English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incommensurably U بدون داشتن مقیاس مشترک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incommensurateness U بی اندازه بودن عدم مقیاس مشترک
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
co-stars U نقش مشترک داشتن
interrelates U مناسبات مشترک داشتن
interosculate U صفات مشترک داشتن
interrelate U مناسبات مشترک داشتن
interrelating U مناسبات مشترک داشتن
co-star U نقش مشترک داشتن
osculate U صفات مشترک داشتن
irresponsibly U بدون داشتن مسئولیت
insignificantly U بطور ناچیز بدون داشتن معنی
barleycorn U مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
ineligibly U بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب
rood U مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
get away with murder <idiom> U انجام کاری خیلی بد بدون انتظار تنبیه را داشتن
common divisor U مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک
joint venture U سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
unconditional U دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
subscriber U مشترک روزنامه وغیره مشترک
joint U نیروهای مشترک عملیات مشترک
subscribers U مشترک روزنامه وغیره مشترک
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
scale factor U ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
ciphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cipher U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
t scale U مقیاس T
f scale U مقیاس اف
meter U مقیاس
meters U مقیاس
measure U مقیاس
indicator U مقیاس
z scale U مقیاس " زی "
full-size U بخ مقیاس یک به یک
metre U مقیاس
criterion U مقیاس
metres U مقیاس
full size U بخ مقیاس یک به یک
nominal scale U مقیاس
scaling U مقیاس
scale U مقیاس
k scale U مقیاس ک
abhors U بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring U بیم داشتن از ترس داشتن از
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
to have by heart U ازحفظ داشتن درسینه داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
reside U اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorred U بیم داشتن از ترس داشتن از
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
resides U اقامت داشتن مسکن داشتن
resided U اقامت داشتن مسکن داشتن
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean U مقصود داشتن هدف داشتن
meanest U مقصود داشتن هدف داشتن
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
meaner U مقصود داشتن هدف داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
guttman scale U مقیاس گاتمن
bar scale U مقیاس خطی
stens U مقیاس ده بخشی
map scale U مقیاس نقشهای
map scale U مقیاس نقشه
meters U مقیاس میزان
meter U مقیاس میزان
handwriting scale U مقیاس دستخط
derived scale U مقیاس اشتقاقی
scalogram U مقیاس تراکمی
interval scale U مقیاس فاصلهای
ration scale U مقیاس نسبتی
baume scale U مقیاس بومه
scale up U افزایش مقیاس
medium scale U در مقیاس متوسط
dial graduation U مقیاس درجهای
ipsative scale U مقیاس نسبی
standards U نورم مقیاس
nominal scale U مقیاس اسمی
photographic scale U مقیاس عکاسی
ordinal scale U مقیاس ترتیبی
scale U مقیاس کردن
architecht's scale U خط کش مقیاس مهندسی
scale U مقیاس نقشه
ell U مقیاس طول
elevation scale U مقیاس درجه
percentile scale U مقیاس صدکی
gauge U مقیاس معیار
age scale U مقیاس سنی
gauged U مقیاس معیار
gauges U مقیاس معیار
measure U درجه مقیاس
numerical scale U مقیاس عددی
standard U نورم مقیاس
absolute scale U مقیاس مطلق
range indicator U مقیاس مسافت
absolute temperature scale U مقیاس مطلق
psychological scale U مقیاس روانی
evaporimter U مقیاس تبخیر
product scale U مقیاس فراورده
stanine scale U مقیاس نه بخشی
precision scale U مقیاس دقیق
image scale U مقیاس تصویر
point scale U مقیاس امتیازی
scale U مقیاس گذاشتن
fahrenheit scale U مقیاس فارنهایت
graphic U مقیاس مصور
linear measure U مقیاس طولی
scalability U مقیاس پذیری
conversion scale U مقیاس خطی
tonal scale U مقیاس صوتی
scale down U کاهش مقیاس
linear scale U مقیاس خطی
grade scale U مقیاس کلاسی
scale factor U مقیاس گذاری
large scale U در مقیاس بزرگ
scale factor U ضریب مقیاس
loading scale U مقیاس بارگیری
small scale U مقیاس کوچک
norms U مقیاس یامعیار
norm U مقیاس یامعیار
spectral scale U مقیاس طیفی
small-scale U مقیاس کوچک
cumulative scale U مقیاس تراکمی
on a grand scale <adv.> U در مقیاس بزرگ
deflection scale U مقیاس سمتی
degree gradution U مقیاس درجهای
lie scale U مقیاس دروغگویی
graphic scale U مقیاس خطی
yardstick U مقیاس پیمانه
transverse scale U مقیاس عرضی
large-scale U در مقیاس بزرگ
kelvin scale U مقیاس کلوین
time scale U مقیاس زمانی
time scales U مقیاس زمانی
scaling U مقیاس گذاری
scale of preferences U مقیاس برتریها
scaling U مقیاس سازی
scaling U مقیاس کردن
scale of production U مقیاس تولید
graphic U نمودار مقیاس
cubic measure U مقیاس مکعب
large-scale U مقیاس بزرگ
likert scale U مقیاس لی کرت
yardsticks U مقیاس پیمانه
graphic scale U مقیاس مصور
temperature scale U مقیاس دما
ratio schedule U مقیاس نسبتی
scale of preferences U مقیاس رجحانها
logarithmic scale U مقیاس لگاریتمی
large scale U مقیاس بزرگ
long measure U مقیاس طول
reconstituting U تنظیم مقیاس کردن
chromatic scale U مقیاس نیم پردهای
rating schedule U مقیاس درجه بندی
windage scale U مقیاس تغییر سمت
small scale industry U صنعت به مقیاس کوچک
arthur performance scale U مقیاس عملکردی ارتور
centigrade scale U مقیاس سانتی گراد
miles U مقیاس سنجش مسافت
binet simon scale U مقیاس بینه- سیمون
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
guttman scalogram U مقیاس تراکمی گاتمن
semantic differential scale U مقیاس افتراق معنایی
x scale U مقیاس طولی عکس
rating scale U مقیاس درجه بندی
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com