English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perseveringly U با استقامت مصرانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
importune U مصرانه
strenvously U مصرانه
strenuously U مصرانه
importuned U مصرانه
importunes U مصرانه
urgently U مصرانه
pressingly U مصرانه
pertinaciously U مصرانه
importuning U مصرانه
clamorously U مصرانه
importunately U مصرانه
insistently U مصرانه
persistently U با اصرار مصرانه
importune U مصرانه خواستن
flagitate U مصرانه خواستن
importuned U مصرانه خواستن
importunes U مصرانه خواستن
importuning U مصرانه خواستن
shrillest U مصرانه صدای خیلی زیر
shriller U مصرانه صدای خیلی زیر
shrill U مصرانه صدای خیلی زیر
clamoured U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamor U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamour U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamouring U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamours U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
endurance U استقامت
perseverance U استقامت
stand-up U با استقامت
strenght U استقامت
perseverant U با استقامت
stand up U با استقامت
muscular endurance U استقامت عضلانی
fartlek U تمرین دو استقامت
shear strength U استقامت برشی
power endurance U توان استقامت
staminal U با اسطقس با استقامت
resisting U استقامت کردن
holdout U استقامت کردن
holdouts U استقامت کردن
reluct U استقامت کردن
enduro U مسابقه استقامت
endurance race U مسابقه استقامت
backbone U استقامت استواری
resists U استقامت کردن
resisted U استقامت کردن
resist U استقامت کردن
distance man U دونده استقامت
distance runner U دونده استقامت
backbones U استقامت استواری
stamina U طاقت استقامت
dogged persererance U استقامت سخت
assiduity U استقامت مداومت
persevere U استقامت بخرج دادن
persevered U استقامت بخرج دادن
perseveres U استقامت بخرج دادن
endurance race U مسابقه اتومبیلرانی استقامت
enduro U مسابقه اتومبیلرانی استقامت
marathons U یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
thermoduric U قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
marathon U یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
withstand U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstanding U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstands U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
interval trailing U تمرین استقامت و اماده سازی
withstood U مخالفت کردن استقامت ورزیدن
deutsch rivet U نوعی پرچ کور با استقامت زیاد
middle distance race U دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
Let's see how much you can take. <idiom> U ببینیم تا چه حد توانایی [استقامت] داری . [اصطلاح روزمره]
tolerance dose U دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
distance medley U دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
kill off U سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
y alloys U الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com