Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
this word means a dog
U
این واژه یعنی سگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
portmanteau
U
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus
U
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux
U
واژه مرکب از دو واژه
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
videlicet
U
یعنی
to wit
<adv.>
U
یعنی
namely
<adv.>
U
یعنی
that is to say
U
یعنی
scilicet
U
یعنی
in fact
U
یعنی
to wit
U
یعنی
namely
U
یعنی
nee
U
یعنی
videlicet
U
یعنی
that is
U
یعنی
innuendo
U
یعنی تشریح
innuendos
U
یعنی تشریح
innuendoes
U
یعنی تشریح
dominical
U
یعنی حضرت مسیح
strangle
U
در مخابرات یعنی دستگاه
an inceptive
U
یعنی میخواهم لرزکنم
the gentle sex
U
جنس لطیف یعنی زن
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
the fair sex
U
جنس لطیف یعنی زن
they were made one
U
یعنی باهم عروسی کردند
dominical
U
وابسته به روز خداوند یعنی یکشنبه
quintessence
U
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
caveat emptor
U
یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
saunters
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntered
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
profound gangrene
U
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
big five
U
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
caveat venditor
U
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
skip it
U
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
what luck
U
در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
salvos
U
در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
neologisms
U
نو واژه
worded
U
واژه
term
U
واژه
termed
U
واژه
word
U
واژه
mosul
U
واژه
neologism
U
نو واژه
terming
U
واژه
stop squawk
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
squawk flash
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
karaite
U
عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
neutral soil
U
خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
philologist
U
واژه شناس
neologism
U
واژه جدید
synonym
U
واژه مترادف
neologisms
U
واژه تراشی
word book
U
واژه نامه
neologisms
U
واژه جدید
synonyms
U
واژه هم معنی
synonym
U
واژه هم معنی
synonyms
U
واژه مترادف
paronym
U
واژه هم ریشه
intercalation
U
واژه افزایی
keyword
U
واژه کلیدی
loanword
U
واژه عاریه
word
U
واژه سخن
dissylable
U
واژه دوهجائی
loanword
U
واژه بیگانه
neolalia
U
واژه تراشی
wordbook
U
واژه نامه
worded
U
واژه سخن
neologism
U
واژه تراشی
lexicon
[dictionary]
U
واژه نامه
punctuation for reference
U
زیر واژه
cognate
U
واژه هم ریشه
word count
U
واژه شماری
coinage
U
ابداع واژه
the root of a word
U
ریشه واژه
buzz words
U
رمز واژه
buzz word
U
رمز واژه
wordbook
U
واژه نامه
word order
U
ترتیب واژه ها
word deafness
U
واژه کری
lexicology
U
واژه شناسی
word blindness
U
واژه کوری
word-blindness
U
واژه کوری
glossary
U
واژه نامه
dictionary
U
واژه نامه
glossaries
U
واژه نامه
score out that word
U
ان واژه را خط بزنید
glossary
U
واژه نامه
stimulus word
U
واژه محرک
pejorative
U
واژه تحقیری
well
U
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
popeye
U
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
tied on
U
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
spoofer
U
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
whats' up
U
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
squawking
U
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
wells
U
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
spitting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
orbiting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
teragram
U
واژه چهار حرفی
lexicon
U
واژه نامه دیکسیونر
homely
[British E]
<adj.>
U
خفه
[واژه تحقیری]
lexicons
U
واژه نامه دیکسیونر
septisyllable
U
واژه هفت هجائی
score out that word
U
روی ان واژه خط بکشید
homely
[British E]
<adj.>
U
بیمزه
[واژه تحقیری]
syncopation
U
کوتاه سازی واژه
wordprocessing program
U
برنامه واژه پردازی
wordage
U
کلمات واژه بندی
word span test
U
ازمون فراخنای واژه ها
homely
[British E]
<adj.>
U
سنگین
[واژه تحقیری]
word choice test
U
ازمون واژه گزینی
word building test
U
ازمون واژه سازی
word association test
U
ازمون تداعی واژه ها
post fix
U
در پایان واژه چسباندن
dictionary sort
U
ترتیب واژه نامهای
english words
U
واژه ها یا لغات انگلیسی
pentasyllable
U
واژه پنج هجائی
polysllable
U
واژه جند هجائی
an inseparable prefix
U
سر واژه جدا نشدنی
prandial
U
واژه شوخی امیز
octosyllable
U
واژه هشت هجائی
logomachy
U
بازی واژه پردازی
squawk
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
what state
U
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
squawk may day
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk low
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
pogo
U
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
squawk mike
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
dictionary
U
کتاب لغت واژه نامه
dictionaries
U
کتاب لغت واژه نامه
God bless
[you]
!
U
خدا حافظ
[واژه کهنه]
neology
U
استعمال واژه یااصطلاح جدید
nomenclature
U
فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
glossary
U
واژه نامه ضمیمه کتاب
spicery
U
انباری ادویه
[واژه قدیمی]
a word with a pejorative connotation
U
واژه ای با معنای ضمنی منفی
glossaries
U
واژه نامه ضمیمه کتاب
lexicography
U
فرهنگ نویسی واژه نگاری
purism
U
واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
periphrasis
U
استعمال واژه ها وعبارات زائد
slang
U
واژه عامیانه وغیر ادبی
rebus
U
نشاندادن واژه ها بصورت مصور
state chicken
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
purple
U
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
homely
[British E]
<adj.>
U
عادی و خسته کننده
[واژه تحقیری]
catch-phrases
U
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
lexigraphy
U
یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
U
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
cantoria
U
[واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
bawdry
U
زنا
[دین]
[حقوق]
[واژه قدیمی]
catch-phrase
U
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
stranger
U
در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
destructive addition
U
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
Genius Loci
U
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
anglo-chinois
U
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
alinik design
U
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
parathesis
U
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
to inspan oxen
U
این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
sanshifter
U
واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
logograph
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
to purify the person language
U
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
kpsi
U
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
logogram
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
is intervocalic
U
حرف Pدر واژه میان دو صداواقع شده است
this word occurs in gulistan p
U
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
Chrismon
U
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
split infinitive
U
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
the word is sanctioned by use
U
کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
worid
U
کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
split infinitives
U
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
paragram
U
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
tally ho
U
در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
a chromatic
U
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
colon
U
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
colons
U
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
tracked
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com