Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
circulation
U
انتشار جریان
circulations
U
انتشار جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
efflux
U
انتشار بخارج جریان
Other Matches
dissemination
U
انتشار اخبار انتشار اطلاعات
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
proclamation
U
انتشار
effluence
U
انتشار
effluxion
U
انتشار
dissemination
U
انتشار
pervasion
U
انتشار
progation
U
انتشار
emissions
U
انتشار
propagation
U
انتشار
promulgation
U
انتشار
publicity
U
انتشار
proclamations
U
انتشار
publications
U
انتشار
publication
U
انتشار
diffusion
U
انتشار
spreading
U
انتشار
newsreader
U
انتشار
irradiation
U
انتشار
broadcast
U
انتشار
reported
U
انتشار
issues
U
انتشار
issue
U
انتشار
omissions
U
انتشار
currency
U
انتشار
currencies
U
انتشار
reports
U
انتشار
incidence
U
انتشار
omission
U
انتشار
publishment
U
انتشار
issued
U
انتشار
broadcasts
U
انتشار
emission
U
انتشار
issuance
U
انتشار
dispersion
U
انتشار
report
U
انتشار
publish
U
انتشار دادن
sound propagation
U
انتشار صوت
issues
U
انتشار دادن
noises
U
انتشار دادن
issued
U
انتشار دادن
wave motion
U
انتشار موج
wave propagation
U
انتشار موج
load spread
U
انتشار نیرو
noise
U
انتشار دادن
propagation sequence
U
تسلسل انتشار
propagation delay
U
تاخیر انتشار
propagation sequence
U
مرحله انتشار
emissions
U
انتشار امواج
thought broadcasting
U
انتشار فکر
propagandize
U
انتشار دادن
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
to bruit abroad
انتشار دادن
republication
U
انتشار مجدد
newsworthy
U
قابل انتشار
issue
U
انتشار دادن
publishes
U
انتشار دادن
money creation
U
انتشار پول
velocity of propagation
U
سرعت انتشار
published
U
انتشار دادن
light emission
U
انتشار نور
propagation constant
U
ثابت انتشار
advertise
U
انتشار دادن
electronic emission
U
انتشار الکترونها
antenna pattern
U
انتشار انتن
electron emmission
U
انتشار الکترون
immission
U
انتشار خارجی
diffusion
U
انتشار پخش
image speard
U
انتشار تصویر
diffusible
U
قابل انتشار
diffusion coefficient
U
ضریب انتشار
emission
U
انتشار امواج
emissivity
U
قابلیت انتشار
diffusion
U
انتشار نور
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
soundboard
U
عامل انتشار عقاید
sounding boards
U
عامل انتشار عقاید
issues
U
انتشار دادن صدور
spreads
U
منتشر شدن انتشار
issued
U
انتشار دادن صدور
sounding board
U
عامل انتشار عقاید
conductivity
U
ضریب هدایت یا انتشار
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
spread
U
منتشر شدن انتشار
circulative
U
انتشار دهنده یا یابنده
issue
U
انتشار دادن صدور
rate of flame propagation
U
سرعت انتشار شعله
error propagation
U
انتشار خطا
[ریاضی]
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
issue
[of something]
[ID card or check]
U
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
diasy chain
U
انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
propagate
U
انتشار دادن پخش کردن
propagated
U
انتشار دادن پخش کردن
propagates
U
انتشار دادن پخش کردن
advertised
U
اعلان کردن انتشار دادن
propagating
U
انتشار دادن پخش کردن
promulgates
U
انتشار دادن ترویج کردن
promulgate
U
انتشار دادن ترویج کردن
promulgating
U
انتشار دادن ترویج کردن
issuable
U
قابل صدور انتشار دادنی
advertises
U
اعلان کردن انتشار دادن
promulgated
U
انتشار دادن ترویج کردن
capital stock
U
سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
electroluminescing
U
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
emissions
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
whispering campaign
U
انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
electroluminescent
U
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
emission
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
answer
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answered
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answers
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
beta version
U
گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
copyright
U
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyrights
U
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
ultrasonic inspection
U
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
emitter coupled logic
U
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
beta test
U
گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
excitation
U
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
promulge
U
انتشار دادن بعموم اگهی دادن
huygen's principle
U
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
circulated
U
انتشار دادن رواج دادن
circulate
U
انتشار دادن رواج دادن
circulates
U
انتشار دادن رواج دادن
process
U
جریان
rheostome
U
جریان بر
insets
U
جریان
rede
U
جریان
effluvium
U
جریان
flush
U
جریان
flushes
U
جریان
in hand
U
در جریان
flushing
U
جریان
going
U
جریان
processes
U
جریان
conduct
U
جریان
conducted
U
جریان
conducting
U
جریان
conducts
U
جریان
actions
U
جریان
action
U
جریان
afflux
U
جریان
against the stream
U
بر ضد جریان اب
fluor
U
جریان
flowline
U
خط جریان
gush
U
جریان
line of flow
U
خط جریان
twayblade
U
جریان
inset
U
جریان
gushes
U
جریان
flow limit
U
حد جریان
flow line
U
خط جریان
gushed
U
جریان
affluxion
U
جریان
circulations
U
جریان
flows
U
جریان
currents
U
جریان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com