English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hob U با دندانه ماشین وغیره بریدن
hobs U با دندانه ماشین وغیره بریدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automatic gear cutting machine U ماشین فرز چرخ دندانه
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
wreckage piece U تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
countershaft pulley U محور با پولی یا چرخ دندانه دار که به یک ماشین وصل میشود
rack and pinion U میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
saw edged U دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves U برگهای ارهای یا دندانه دندانه
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
scarp U بریدن عمودی بریدن
cut gears U دندانه دندانه کردن
jaggy U دندانه دندانه ناهمواری
nicked U دندانه دندانه کردن
nick U دندانه دندانه کردن
nicking U دندانه دندانه کردن
nicks U دندانه دندانه کردن
dentate U دندانه دندانه مضرس
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
rase U بریدن
sunder U بریدن
incide U بریدن
exsect U بریدن
shear U بریدن
exsind U بریدن
carve U بریدن
hew U بریدن
hewed U بریدن
blankest U بریدن
blank U بریدن
tie up U بریدن
hewn U بریدن
incised U بریدن
mayhen U بریدن
hewing U بریدن
dismemberment U بریدن
hews U بریدن
gride U بریدن
stump U بریدن
stumped U بریدن
mangle U بریدن
truncated U بریدن
truncates U بریدن
amputation U بریدن
carving U بریدن
decapitation U سر بریدن
decapitate U سر بریدن
decapitated U سر بریدن
truncate U بریدن
incises U بریدن
mangles U بریدن
mangling U بریدن
severs U بریدن
severing U بریدن
amputate U بریدن
amputated U بریدن
amputates U بریدن
amputating U بریدن
incise U بریدن
decapitates U سر بریدن
decapitating U سر بریدن
haggling U بریدن
haggles U بریدن
haggled U بریدن
haggle U بریدن
carvings U بریدن
carves U بریدن
to cut off U بریدن
carved U بریدن
stumps U بریدن
to ring off U بریدن
truncating U بریدن
sever U بریدن
chopped U بریدن
chop U بریدن
skive U بریدن
skived U بریدن
skives U بریدن
skiving U بریدن
stag U بریدن
stags U بریدن
severed U بریدن
stumping U بریدن
detruncate U بریدن
scissoring U بریدن
withdrawals U بریدن
intercepts U بریدن
intercepting U بریدن
intercepted U بریدن
intercept U بریدن
defervescence U بریدن تب
cut U بریدن
withdrawal U بریدن
cuts U بریدن
rifts U بریدن
dissevere U بریدن
dissever U بریدن
cut off U بریدن
cut back U بریدن
resect U بریدن
expeditate U بریدن
slice U بریدن
exscind U بریدن
sects U بریدن
sect U بریدن
slices U بریدن
excision of clause U بریدن
rift U بریدن
dentate U دندانه
trifid U سه دندانه
dentation U دندانه
peg U دندانه
indented U دندانه دندانه
pegs U دندانه
cogging U دندانه
dent U دندانه
denticle U دندانه
nicked U دندانه
denticulate U دندانه دندانه
bidentate U دو دندانه
nick U دندانه
tine U دندانه
notches U دندانه
sawtooth U دندانه دندانه
saw toothed U دندانه دندانه
undentate U تک دندانه
serration U دندانه
crenation U دندانه دندانه
nicking U دندانه
serra U دندانه
jaggies U دندانه ها
serrate U دندانه دندانه
notch U دندانه
indentation U دندانه
jag U دندانه
dented U دندانه
cogs U دندانه
cams U دندانه
cam U دندانه
threads U دندانه
notche U دندانه
thread U دندانه
nib U دندانه
tooth U دندانه
mordant U دندانه
crinkling U دندانه دندانه
nibs U دندانه
leaf U دندانه
crinkles U دندانه دندانه
cog U دندانه
crinkled U دندانه دندانه
crinkle U دندانه دندانه
nicks U دندانه
indentations U دندانه
sheaths U دندانه
dents U دندانه
denting U دندانه
sheath U دندانه
nid U دندانه
et cetera U وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . U وغیره وغیره
etcaetera U وغیره
scams U گوش بریدن
scam U گوش بریدن
intersected U از وسط بریدن
intersect U از وسط بریدن
axe U با تبر بریدن
gore U سه گوش بریدن
crosscut U اریب بریدن
girdles U حلقهای بریدن
hacks U ضربت بریدن
goring U سه گوش بریدن
hack U ضربت بریدن
hacked U ضربت بریدن
gores U سه گوش بریدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com