English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pillaring U بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
raises U بالا کشیدن
hoists U بالا کشیدن
climbed U بالا کشیدن
embezzles U بالا کشیدن
heave U بالا کشیدن
embezzling U بالا کشیدن
climbs U بالا کشیدن
hoisted U بالا کشیدن
heaved U بالا کشیدن
climb U بالا کشیدن
embezzled U بالا کشیدن
raise U بالا کشیدن
hoist U بالا کشیدن
embezzle U بالا کشیدن
climbing U بالا کشیدن
heave in U بالا کشیدن
sniff U اب بینی را بالا کشیدن
climb corridor U دالان بالا کشیدن
sniffs U اب بینی را بالا کشیدن
sniffed U اب بینی را بالا کشیدن
sniffing U اب بینی را بالا کشیدن
pullover U کشیدن به طرف بالا
to weigh anchor U لنگر بالا کشیدن
pullovers U کشیدن به طرف بالا
weigh U بالا کشیدن لنگر ناو
weighing U بالا کشیدن لنگر ناو
weighed U بالا کشیدن لنگر ناو
weighs U بالا کشیدن لنگر ناو
upwards <adv.> U به بالا [رفتن]
soar U بالا رفتن
Mt U بالا رفتن
aspire U بالا رفتن
aspiring U بالا رفتن
aspired U بالا رفتن
Mts U بالا رفتن
ascendance U بالا رفتن
aspires U بالا رفتن
soars U بالا رفتن
soared U بالا رفتن
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
to increase [to, by] U بالا رفتن [به مقدار]
ascendable U قابل بالا رفتن از
fire-raising U بالا رفتن اتش
bump U بالا و پایین رفتن
remounts U دوباره بالا رفتن
remounting U دوباره بالا رفتن
remounted U دوباره بالا رفتن
teeters U بالا وپایین رفتن
fire raising U بالا رفتن اتش
teetering U بالا وپایین رفتن
pole climbing U از تیر بالا رفتن
upwell U بطرف بالا رفتن
sewsaw U بالا و پائین رفتن
teeter U بالا وپایین رفتن
teetered U بالا وپایین رفتن
ascendible U قابل بالا رفتن از
casual uplift U بالا رفتن موقتی
remount U دوباره بالا رفتن
skipped U بالا وپایین رفتن
skip U بالا وپایین رفتن
skips U بالا وپایین رفتن
climable U قابل بالا رفتن
checkerein U لگام برای بالا یا عقب کشیدن سر اسب
heaving U بالا و پایین رفتن ناو
to swirl up U بطور چرخش بالا رفتن
have money to burn <idiom> U پول از پارو بالا رفتن
to whirl up U بطور چرخش بالا رفتن
climb U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbed U بالا رفتن از کوه یادرخت
swaying U بالا و پایین رفتن ناو
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbs U بالا رفتن از کوه یادرخت
snivels U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelled U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivel U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveling U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveled U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelling U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
fluctuated U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuable U مستعد بالا و پائین رفتن مواج
fluctuate U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
capillarity U خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
fluctuates U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
seesaw U بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
horizontal U دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
chimney U تنوره
chimneys U تنوره
eddies U تنوره اب
eddy U تنوره اب
eddying U تنوره اب
eddied U تنوره اب
furnaces U تنوره
stokehole U تنوره
furnace U تنوره
kilns U تنوره
kiln U تنوره
head race U تنوره اسیاب
dust devil U تنوره دیو
heating flue U تنوره گربه رو
glacier mill U تنوره یخچالی
headrace U تنوره اسیاب
furnace shaft U تنوره کوره
gas generator flue U تنوره مولد گاز
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
flue U تنوره لوله اب گرم یا بخار
flues U تنوره لوله اب گرم یا بخار
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post U از این ستون بان ستون
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
piled U ستون ستون لنگرگاه
pile U ستون ستون لنگرگاه
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
snuffling U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
twinges U درد کشیدن تیر کشیدن
agonise U زحمت کشیدن درد کشیدن
twinge U درد کشیدن تیر کشیدن
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
drag U کشیدن بزور کشیدن
dragged U کشیدن بزور کشیدن
drags U کشیدن بزور کشیدن
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
piers U ستون
fasciculus gracilis U ستون گل
strut U ستون
file U ستون
column by column U ستون به ستون
piled U ستون
strutted U ستون
column base U ته ستون
pier U ستون
acroterium U پا ستون
stapling U ستون
jambs U ستون
jamb U ستون
pillar U ستون
struts U ستون
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com