English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
propellant U باروت خرج پرتاب
propellants U باروت خرج پرتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
gunpowder U باروت
propellant U باروت
powdering U باروت
powder U باروت
propellants U باروت
blasting powder U باروت
powder momey U باروت بر
powders U باروت
gun powder U باروت
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
powder flask U باروت دان
gas chambers U محفظه باروت
e.c. powder U باروت پرشعله
amorce U خرج باروت
pouch U کیسه باروت
powder bag U کیسه باروت
pouches U کیسه باروت
nitrocellulose U باروت بی دود
cordite U باروت بیدود
smokeless U باروت بی دود
powders U باروت ارد
powders U گرد باروت
powdering U باروت ارد
powdering U گرد باروت
powder U باروت ارد
powder U گرد باروت
grain U حبه باروت
black powder U باروت سیاه
gas chamber U محفظه باروت
powder f. U دبه باروت
powder horn U دبه باروت
pyropowder U باروت فشفشه
dual granulation U باروت دو حبهای
single base U باروت یک حبهای
nitro cotton U باروت پنبه
double base powder U باروت دومبنایی
powder flask U دبه باروت
powder magazine U انبار باروت
guncotton U باروت پنبه
powder magazine U مخزن باروت
single perforated U باروت یک سوراخه
double base powder U باروت دو حبهای
e.c. powder U باروت مانوری
powder charge U خرج باروت
powder mill U کارخانه باروت سازی
flash reducer U کم کننده شعله باروت
powder keg U چلیک یابشکه باروت
powder kegs U چلیک یابشکه باروت
shell U جعبه حاوی باروت
shelling U جعبه حاوی باروت
zone U کمربند حبه باروت
hercules powder U باروت کان کنی
zones U کمربند حبه باروت
shells U جعبه حاوی باروت
flask U دبه مخصوص باروت تفنگ
flasks U دبه مخصوص باروت تفنگ
gas cumulative action U فشار کلی گاز باروت
gas operated U کار با فشار گاز باروت
pyropowder U باروت مخصوص مواد ترقهای
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
pyroxilin U یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
neutral burning U سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
three nitro toloen U ماده منفجره تی ان تی یا تری نیتروتولوئن باروت بی دود
granulation U شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
igniting U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
slivers U دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
ignites U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignited U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignite U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
powder train U مدار خرج مدار باروت
shoves U پرتاب
shies U پرتاب
shy U پرتاب
shoving U پرتاب
hurl U پرتاب
hurled U پرتاب
hurls U پرتاب
shoved U پرتاب
shove U پرتاب
shied U پرتاب
pitch U پرتاب
putting U پرتاب
tossing U پرتاب
tosses U پرتاب
tossed U پرتاب
jets U پرتاب
pitches U پرتاب
launch U پرتاب
launched U پرتاب
jetting U پرتاب
detrusion U پرتاب
launches U پرتاب
jetted U پرتاب
launching U پرتاب
toss U پرتاب
throw U پرتاب
throwing U پرتاب
shying U پرتاب
jet U پرتاب
put U پرتاب
jaculation U پرتاب
throws U پرتاب
shyest U پرتاب
shyer U پرتاب
puts U پرتاب
jettisoning U پرتاب کردن
pelts U پرتاب کردن
pelted U پرتاب کردن
pelt U پرتاب کردن
jettisons U پرتاب کردن
jaculate U پرتاب کردن
fling U افکندن پرتاب
flinging U افکندن پرتاب
launcher U پرتاب کننده
launcher U سکوی پرتاب
flings U افکندن پرتاب
shoved U پرتاب شدن
paradrop U پرتاب با چتر
thrust U پرتاب کردن
shoves U پرتاب شدن
throwing the javelin U پرتاب نیزه
tilts U شتاب پرتاب
lunger U پرتاب کننده
jettison U پرتاب کردن
jettisoned U پرتاب کردن
javelin throw U پرتاب نیزه
shoving U پرتاب شدن
tilted U شتاب پرتاب
thrusting U پرتاب کردن
thrusts U پرتاب کردن
hot hand U پرتاب موفق
launching angle U زاویه پرتاب
propellants U خرج پرتاب
propellant U خرج پرتاب
fire U پرتاب راکت
fired U پرتاب راکت
fires U پرتاب راکت
launching site U محل پرتاب
shove U پرتاب شدن
tilt U شتاب پرتاب
let fly U پرتاب کردن
propellant charge U خرج پرتاب
throw in U پرتاب اوت
delivery U پرتاب توپ
deliveries U پرتاب توپ
bowshot U تیر پرتاب
deliveries U پرتاب گلوله
conversions U پرتاب ازاد
conversion U پرتاب ازاد
caster U پرتاب کننده
throwing apparatus U لوازم پرتاب
foul line U خط پرتاب ازاد
arm thrust U پرتاب دست
projection U پرتاب طرح
base ejection U پرتاب شونده از ته
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
unsling U پرتاب کردن
foin U پرتاب کردن
upthrow U پرتاب ببالا
weight throw U پرتاب وزنه
throw-ins U پرتاب اوت
throw-in U پرتاب اوت
threw U پرتاب کرد
shoots U پرتاب کردن
discus throwing U پرتاب دیسک
torpedo launch U پرتاب اژدر
shoot U پرتاب کردن
over- U 6 یا 8 پرتاب توپ
over U 6 یا 8 پرتاب توپ
putting U پرتاب وزنه
puts U پرتاب وزنه
put U پرتاب وزنه
pitch U پرتاب کردن
shot put U پرتاب وزنه
charity line U خط پرتاب ازاد
sharity stripe U خط پرتاب ازاد
charity shot U پرتاب ازاد
projects U پرتاب کردن
projected U پرتاب کردن
project U پرتاب کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com