Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
initial
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
initials
U
اولین قسمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین قسمت وسایل
Other Matches
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike
U
اولین ضربت در اولین حمله
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
initiatory
U
اولین
initial
U
اولین
headmost
U
اولین
initials
U
اولین
initialed
U
اولین
initialling
U
اولین
initialing
U
اولین
initialled
U
اولین
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
seconding
U
که پس از اولین می آید
first generation
U
اولین سری
initialled
U
اولین امضاء
first strike
U
اولین ضربه
first salvo
U
اولین رگبار
second
U
که پس از اولین می آید
immediate destination
U
اولین مقصد
seconds
U
که پس از اولین می آید
betimes
U
در اولین فرصت
seconded
U
که پس از اولین می آید
initials
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین امضاء
initialling
U
اولین یا در ابتدا
initialling
U
اولین امضاء
initials
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین امضاء
initialled
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین یا در ابتدا
initialing
U
اولین یا در ابتدا
initial
U
اولین امضاء
initial
U
اولین یا در ابتدا
at first light
U
در اولین روشنایی روز
Go to the first crossroad.
به اولین چهارراه بروید.
Go to the first crossroad.
به اولین تقاطع بروید.
first ionization potential
U
پتانسیل اولین یونش
straight run pitch
U
تفاله اولین تقطیر
first light
U
اولین طلیعه خورشید
at your earliest convenience
U
در اولین فرصت مناسب
dday
U
اولین روزاغاز بکار
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
primary
U
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
standard
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
CERN
U
یس که www اولین آنجا اختراع شد
January
U
اولین ماه سال مسیحی
standards
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
first offender
U
متخلف برای اولین بار
first offenders
U
متخلف برای اولین بار
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
homes
U
اولین رکورد داده در فایل
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
lifo
U
اولین صادره ازاخرین وارده
home
U
اولین رکورد داده در فایل
initials
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
head
U
اولین عنصر داده در لیست بودن
green run
U
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
low sunday
U
اولین یکشنبه بعد از عید پاک
initialling
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialled
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
ash wednesday
U
اولین روز ایام روزهء مسیحیان
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
ante-court
U
[اولین صحن در خانه های بزرگ]
drop cap
U
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
initialed
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین پارتی وسایل
initialing
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
second strike
U
اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
first down
U
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
geometric mean
U
فاصله بین اولین واخرین جمله یک تصاعدهندسی
computed air release point
U
نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
initial
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
innovation theory
U
این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
honor
U
امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
identities
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
initialed
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialled
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
first salvo
U
اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
widows
U
اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
widow
U
اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
initialing
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
identity
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
first offender
U
کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
initialling
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initials
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
first offenders
U
کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
float
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origins
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
execution
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
touchdown
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
Intel
U
بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
sector
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
mastered
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
sectors
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
masters
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
high
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
first fit
U
تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
highs
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
highest
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
daisy chain
U
زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
COMPAQ
U
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
Windows .
U
اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
prototype
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
Boxing Day
U
اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
prototypes
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
IBM
U
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
origin writ
U
ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
International Modern
U
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
Dutch barn
U
[انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
sherlu
U
اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
Babbage
U
nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز
Cinoiserie
U
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
Intel
U
شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
conspicuious consumption
U
مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
leading edge
U
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
circulars
U
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
cyclic
U
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
back frow
U
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
boot
U
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
circular
U
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out.
U
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
shifts
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
entry
U
اولین دستور اجرا شده در تابع فراخوانده شده
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
identities
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
secondary
U
در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
addressing
U
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
indirect
U
روش آدرس دهی داده که اولین دستور به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
monrovia powers
U
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
floating
U
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
moslem league
U
اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com