English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
team game U بازی گروهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
gregarious U گروهی
congregational U گروهی
tripling U سه گروهی
triples U سه گروهی
trimerous U سه گروهی
tripled U سه گروهی
triple U سه گروهی
communally U گروهی
communal U گروهی
group atmosphere U جو گروهی
group contagion U سرایت گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group discussion U بحث گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group frequency U بسامد گروهی
group membership U عضویت گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
group drive U محرکه گروهی
group pressure U فشار گروهی
intergroup U میان گروهی
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
proximate analysis U تجزیه گروهی
group theory U نظریه گروهی
group test U ازمون گروهی
media U رسانههای گروهی
group structure U ساخت گروهی
group selector U سلکتور گروهی
sociogram U نگاره گروهی
group printing U چاپ گروهی
mameluke U عضو گروهی
gang punch U منگنه گروهی
quadrilles U رقص گروهی
batch quantity U کمیت گروهی
quadrille U رقص گروهی
team teaching U تدریس گروهی
collective protection U حفافت گروهی
clustered devices U دستگاههای گروهی
syntality U شخصیت گروهی
groupware U ابزار گروهی
corporation U گروهی از مردم
corporations U گروهی از مردم
bulk properties U خواص گروهی
esprit de corps U روح گروهی
deck switch U کلید گروهی
mass media U رسانههای گروهی
group velocity U سرعت گروهی
group acceptance U پذیرش گروهی
Republicans U جمهوری گروهی
Republican U جمهوری گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
espirit de corps U روحیه گروهی
gang switch U کلید گروهی
marathons U جلسه گروهی طولانی
broadside messing U ناهار خوری گروهی
within group variance U پراکنش درون گروهی
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
burst U گروهی از خطاهای پیاپی .
bursts U گروهی از خطاهای پیاپی .
synecology U بوم شناسی گروهی
marathon U جلسه گروهی طولانی
group casting U ریخته گری گروهی
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
gang milling cutter U دستگاه فرز گروهی
ring [algebraic structure] U حلقه گروهی [ریاضی]
group teaming U ریخته گری گروهی
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
group identification U همانند سازی گروهی
between group variance U پراکنش میان گروهی
cluster controller U کنترل کننده گروهی
ochlocracy U حکومت عامه یا گروهی ازمردم
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
bytes U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
synecologic U وابسته به بوم شناسی گروهی
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
retreat U انزوا [گروهی برای مدتی]
tetraspore U گروهی متشکل ازچهار هاگ
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
byte U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
cursor U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
cursors U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
to be the odd one out <idiom> U نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
lashkar U گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
be a fifth wheel <idiom> U آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
to wriggle one's way U بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
packages U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
octet U گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
batch U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batches U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
odd man out <idiom> U آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها]
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
do one's bit (part) <idiom> U کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد
radical economists U منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
to handle something U چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم]
gulped U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
gulp U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
groups U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
folders U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
folder U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
word U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
packet U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
packets U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
worded U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
halftones U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftone U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
scalable software U برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
yoke U جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
chrome dyes U کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
slit trench U سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
directory U روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directories U روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
plain dealing U بازی
actions U بازی
homes U بازی
slackness U بازی
home U بازی
hopscotch U بازی لی لی
fun U بازی
solitaire U تک بازی
solitaires U تک بازی
action U بازی
patulousness U بازی
watermanship U اب بازی
clearance U بازی
grey hound U سگ بازی
basic U بازی
dibasic U دو بازی
basics U بازی
falconine U بازی
play U بازی
partie U بازی
plays U بازی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com