English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
closed game U بازی بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pack U بسته کردن یکدست ورق بازی
packs U بسته کردن یکدست ورق بازی
handy dandy U بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
Other Matches
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
strikebound U بسته
fronted U صف بسته
bundle U بسته
bunged up U بسته
shook U بسته
imperforate U بسته
packed بسته ای
uncrossed U بسته
bundles U بسته
bagful U یک بسته
bundling U بسته
pinioned U کت بسته
trusser U بسته
shuts U بسته
crossed chaque U چک بسته
crossed cheque U چک بسته
pack box U بسته
curdy U بسته
datagram U یچ بسته
solid U بسته
packets U بسته
packet U بسته
fardel U بسته
grumous U بسته
ice bound U یخ بسته
closed U بسته
shutting U بسته
package U بسته
stack U بسته
stacked U بسته
stacks U بسته
interdependent U به هم بسته
pent U بسته
connected U بسته
clotty U بسته
corked U بسته
barred U بسته
shut U بسته
solids U بسته
kit U بسته
jellied U بسته
packaged U بسته
pack U بسته
kits U بسته
logical U یچ بسته
clotted U بسته
packages U بسته
parcels U بسته
packs U بسته
parcel U بسته
closed variation U واریاسیون بسته
program package U بسته برنامه
closed universe U جهان بسته
closed traverse U پیمایش بسته
posted U بسته پستی
coagulum U خون بسته
finite universe U جهان بسته
shut U بسته شدن
cruor U خون بسته
posts U بسته پستی
packaging U بسته بندی
congealable U بسته شدنی
coil of rope U بسته طناب
post- U بسته پستی
post U بسته پستی
covers U بسته بندی
drafted U بسته کالا
closed routine U روال بسته
closed mind U ذهن بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
parcel post U بسته پستی
closed network U شبکه بسته
closed system U نظام بسته
closed system U سیستم بسته
coverings U بسته بندی
drafts U بسته کالا
draft U بسته کالا
closed system U سازگان بسته
pre assembled U پیش بسته
cover U بسته بندی
closed society U جامعه بسته
shuts U بسته شدن
icebound U یخ بند یخ بسته
food packet U بسته غذایی
investment foundry U ریخته گی بسته
iron bound U با اهن بسته
ironbound U با اهن بسته
it is a question of money U موضوع بسته به
flat pack U بسته مسطح
packaged U بسته بندی
closures U بسته شدن
closure U بسته شدن
clogging U بسته شدن
gelidity U بسته شدگی
grume U خون بسته
internal drainage U ابریز بسته
investment castings U ریخته گی بسته
package U بسته بندی
homogamy U زناشویی بسته
right round bracket U پرانتز بسته
right parenthesis ) U پرانتز بسته
armfuls U یک بغل یک بسته
armful U یک بغل یک بسته
packet U بسته کوچک
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
occlusion U بسته شدگی
packets U بسته کوچک
on the rope U بهم بسته
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
closed U محرمانه بسته
locked <adj.> <past-p.> U بسته شده
packages U بسته بندی
lamblkin U زبان بسته
lappermilk U شیر بسته
large n U سر بسته همینطوری
dunnage U بسته بندی
disk pack U گروه بسته
disk pack U بسته دیسک
disk pack U گرده بسته
lockfast U محکم بسته
mare clausum U دریای بسته
shutting U بسته شدن
as the case may be U بسته بمورد
kits U بسته لوازم
manacled <adj.> U دست بسته
tied up <adj.> U دست بسته
all-expense tour U گشت بسته ای
tongue tied U زبان بسته
to shut down U بسته شدن
blind fold U با چشم بسته
survival pack U بسته نجات
blocked opening U درگاه بسته
blindfolds U چشم بسته
bound charge U بار بسته
bound electron U الکترون بسته
box trail U سهم بسته
package holiday U گشت بسته ای
application package U بسته کاربردی
package tour U گشت بسته ای
shook U بسته کردن
assumed U بخود بسته
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dumbest U زبان بسته
unopened U بسته - بازنشده
dumber U زبان بسته
aleatory U بسته به بخت
dumb U زبان بسته
dog U دفاع بسته
young ice U یخ تازه بسته
van U کامیون سر بسته
vans U کامیون سر بسته
tongue-tied U زبان بسته
case numbers U شماره بسته ها
close-fisted <adj.> U دست بسته
closed shops U سیستم بسته
closed circuit U مدار بسته
blindfolding U چشم بسته
set in U بسته شدن
packs U بسته کردن
packer U بسته بند
packers U بسته بند
closed economy U اقتصاد بسته
closed file U ستون بسته
closed shop U سیستم بسته
closed file U فایل بسته
closed circuits U مدار بسته
closed fist U مشت بسته
closed group U گروه بسته
closed loop U حلقه بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com