Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
breast
U
باسینه دفاع کردن
breasts
U
باسینه دفاع کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
defends
U
دفاع کردن از
pleaded
U
دفاع کردن
makki
U
دفاع کردن
say a good word for
U
دفاع کردن
defending
U
دفاع کردن
defending
U
دفاع کردن از
pleads
U
دفاع کردن
defended
U
دفاع کردن
plead
U
دفاع کردن
defends
U
دفاع کردن
advocated
U
دفاع کردن
deraign
U
دفاع کردن
ward off
U
دفاع کردن
to make a d.
U
دفاع کردن
fend
U
دفاع کردن
advocating
U
دفاع کردن
propugn
U
دفاع کردن از
advocates
U
دفاع کردن
advocate
U
دفاع کردن
to stick up for
U
دفاع کردن از
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
defended
U
دفاع کردن از
buckler
U
دفاع کردن
answering
U
دفاع کردن
asserting
U
دفاع کردن از
answer
U
دفاع کردن
asserted
U
دفاع کردن از
implead
U
دفاع کردن
answers
U
دفاع کردن
answered
U
دفاع کردن
defend
U
دفاع کردن
defend
U
دفاع کردن از
assert
U
دفاع کردن از
asserts
U
دفاع کردن از
bays
U
دفاع کردن درمقابل
defense
U
دفاع کردن استحکامات
baying
U
دفاع کردن درمقابل
defence
U
دفاع کردن استحکامات
to keep at bay
U
دفاع کردن درمقابل
speak out
<idiom>
U
دفاع کردن از چیزی
champion
U
مبارزه دفاع کردن از
defenses
U
دفاع کردن استحکامات
parries
U
سد کردن دفاع مستقیم
champions
U
مبارزه دفاع کردن از
parried
U
سد کردن دفاع مستقیم
parry
U
سد کردن دفاع مستقیم
assert oneself
U
از حق خود دفاع کردن
bayed
U
دفاع کردن درمقابل
championing
U
مبارزه دفاع کردن از
parrying
U
سد کردن دفاع مستقیم
bay
U
دفاع کردن درمقابل
championed
U
مبارزه دفاع کردن از
detachment parry
U
دفاع با دور کردن شمشیرحریف
eot geo reo
U
باز کردن دفاع ضربدری
bield
U
شجاع شدن دفاع کردن
mayhen
U
ازوسیله دفاع محروم کردن
to defend oneself
[against]
U
از خود دفاع کردن
[درمقابل]
to act in self-defence
U
دفاع از خود اقدام
[حرکت]
کردن
redundancies
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
to vindicate a religion
U
دیانتی را بثبوت رساندن یاازان دفاع کردن
defense
U
دفاع وزارت دفاع
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
vindicates
U
دفاع کردن از محقق کردن
vindicating
U
دفاع کردن از محقق کردن
vindicate
U
دفاع کردن از محقق کردن
vindicated
U
دفاع کردن از محقق کردن
blocking
U
سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
uncovered
U
بی دفاع
advocation
U
دفاع
parrying
U
دفاع
parry
U
دفاع
answering
U
دفاع
answered
U
دفاع
vindication
U
دفاع
answer
U
دفاع
munition
U
دفاع
parried
U
دفاع
one man block
U
تک دفاع
parries
U
دفاع
answers
U
دفاع
defend
U
دفاع
defenses
U
دفاع
defended
U
دفاع
defending
U
دفاع
defends
U
دفاع
pleading
U
دفاع
advocacy
U
دفاع
defence
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
fencing
U
دفاع
apologia
U
دفاع
tae
U
دفاع با پا
block
U
دفاع
defense
U
دفاع
blocked
U
دفاع
blocks
U
دفاع
apologias
U
دفاع
daylight
U
نفوذ در دفاع
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
penetrates
U
نفوذ در دفاع
backfield
U
دفاع نفوذی
d. armour
U
اسلحه دفاع
internal defense
U
دفاع داخلی
defendants
U
دفاع کننده
untenable
U
غیرقابل دفاع
in self defence
U
برای دفاع
penetrate
U
نفوذ در دفاع
national defense
U
دفاع ملی
indefensibility
U
دفاع ناپذیری
penetrated
U
نفوذ در دفاع
yogoslav defence
U
دفاع یوگوسلاو
zone defence
U
دفاع منطقهای
ball hawking
U
دفاع خوب
benoni defence
U
دفاع بنونی
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
yogoslav defence
U
دفاع پیرک
defendant
U
دفاع کننده
closed variation
U
دفاع تاراش
opens
U
بی دفاع واریز نش
opens
U
خط بازبی دفاع
opened
U
بی دفاع واریز نش
opened
U
خط بازبی دفاع
open
U
بی دفاع واریز نش
open
U
خط بازبی دفاع
dory defence
U
دفاع دوری
double guard
U
دفاع با دو دست
dog
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
dutch attack
U
دفاع برد
ego defence
U
دفاع خود
department of defense
U
وزارت دفاع
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
defensive board
U
دفاع سبد
the right of self-defence
U
حق دفاع از خود
zones
U
دفاع منطقهای
dogs
U
دفاع بسته
zone
U
دفاع منطقهای
catenaccio
U
دفاع بتونی
fullback
U
دفاع پوششی
fencible
U
قابل دفاع
extended defense
U
دفاع گسترده
classical variation
U
دفاع ارتدوکس
defense in depth
U
دفاع در عمق
defense in place
U
دفاع در محل
composite defense
U
دفاع مرکب
nagashi uke
U
دفاع پرسی
war department
U
وزارت دفاع
pillsbury defence
U
دفاع پیلزبری
pirc defence
U
دفاع پیرک
plea of accused
U
دفاع متهم
position defense
U
دفاع موضعی
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
tenability
U
دفاع پذیری
pierce the block
U
شکافتن دفاع
three man block
U
دفاع سه نفره
philidor's defence
U
دفاع فیلیدور
coverage
U
دفاع پوششی
openings
U
شکافتن دفاع
national defence
U
دفاع ملی
offensive block
U
دفاع تهاجمی
parry of debate
U
دفاع درمنافره
opening
U
شکافتن دفاع
stand
U
دفاع مداوم
polish defence
U
دفاع لهستانی
perceptual defense
U
دفاع ادراکی
vindicative
U
دفاع کننده
semi circular parry
U
دفاع نیمدایره
defensive
U
منطقه دفاع
sham plea
U
دفاع ناموجه
sham plea
U
دفاع پوچ
simple parry
U
دفاع ساده
indefensible
U
غیرقابل دفاع
two knights' defence
U
دفاع دو اسب
soto uke
U
دفاع از خارج
two man block
U
دفاع دونفره
uchi uke
U
دفاع از داخل
self protection
U
دفاع از نفس
self defence
U
دفاع مشروع
secretary of defense
U
وزیر دفاع
replication
U
رونوشت دفاع
self-defence
U
دفاع از خود
right of self defence
U
حق دفاع مشروع
right of self preservation
U
حق دفاع از خود
robatsch defence
U
دفاع روباتش
russian defence
U
دفاع روسی
summetrical defence
U
دفاع متقارن
scandinavian defence
U
دفاع اسکاندیناویایی
secretary of defence
U
وزیر دفاع
secretary of state for defence
U
وزیر دفاع
special plea
U
دفاع خاص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com