English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
freehand U بادست باز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hand U کمک کردن بادست کاری را انجام دادن یک وجب
handing U کمک کردن بادست کاری را انجام دادن یک وجب
scramble U بادست وپا بالارفتن
scrambled U بادست وپا بالارفتن
scrambles U بادست وپا بالارفتن
scrambling U بادست وپا بالارفتن
backdrop U پرش و افتادن به پشت بادست و پا در هوا و ایستادن
backdrops U پرش و افتادن به پشت بادست و پا در هوا و ایستادن
bongo U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
bongos U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
handier U بادست انجام شده
handiest U بادست انجام شده
handy U بادست انجام شده
headlong U بادست پاچگی تند
paddle U بادست نوازش کردن
paddled U بادست نوازش کردن
paddles U بادست نوازش کردن
paddling U بادست نوازش کردن
clamber U بادست وپا بالارفتن
clambered U بادست وپا بالارفتن
clambering U بادست وپا بالارفتن
clambers U بادست وپا بالارفتن
handle U احساس بادست
handles U احساس بادست
manipulate U بادست عمل کردن
manipulated U بادست عمل کردن
manipulates U بادست عمل کردن
corporal oath U سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
gesticulatory U متضمن اشارات وحرکات بادست وسر
hand play U شوخی بادست
handwork U بادست انجام شده
handwrite U بادست نوشتن
kwon U ضربه زدن بادست و خرد کردن با پا
manipulatory U بادست درست شده
outside kick and front headlock U گرفتن دست راست بادست چپ و چرخاندن ازروی پشت
outside pass U رد کردن چوب امدادی بادست چپ به دست راست یار
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com