English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
cutoff block U سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
pass cut U روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
foot sweep U پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
slotback U مدافع پشت شکاف
skates U بازی تهاجمی
skate U بازی تهاجمی
skated U بازی تهاجمی
scrappy U بازی تهاجمی سریع
scrappiest U بازی تهاجمی سریع
scrappier U بازی تهاجمی سریع
end run U بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
statue of liberty play U بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
power i U طرح شماره یک بازی با سه مدافع
linemate U مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
gill slit U شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
attacking [style of play, player] <adj.> U تهاجمی
incursive U تهاجمی
aggressive U تهاجمی
offensive <adj.> U تهاجمی
shock troops U گروه تهاجمی
furor U خشم تهاجمی
power play U نقشه تهاجمی
offensive alliance U پیمان تهاجمی
offensive league U اتحادیه تهاجمی
offensive weapon U سلاح تهاجمی
offensive war U جنگ تهاجمی
power struggle U نقشه تهاجمی
hard advertising U تبلیغات تهاجمی
offensive block U دفاع تهاجمی
dashed U کشتی تهاجمی
play marking U حرکات تهاجمی
dashes U کشتی تهاجمی
dash U کشتی تهاجمی
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
offensive U اهانت امیز تهاجمی
look-in U روش پاس تهاجمی
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
attack cargo ship U ناو باربری تهاجمی
offensives U اهانت امیز تهاجمی
slot formation U نوعی طرح تهاجمی
slot t U نوعی طرح تهاجمی
offensive U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensives U تهاجم تهاجمی حمله عمومی
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
rivalled U رقیب
rivalling U رقیب
emulative U رقیب
rivals U رقیب
unapproachable U بی رقیب
rival U رقیب
rivaled U رقیب
opponents U رقیب
vier U رقیب
rivaling U رقیب
opponent U رقیب
adversarial U رقیب
competitress U رقیب
inimitable U بی رقیب
corrival U رقیب
competitor U رقیب
adversaries U رقیب
adversary U رقیب
competitors U رقیب
unrivaled U بی رقیب
incomparable U بی رقیب
split t U نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
antagonists U رقیب دشمن
antagonist U رقیب دشمن
vie U رقیب شدن
corrival U رقیب شدن
vied U رقیب شدن
vies U رقیب شدن
outfoot U سریعتر از رقیب
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
contain U جلو رقیب را گرفتن
contained U جلو رقیب را گرفتن
contains U جلو رقیب را گرفتن
underprice U قیمت کمتر از رقیب
outkick U تندتر از رقیب دویدن
upset U باخت رقیب محبوب
upsets U باخت رقیب محبوب
upsetting U باخت رقیب محبوب
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
the freak takes him U وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
candlelit U اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
lunt U کبریتی که بکندی اتش میگیرد
immortalize rug U فرش جاودانی و بدون رقیب
offensives U مهاجم
forward U مهاجم
attacker U مهاجم
striker U مهاجم
forwarded U مهاجم
postman U مهاجم
postmen U مهاجم
raiders U مهاجم
raider U مهاجم
infestant U مهاجم
frontcourt man U مهاجم
invaders U مهاجم
attackers U مهاجم
offensive <adj.> U مهاجم
aggressors U مهاجم
close attack U سه مهاجم
invader U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
aggressor U مهاجم
strikers U مهاجم
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
quantity allowance U تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
one upmanship U سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one-upmanship U سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
area blocking U سد راه کردن رقیب در منطقه معین
aggressive U حمله ور مهاجم
aggressive U مهاجم پرپشتکار
breaking pass U پاس به مهاجم
dodgers U مهاجم گریزنده
dodger U مهاجم گریزنده
unmarked U مهاجم مهارنشده
dedger U مهاجم گریزنده
flanker U مهاجم جناح
trailer U پشتیبان مهاجم
trailers U پشتیبان مهاجم
third home U بازیگر مهاجم
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
strong side U سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
it is ridiculously small U بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
open water U فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
brush block U سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
invaders U مهاجم حمله کننده
invader U مهاجم حمله کننده
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
cough up U لو رفتن توپ مهاجم
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
cross to bear/carry <idiom> U رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
pleader U مدافع
defenseless U بی مدافع
defendant U مدافع
pass rusher U مدافع خط
close defence U سه مدافع
championless U بی مدافع
apologists U مدافع
blue liner U مدافع
crease defenceman U مدافع
backer up U مدافع
apologist U مدافع
defender U مدافع
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com