlessly U بدون مقصد
unmanned U بدون سرنشین
faultless U بدون خطا
immaculate <adj.> U بدون مشکل
unfinanced U بدون پشتوانه
excluding meals U بدون غذا
unfunded U بدون سرمایه
unlined U بدون استر
standstill U بدون حرکت
unlined U بدون پوشش
indiscriminately U بدون تمیز
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com