Total search result: 201 (24 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U |
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم. |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
i bar tonight U |
من امشب را حساب نمیکنم |
 |
 |
we eat that we may live U |
میخوریم برای اینکه زنده باشیم |
 |
 |
bad debt U |
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود |
 |
 |
bad debts U |
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود |
 |
 |
There are a few tickets left for tonight . U |
چند بلیط برای امشب مانده |
 |
 |
Are you going out tonight? U |
امشب میروید بیرون [برای گردش] ؟ |
 |
 |
There are no tickets available for tonight . U |
بلیط برای امشب موجود نیست |
 |
 |
modes U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
mode U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
I am here for a language course U |
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم. |
 |
 |
open U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
 |
 |
opened U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
 |
 |
opens U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
 |
 |
Marasali U |
ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.] |
 |
 |
subscripted variable U |
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
I am here on business. |
برای تجارت اینجا آمدم. |
 |
 |
I am here on holiday. |
من برای تعطیلات به اینجا آمدم. |
 |
 |
I am here on business. |
برای کار اینجا آمدم. |
 |
 |
over voltage protection U |
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد |
 |
 |
bundled software U |
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود |
 |
 |
squire of dames U |
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود |
 |
 |
backlog U |
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن |
 |
 |
backlogs U |
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن |
 |
 |
attachment U |
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود |
 |
 |
This is an ideal spot for picnics . U |
اینجا برای پیک نیک ماه است |
 |
 |
head-shrinkers U |
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک |
 |
 |
head-shrinker U |
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک |
 |
 |
IrDA U |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
 |
 |
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
 |
 |
form U |
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود |
 |
 |
forms U |
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود |
 |
 |
formed U |
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود |
 |
 |
multiplan U |
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد |
 |
 |
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
Dont ever come here again. |
دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.] |
 |
 |
I am a great believer in using natural things for cleaning. U |
من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم. |
 |
 |
so let us always be kind U |
پیوسته مهربان باشیم |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
wet bulb termometere U |
ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است |
 |
 |
covering letter U |
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد |
 |
 |
covering letters U |
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد |
 |
 |
horned scully U |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
 |
 |
iam proud to know him U |
از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم |
 |
 |
iam p to of knowing him U |
از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم |
 |
 |
number cruncher U |
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه |
 |
 |
decisions U |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
 |
 |
decision U |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
cartridge U |
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است |
 |
 |
cartridges U |
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است |
 |
 |
One day I want to have a horse of my very own. U |
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد. |
 |
 |
delta clock U |
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته |
 |
 |
write U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
writes U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
batches U |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
 |
 |
batch U |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
 |
 |
warehousing system U |
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود |
 |
 |
deadlock U |
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند |
 |
 |
venturi U |
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد |
 |
 |
offensive weapon U |
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند |
 |
 |
attributing U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attribute U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attributes U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
LCD U |
کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود |
 |
 |
technical escort U |
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند |
 |
 |
par U |
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف |
 |
 |
forrel U |
یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود |
 |
 |
forel U |
یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود |
 |
 |
record U |
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند |
 |
 |
asynchronous computer U |
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام |
 |
 |
tonight U |
امشب |
 |
 |
to night U |
امشب |
 |
 |
recorder U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
 |
 |
redundant U |
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
 |
 |
recorders U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
 |
 |
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
 |
 |
I need them tonight. |
من آنها را امشب میخواهم. |
 |
 |
what is the thir everning U |
امشب چه نشان میدهد |
 |
 |
I am invited tonight of all nights . U |
دعوت شدم آن هم امشب |
 |
 |
drives U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
 |
 |
drive U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
 |
 |
chips U |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
 |
 |
chip U |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
 |
 |
Viewdata U |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
 |
 |
We are invited out tonight . U |
امشب بیرون مهمانی هستیم |
 |
 |
rashwan medallion U |
ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.] |
 |
 |
cost accounts |
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج |
 |
 |
MMI U |
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد |
 |
 |
BNC connector U |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
 |
 |
We wI'll eat out tonight. U |
امشب می رویم بیرون غذامی خوریم |
 |
 |
electrothermal printer U |
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود |
 |
 |
controlled environment U |
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند |
 |
 |
redundant U |
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
 |
 |
to pair somebody off [up] with somebody U |
کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد] |
 |
 |
cost plus contracts U |
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند |
 |
 |
reckon U |
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن |
 |
 |
reckoned U |
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن |
 |
 |
reckons U |
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن |
 |
 |
smarted U |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
 |
 |
smarter U |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
 |
 |
smartest U |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
 |
 |
smart U |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
 |
 |
smarting U |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
 |
 |
smarts U |
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود |
 |
 |
implied trust U |
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد |
 |
 |
overdrawn account U |
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی |
 |
 |
equity accounts |
حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان |
 |
 |
capitalized expense U |
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان |
 |
 |
clearance U |
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی |
 |
 |
carring over U |
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن |
 |
 |
quamdiu bene se gesserit U |
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد |
 |
 |
To bring someone to account. |
کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن] |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
To cook the books. U |
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن ) |
 |
 |
stud U |
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود |
 |
 |
cash crop U |
محصولی که برای فروش فرآوری میشود |
 |
 |
run duration U |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
 |
 |
truce U |
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود |
 |
 |
annunciator U |
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود |
 |
 |
this work is palling on me U |
اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود |
 |
 |
probationer U |
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود |
 |
 |
probationers U |
زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود |
 |
 |
truces U |
وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود |
 |
 |
glories U |
افتخار |
 |
 |
honor U |
افتخار |
 |
 |
glory U |
افتخار |
 |
 |
gloriation U |
افتخار |
 |
 |
golden handshake U |
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود |
 |
 |
corsage U |
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود |
 |
 |
toll traverse U |
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود |
 |
 |
macs U |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
 |
 |
bulk head U |
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود |
 |
 |
debutant U |
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود |
 |
 |
mac U |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
 |
 |
golden handshakes U |
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود |
 |
 |
promotion money U |
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود |
 |
 |
corsages U |
دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود |
 |
 |
yard man U |
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود |
 |
 |
wharfage U |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
 |
 |
metacompilation U |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
 |
 |
scratch file U |
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
privilege U |
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز |
 |
 |
honorific U |
افتخار امیز |
 |
 |
attribute U |
شهرت افتخار |
 |
 |
honorable service U |
خدمت با افتخار |
 |
 |
mense U |
نزاکت افتخار |
 |
 |
honorifics U |
افتخار امیز |
 |
 |
attributing U |
شهرت افتخار |
 |
 |
attributes U |
شهرت افتخار |
 |
 |
battle honour U |
نشان افتخار |
 |
 |
I'm proud of you. U |
من به تو افتخار می کنم. |
 |
 |
insignia U |
نشان افتخار |
 |
 |
insigne U |
نشان افتخار |
 |
 |
emblems U |
نشان افتخار |
 |
 |
emblem U |
نشان افتخار |
 |
 |
loaded with honours U |
غرق افتخار |
 |
 |
roll of honour U |
لیست افتخار |
 |
 |
medal of honor U |
مدال افتخار |
 |
 |
medal of honor U |
نشان افتخار |
 |
 |
rolls of honour U |
لیست افتخار |
 |
 |
place of honor U |
مکان پر افتخار |
 |
 |
honor U |
عزت افتخار |
 |
 |
peer to peer network U |
شبکه همراه به همراه |
 |
 |
Internet U |
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP |
 |
 |
prompts U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
pontage U |
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود |
 |
 |
verification fire U |
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود |
 |
 |
dry ginger U |
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود |
 |
 |
wine palm U |
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود |
 |
 |
burse U |
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود |
 |
 |
prompt U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
redundant U |
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود |
 |
 |
built up frog U |
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود |
 |
 |
dumb well U |
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود |
 |
 |
appearance money U |
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود |
 |
 |
prompted U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
seek U |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
 |
 |
contact party U |
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود |
 |
 |
seeks U |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
 |
 |
seeking U |
بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود |
 |
 |
reckonings U |
تصفیه حساب صورت حساب |
 |
 |
reckoning U |
تصفیه حساب صورت حساب |
 |
 |
I'm proud of you. U |
من بهت افتخار میکنم. |
 |
 |
My pleasure. U |
باعث افتخار من است. |
 |
 |
honorable service U |
خدمت افتخار امیز |
 |
 |
I'm proud of you. U |
من بهت افتخار می کنم. |
 |
 |
mark of d. U |
نشان امتیازیا افتخار |
 |
 |
It is a source lf pride . U |
مایه افتخار است |
 |
 |
With pleasure. U |
باعث افتخار من است. |
 |
 |
charge and discharge statements U |
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث |
 |
 |
sequential access U |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
 |
 |
sub woofer U |
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود |
 |
 |
retrorocket U |
راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود |
 |
 |
takedown U |
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود |
 |