Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detection
U
بازیابی بازرسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fetched
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
inspector general
U
بازرسی بازرسی کل ارتش
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
cancel check firing
U
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inspection
U
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
retrieval
U
بازیابی
salvaging
U
بازیابی
recovery
U
بازیابی
salvages
U
بازیابی
salvaged
U
بازیابی
salvage
U
بازیابی
recoveries
U
بازیابی
ir
U
بازیابی اطلاعات
at the expense of recovery
U
در هزینه های بازیابی
retrieval code
U
رمز بازیابی
false retrieval
U
بازیابی کاذب
document retrieval
U
بازیابی سند
recovery procedures
U
روشهای بازیابی
gas recovery
U
بازیابی بنزین
grease trap
U
بازیابی چربی
information retrieval
U
بازیابی اطلاعات
message retrieval
U
بازیابی پیام
nickel recovery
U
بازیابی نیکل
pull instruction
U
دستورالعمل بازیابی
energy regeneration
U
بازیابی انرژی
retrieved
U
بازیابی کردن
retrieve
U
بازیابی کردن
retrieves
U
بازیابی کردن
acid reclaim
U
بازیابی اسید
data retrieval
U
بازیابی داده ها
pop instruction
U
دستورالعمل بازیابی از پشته
salvage group
U
گروه بازیابی وسایل
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
pull
U
بازیابی داده از پشته
pulls
U
بازیابی داده از پشته
sulfur recovery unit
U
واحد بازیابی گوگرد
recover
U
بهبود یافتن بازیابی
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
recovers
U
بهبود یافتن بازیابی
bibliographic retrieval service
U
سرویس بازیابی کتابشناسی
recovering
U
بهبود یافتن بازیابی
information retrieval system
U
سیستم بازیابی اطلاعات
information and storage and retrieval
U
ذخیره و بازیابی اطلاعات
controls
U
بازرسی
control
U
بازرسی
check
U
بازرسی شد
inquiries
U
بازرسی
controlling
U
بازرسی
examination
U
بازرسی
inspecting
U
بازرسی
examinations
U
بازرسی
inspection
U
بازرسی
visits
U
بازرسی
visited
U
بازرسی
visit
U
بازرسی
examines
U
بازرسی
examen
U
بازرسی
checked
U
بازرسی شد
checks
U
بازرسی شد
inspects
U
بازرسی
inspectorship
U
بازرسی
controllership
U
بازرسی
cross examination
U
بازرسی
perambulation
U
بازرسی
examine
U
بازرسی
examined
U
بازرسی
inspect
U
بازرسی
inquiry
U
بازرسی
examining
U
بازرسی
audited
U
بازرسی
auditing
U
بازرسی
surveys
U
بازرسی
surveyed
U
بازرسی
audit
U
بازرسی
visitations
U
بازرسی
visitation
U
بازرسی
survey
U
بازرسی
audits
U
بازرسی
inspected
U
بازرسی
second wind
U
بازیابی وضع عادی تنفس
to recover a body from the wreckage
U
بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
information storage and retrieval
U
بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
checkup
U
بازرسی کلی
inspects
U
تحقیق بازرسی
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
unevaluated
<adj.>
U
بازرسی نشده
check point
U
نقطه بازرسی
inspecting
U
تحقیق بازرسی
unexamined
<adj.>
U
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
U
بازرسی نشده
inspects
U
بازرسی کردن
board of inspection and survey
U
سازمان بازرسی
examining
U
بازرسی کردن
certificate of survey
U
گواهی بازرسی
unverified
<adj.>
U
بازرسی نشده
identity check
U
بازرسی شناسنامه
identity control
U
بازرسی شناسنامه
examination
U
بازرسی معاینه
cargo checking
U
بازرسی بار
aircraft inspection
U
بازرسی هواپیما
to rummage
U
بازرسی کردن
to browse through
U
بازرسی کردن
manholes
U
اطاقک بازرسی
manhole
U
اطاقک بازرسی
probes
U
میله بازرسی
examine
U
بازرسی کردن
certificate of inspection
U
گواهی بازرسی
examinations
U
بازرسی معاینه
examined
U
بازرسی کردن
untested
<adj.>
U
بازرسی نشده
examines
U
بازرسی کردن
probe
U
میله بازرسی
probed
U
میله بازرسی
to search after
U
بازرسی کردن
searchingly
U
بازرسی کردن
jerque
U
بازرسی کشتی
searched
U
بازرسی کردن
check
U
بازرسی کردن
searcher warrant
U
اجازه بازرسی
searched
U
تکاپو بازرسی
checked
U
بازرسی کردن
survey report
U
گزارش بازرسی
inspecting
U
بازرسی کردن
checks
U
بازرسی کردن
to look over
U
بازرسی کردن
audit
U
بازرسی رسیدگی
magnetic inspection
U
بازرسی مغناطیسی
right of visit
U
حق بازرسی و تفتیش
scrutineer
U
بازرسی فنی
searchingly
U
تکاپو بازرسی
seach
U
بازرسی کردن
inspected
U
تحقیق بازرسی
audits
U
بازرسی رسیدگی
searches
U
بازرسی کردن
searches
U
تکاپو بازرسی
auditing
U
بازرسی رسیدگی
audited
U
بازرسی رسیدگی
inspection
U
بازرسی و بازبینی
survey
U
بازرسی کردن
for
[your/our]
inspection
U
برای بازرسی
inquiry documents
U
اسناد بازرسی
control
U
بازرسی کردن
committee of inquiry
U
کمیته بازرسی
controlling
U
بازرسی کردن
investigating committee
U
کمیته بازرسی
martitime survey
U
بازرسی دریائی
look over something
<idiom>
U
بازرسی کردن
search
U
بازرسی کردن
inspected
U
بازرسی کردن
search
U
تکاپو بازرسی
inspect
U
تحقیق بازرسی
surveys
U
بازرسی کردن
surveyed
U
بازرسی کردن
inspectional
U
مربوط به بازرسی
inspection certificate
U
گواهی بازرسی
inspect
U
بازرسی کردن
vidimus
U
بازرسی حساب
controls
U
بازرسی کردن
backward
U
بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
recoveries
U
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
high fidelity music reproducing system
U
سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
mass storage
U
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
immediate
U
عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
read
U
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads
U
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
maps
U
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
map
U
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
recovery
U
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
operand
U
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
check
U
امتحان کردن بازرسی
non destructive inspection
U
بازرسی غیر مخرب
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
privateer
U
فرمانده کشتی بازرسی
right of search
U
حق بازرسی کشتی در دریاها
scrutineering
U
بازرسی فنی قایق
to pick over
U
بازرسی کردن و برگزیدن
checked
U
امتحان کردن بازرسی
checks
U
امتحان کردن بازرسی
censorial
U
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
check sweeping
U
بازرسی مین روبی
cleared without examination
U
ترخیص بدون بازرسی
contractor inspection system
U
سیستم بازرسی پیمانها
controllable
U
قابل ممیزی یا بازرسی
cwe
U
ترخیص بدون بازرسی
domiciliary visit
U
بازرسی خانه شخص
controls
U
بازرسی نظارت جلوگیری
controlling
U
بازرسی نظارت جلوگیری
control
U
بازرسی نظارت جلوگیری
he was appointed to inspect it
U
مامور شد ان را بازرسی کند
search warrants
U
حکم بازرسی و ورود
search warrant
U
حکم بازرسی و ورود
input control unit
U
واحد بازرسی ورودی
inspective
U
وابسته به تفتیش و بازرسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com