Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
What a rude thing to do.
U
این چه حرکت زشتی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inconcinnity
U
زشتی
ugliness
U
زشتی
homeliness
U
زشتی
clumsiness
U
زشتی
awkwardness
U
زشتی
abominably
U
به زشتی
disfigurement
U
زشتی
abominableness
U
زشتی
gracelessly
U
به زشتی
disfigurements
U
زشتی
gracelessness
U
زشتی
ungainliness
U
زشتی
nastiness
U
زشتی
profaneness
U
زشتی
odium
U
زشتی
heinousness
U
زشتی
execration
U
زشتی
beastliness
U
زشتی
abomination
U
زشتی
deformation
U
زشتی
nastily
U
به زشتی
horribleness
U
زشتی
abominations
U
زشتی
obscenity
U
زشتی
obscenities
U
زشتی
disfiguration
U
زشتی
disfiguration
U
مایه زشتی
flagrancy
U
شناعت زشتی
flagrance
U
شناعت زشتی
infernality
U
زشتی بسیار
opprobrium
U
زشتی ناسزایی
inelegance
U
زشتی ناهنجاری
To cast a slur on some one . To speak disparagingly of someone .
U
نسبت زشتی به کسی دادن
obscenely
U
بطور شرم اور زشتی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
to run into a bad practice
U
گرفتار کار زشتی شدن بخوی بدی دچار شدن
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
patted
U
بی حرکت
pats
U
بی حرکت
patting
U
بی حرکت
immobile
U
بی حرکت
scrolling
U
حرکت
stirabout
U
حرکت
pat
U
بی حرکت
moves
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
as you were
U
حرکت از نو
stirred
U
حرکت
stir
U
حرکت
gesture
U
حرکت
moved
U
حرکت
gestured
U
حرکت
stirrings
U
حرکت
move
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
behavior
U
حرکت
stirs
U
حرکت
motioned
U
حرکت
gesturing
U
حرکت
progressing
U
حرکت
stillest
U
بی حرکت
agog
U
در حرکت
shifts
U
حرکت
shifted
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
behaviour
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
traveled
U
حرکت
afloat
U
در حرکت
stills
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
vapid
U
بی حرکت
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
still
U
بی حرکت
motion
U
حرکت
movement
U
حرکت
travel
U
حرکت
animation
U
حرکت
animations
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
statist
U
بی حرکت
progress
U
حرکت
progressed
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
departures
U
حرکت
departure
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
progresses
U
حرکت
shift
U
حرکت
vowel point
U
حرکت
motions
U
حرکت
haviour
U
حرکت
oi
U
در حرکت
on the move
U
در حرکت
maneuver
U
حرکت
traverse
U
حرکت
traversed
U
حرکت
traverses
U
حرکت
traversing
U
حرکت
travels
U
حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
square move
U
حرکت
otiose
U
بی حرکت
inert
U
بی حرکت
animal
U
حس و حرکت
animals
U
حس و حرکت
gest
U
حرکت
running
U
در حرکت
circulations
U
حرکت
agoing
U
در حرکت
motioning
U
حرکت
circulation
U
حرکت
geste
U
حرکت
delta movement
U
حرکت دلتا
motion study
U
حرکت پژوهی
froissement
U
حرکت بافشار
motion analysis
U
تجزیه حرکت
skewing
U
کج حرکت کردن
departure station
U
مبداء حرکت
harmonic motion
U
حرکت هماهنگ
proceed
U
حرکت به جلو
proceeded
U
حرکت به جلو
free maneuver
U
حرکت ازاد
forced movement
U
حرکت اجباری
lunge
U
حرکت لانژ
kinematics
U
حرکت شناخت
moore
U
حرکت مور
kinematics
U
حرکت شناسی
lateral shifts
U
حرکت جانبی
linear momentum
U
اندازه حرکت
linear movement
U
حرکت خطی
liner momentum
U
اندازه حرکت
kinesiology
U
حرکت شناسی
kinephantom
U
حرکت خیالی
lunges
U
حرکت لانژ
move mode
U
باب حرکت
maneuver and fire
U
اتش و حرکت
skews
U
کج حرکت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com