Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
goiterogenic
U
ایجاد کننده گواتر
goitrogenic
U
ایجاد کننده گواتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
goiter
U
گواتر
goitre
U
گواتر
struma
U
گواتر تورم
originative
U
ایجاد کننده
causer
U
ایجاد کننده
worker
U
ایجاد کننده
thallogenous
U
ایجاد کننده تالیوم
recreative
U
دوباره ایجاد کننده
siliciferous
U
ایجاد کننده سیلیکون
swisher
U
ایجاد کننده صدای فش فش
genesis
U
پسوند بمعنی ایجاد کننده
neurogenic
U
ایجاد کننده بافت عصبی
integrator
U
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
hypnogenetic
U
ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم
seminiferous
U
ایجاد کننده بذر یا نطفه
goitrogenic
U
ایجاد کننده تورم غده تیروئید
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
snow machine
U
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
signing on
U
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
carry
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carries
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carried
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carrying
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
countervailing power
U
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
form utility
U
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
feep
U
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
carrying
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carried
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carries
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
Hayes Corporation
U
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carried
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carrying
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carries
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carry
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
cascade carry
U
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
bulk
U
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
creation
U
ایجاد
creations
U
ایجاد
constructions
U
ایجاد
production
U
ایجاد
generations
U
ایجاد
productions
U
ایجاد
origination
U
ایجاد
generation
U
ایجاد
construction
U
ایجاد
creates
U
ایجاد
developments
U
ایجاد
development
U
ایجاد
bridging
U
ایجاد پل
creating
U
ایجاد
create
U
ایجاد
authorship
U
ایجاد
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
engendering
U
ایجاد کردن
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
creates
U
ایجاد کردن
windowing
U
ایجاد پنجره
mythopoeia
U
ایجاد افسانه
engenders
U
ایجاد کردن
develop
U
ایجاد کردن
screeching
U
ایجاد کردن
constructs
U
ساختن یا ایجاد
constructing
U
ساختن یا ایجاد
develops
U
ایجاد کردن
structuralization
U
ایجاد ساختمان
create
U
ایجاد کردن
grounding
U
ایجاد زمین
orogenesis
U
ایجاد کوه
originationu
U
ایجاد ابداع
furunculosis
U
ایجاد کورک
preclusion
U
ایجاد مانع
construct
U
ساختن یا ایجاد
wealth creation
U
ایجاد ثروت
constructed
U
ساختن یا ایجاد
vacuolation
U
ایجاد حفره
creating
U
ایجاد کردن
polarization
U
ایجاد دو قطب
rake in the money
<idiom>
U
ایجاد تعجب
make waves
<idiom>
U
ایجاد دردسر
lenticulation
U
ایجاد عدسی
system generation
U
ایجاد سیستم
amount
U
ایجاد مجموعی از...
amounted
U
ایجاد مجموعی از...
amounting
U
ایجاد مجموعی از...
amounts
U
ایجاد مجموعی از...
irruption
U
ایجاد ناگهانی
stockade
U
ایجاد مانع
isochronism
U
ایجاد همزمانی
stockades
U
ایجاد مانع
looping
U
ایجاد حلقه
pitting
U
ایجاد حفره
territorialization
U
ایجاد ناحیه
engendered
U
ایجاد کردن
engender
U
ایجاد کردن
hypnogenesis
U
ایجاد خواب
stylization
U
ایجاد سبک
pustulation
U
ایجاد جوش
screech
U
ایجاد کردن
money creation
U
ایجاد پول
housing
U
ایجاد مسکن
screeched
U
ایجاد کردن
screeches
U
ایجاد کردن
form
U
ایجاد یک شکل
formed
U
ایجاد یک شکل
lactation
U
ایجاد شیر
forms
U
ایجاد یک شکل
lacrimation
U
ایجاد اشک
stimulation
U
ایجاد محرک
scandalization
U
ایجاد افتضاح
salivation
U
ایجاد بزاق
averaged
U
ایجاد میانگین
obstructions
U
ایجاد مانع
creation date
U
تاریخ ایجاد
creation of money
U
ایجاد پول
averaging
U
ایجاد میانگین
obstruction
U
ایجاد مانع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com