Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shift of a demand curve
U
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arc elasticity of demand
U
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
demand curve
U
منحنی تقاضا
infinitely elastic demand curve
U
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
demand shift
U
جابجائی تقاضا
shift of a curve
U
جابجائی یک منحنی
demand shift
U
انتقال تقاضا
shift of a curve
U
انتقال یک منحنی
curvilineal
U
دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
giffen good
U
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
phillips curve
U
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded
U
تقاضا کردن تقاضا
demand
U
تقاضا کردن تقاضا
demands
U
تقاضا کردن تقاضا
lead curve
U
خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
curve
U
خط منحنی منحنی مسیر
curves
U
خط منحنی منحنی مسیر
curving
U
خط منحنی منحنی مسیر
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
outside
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
depth contour
U
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
suited
U
تقاضا
requisition
U
تقاضا
requesting
U
تقاضا
suits
U
تقاضا
prayers
U
تقاضا
prayer
U
تقاضا
requested
U
تقاضا
postulated
U
تقاضا
postulating
U
تقاضا
postulates
U
تقاضا
exigence
U
تقاضا
requisitions
U
تقاضا
requisitioning
U
تقاضا
requisitioned
U
تقاضا
request
U
تقاضا
postulate
U
تقاضا
solicitation
U
تقاضا
importance
U
تقاضا
demanded
U
تقاضا
demand
U
تقاضا
rogation
U
تقاضا
demands
U
تقاضا
suit
U
تقاضا
requests
U
تقاضا
measurement of demand
U
تخمین تقاضا
demand shift
U
تغییر تقاضا
demand side
U
ستون تقاضا
demand side
U
طرف تقاضا
demand surface
U
سطح تقاضا
demand surface
U
میزان تقاضا
demand function
U
تابع تقاضا
peak demand
U
حداکثر تقاضا
on demand
U
بنا به تقاضا
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
requisitioning
U
تقاضا کردن
quantity of demand
U
مقدار تقاضا
requirement
U
تقاضا احتیاج
demand management
U
مدیریت تقاضا
demand pattern
U
الگوی تقاضا
demand schedule
U
جدول تقاضا
demandable
U
قابل تقاضا
demandant
U
تقاضا کننده
requisitions
U
چیزمورد تقاضا
requisitioning
U
چیزمورد تقاضا
requested
U
تقاضا خواسته
requisitioned
U
تقاضا کردن
requisitioned
U
چیزمورد تقاضا
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
requisition
U
تقاضا کردن
request
U
تقاضا خواسته
requisitions
U
تقاضا کردن
sue
U
تقاضا کردن
sued
U
تقاضا کردن
elasticity of demand
U
کشش تقاضا
law of demand
U
قانون تقاضا
requests
U
تقاضا خواسته
excess demand
U
فزونی تقاضا
peak demand
U
بیشترین تقاضا
plea
U
تقاضا استدعا
pleas
U
تقاضا استدعا
suing
U
تقاضا کردن
sues
U
تقاضا کردن
requisition
U
چیزمورد تقاضا
income elasticity of demand
U
درامدی تقاضا
information on demand
U
اطلاعات با تقاضا
asked
<adj.>
<past-p.>
U
تقاضا شده
demand elasticity
U
کشش تقاضا
change in demand
U
تغییر تقاضا
adjure
U
تقاضا کردن
demanded
U
تقاضا کردن
requesting
U
تقاضا خواسته
demand
U
تقاضا کردن
demand factor
U
ضریب تقاضا
claimed
<adj.>
<past-p.>
U
تقاضا شده
application
U
فرم تقاضا
demand factors
U
عوامل تقاضا
applier
U
تقاضا کننده
applications
U
فرم تقاضا
within three days of demand
U
در طی سه روز پس از تقاضا
demands
U
تقاضا کردن
demanded
<adj.>
<past-p.>
U
تقاضا شده
requests
U
تقاضا برای چیزی
soliciting
U
درخواست یا تقاضا کردن از
stock requisition
U
تقاضا جهت کالا
solicited
U
درخواست یا تقاضا کردن از
arc elasticity of demand
U
کشش کمانی تقاضا
indenting
U
تقاضا یاسفارش جنس
demand
U
مطالبه تقاضا کردن
indents
U
تقاضا یاسفارش جنس
solicit
U
درخواست یا تقاضا کردن از
solicits
U
درخواست یا تقاضا کردن از
indent
U
تقاضا یاسفارش جنس
request
U
تقاضا برای چیزی
application
U
تقاضا برای چیز
applications
U
تقاضا برای چیز
requested
U
تقاضا برای چیزی
demanded
U
مطالبه تقاضا کردن
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
demands
U
مطالبه تقاضا کردن
cross elasticity of demand
U
کشش متقاطع تقاضا
requesting
U
تقاضا برای چیزی
money demand
U
تقاضا برای پول
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
send away for something
<idiom>
U
تقاضا نامه نوشتن
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
price elasticity of demand
U
کشش قیمتی تقاضا
demand paging
U
صفحه بندی تقاضا
glut
U
عرضه بیش از تقاضا
gluts
U
عرضه بیش از تقاضا
requesting unit
U
یکان تقاضا کننده
request for proposal
U
تقاضا برای پیشنهاد
registrant
U
تقاضا ثبت کننده
measurement of demand
U
اندازه گیری تقاضا
applicant
U
تقاضا کننده طالب
quantity demanded
U
مقدار تقاضا شده
adjure
به اصرار تقاضا کردن
demand forecast
U
پیش بینی تقاضا
on demand
U
به در خواست به مجرد تقاضا
applicants
U
تقاضا کننده طالب
demand for money
U
تقاضا برای پول
curvate
U
منحنی
nodes
U
منحنی
j curve
U
منحنی جی
out of straight
U
منحنی
curve tracer
U
منحنی کش
roundest
U
منحنی
curved
U
منحنی
crump
U
منحنی
wrap-around
U
منحنی
round
U
منحنی
curve
U
خط منحنی
curve
U
منحنی خم
curve
U
منحنی
node
U
منحنی
bent
U
منحنی
inflexion
U
خم منحنی
curving
U
خط منحنی
s curve
U
منحنی اس
curving
U
منحنی
s curve
U
منحنی S
curvated
U
منحنی
curl
U
خم منحنی
curled
U
خم منحنی
curls
U
خم منحنی
curve plotter
U
منحنی کش
v curve
U
منحنی "وی "
curving
U
منحنی خم
curves
U
خط منحنی
curves
U
منحنی خم
curves
U
منحنی
put in
U
تقاضا کردن پیشنهاد دادن
demanded
U
تقاضا برای انجام چیزی
request for quotation
U
تقاضا برای اعلام قیمت
demand
U
تقاضا برای انجام چیزی
demands
U
تقاضا برای انجام چیزی
overloaded
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demand versus quantity demanded
U
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
overloads
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
excess demand inflation
U
تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand pull inflation
U
تورم ناشی از فشار تقاضا
overload
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demand
[of]
U
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
achievement curve
U
منحنی پیشرفت
bucket
U
منحنی پیوند
mass curve
U
منحنی تجمعی
curve fitting
U
منحنی خوراندن
envelope curve
U
منحنی محاطی
discharge hydrograph
U
منحنی بده
buckets
U
منحنی پیوند
dissociation curve
U
منحنی تفکیک
envelope curve
U
پوش منحنی
distribution curve
U
منحنی توزیع
curvilinear
U
منحنی الخط
curve fitting
U
برازاندن منحنی
curve follower
U
دنبالگر منحنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com