Total search result: 201 (10 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
maternal school U |
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
stroke hole U |
بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود |
 |
 |
town fog U |
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود |
 |
 |
bonded store U |
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود |
 |
 |
Recycle Bin U |
نشانهای روی صفحه نمایش ویندوزکه مانند محل نگهداری کاغذهای بیهوده است |
 |
 |
bonded goods U |
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود |
 |
 |
archive U |
کپی ای که در محیط ذخیره سازی نگهداری میشود. |
 |
 |
cycle stock U |
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود |
 |
 |
reference U |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
 |
 |
references U |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
 |
 |
pontage U |
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود |
 |
 |
air-conditioned U |
اتاقی که هوای آن توسط دستگاه conditioner Air خنک و خشک نگهداری میشود |
 |
 |
archive U |
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود |
 |
 |
data integrety U |
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها |
 |
 |
there U |
درانجا |
 |
 |
therein U |
درانجا |
 |
 |
yonder U |
واقع درانجا |
 |
 |
thereon U |
روی ان درانجا |
 |
 |
bad debts U |
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود |
 |
 |
bad debt U |
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود |
 |
 |
write U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
writes U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
quill shaft U |
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود |
 |
 |
estaminet U |
قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست |
 |
 |
school psychologist U |
روانشناس اموزشگاهی |
 |
 |
scholastic U |
مدرسهای اموزشگاهی |
 |
 |
scholastical U |
مدرسهای اموزشگاهی |
 |
 |
school psychology U |
روانشناسی اموزشگاهی |
 |
 |
corrective maintenance U |
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب |
 |
 |
cambridge equation U |
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K = |
 |
 |
witness stand U |
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد |
 |
 |
school neurosis U |
روان رنجوری اموزشگاهی |
 |
 |
hedge school U |
مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود |
 |
 |
mixed school U |
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند |
 |
 |
wppsi U |
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی |
 |
 |
maintenance U |
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل |
 |
 |
deletion U |
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد |
 |
 |
knocked down U |
کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان |
 |
 |
distributed load U |
نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود |
 |
 |
finishing schools U |
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار |
 |
 |
finishing school U |
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار |
 |
 |
railing U |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
 |
 |
railings U |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
 |
 |
gaduate U |
مشمول مالیات تصاعدی فارغ التحصیل شدن دوره اموزشگاهی رابپایان رساندن |
 |
 |
fives U |
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
final act |
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
bushbaby U |
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند |
 |
 |
bushbabies U |
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند |
 |
 |
lamellate U |
لایه مانند ورقه مانند |
 |
 |
fossiliferous U |
فسیل مانند سنگواره مانند |
 |
 |
echoes U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoed U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echo U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoing U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
formed U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
form U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
perfoliate U |
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود |
 |
 |
forms U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
trace U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
traces U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
traced U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
average U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaging U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaged U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averages U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
loads U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
load U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
soft U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
softer U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
softest U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
seconds U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
second U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
mastered U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconding U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
master U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconded U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
masters U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
fax U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxing U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
workgroup U |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
 |
 |
faxed U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxes U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
adjustable wheel U |
چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده] |
 |
 |
horned scully U |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
 |
 |
auto U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
autos U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
standards U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
standard U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
transferring U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
transfer U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
config.sys U |
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود |
 |
 |
transfers U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
asynchronous U |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
 |
 |
palmtop U |
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود |
 |
 |
safe guard U |
نگهداری |
 |
 |
safe keeping U |
نگهداری |
 |
 |
sustenance U |
نگهداری |
 |
 |
conservation U |
نگهداری |
 |
 |
protection U |
نگهداری |
 |
 |
guardianship U |
نگهداری |
 |
 |
preservation U |
نگهداری |
 |
 |
retention U |
نگهداری |
 |
 |
custody U |
نگهداری |
 |
 |
detentions U |
نگهداری |
 |
 |
internment U |
نگهداری |
 |
 |
detention U |
نگهداری |
 |
 |
holding U |
نگهداری |
 |
 |
upkeep U |
نگهداری |
 |
 |
guarding subsidy U |
حق نگهداری |
 |
 |
keeping U |
نگهداری |
 |
 |
retinue U |
نگهداری |
 |
 |
retinues U |
نگهداری |
 |
 |
maintenance U |
نگهداری |
 |
 |
sustention U |
نگهداری |
 |
 |
sustentation U |
نگهداری |
 |
 |
detainer U |
نگهداری |
 |
 |
storage U |
نگهداری |
 |
 |
landing, storage, delivery U |
نگهداری |
 |
 |
addition U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
additions U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
residents U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
modes U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
mode U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
resident U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
POSIX U |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
 |
 |
field maintenance U |
نگهداری در صحرا |
 |
 |
program maintenance U |
نگهداری برنامه |
 |
 |
holding time U |
زمان نگهداری |
 |
 |
field capacity U |
فرفیت نگهداری |
 |
 |
levels of maintenance U |
ردههای نگهداری |
 |
 |
energy preservation U |
نگهداری انرژی |
 |
 |
care U |
نگهداری موافبت |
 |
 |
preventive maintenance U |
نگهداری پیشگیرانه |
 |
 |
maintenance support U |
پشتیبانی نگهداری |
 |
 |
LSD U |
نگهداری تحویل |
 |
 |
granfather file U |
نگهداری می شوند |
 |
 |
holding capacity U |
فرفیت نگهداری |
 |
 |
preventive maintenance U |
نگهداری حفافتی |
 |
 |
care of supplies U |
نگهداری اماد |
 |
 |
restraints U |
نگهداری خودداری |
 |
 |
holding costs U |
مخارج نگهداری |
 |
 |
preventive maintenance U |
نگهداری پیشگیری |
 |
 |
field maintenance U |
نگهداری صحرایی |
 |
 |
cared U |
نگهداری موافبت |
 |
 |
maintenance cost U |
هزینه نگهداری |
 |
 |
categories of maintenance U |
انواع نگهداری |
 |
 |
tenability U |
قابلیت نگهداری |
 |
 |
organizational maintenance U |
نگهداری سازمانی |
 |
 |
maintrain U |
نگهداری کردن |
 |
 |
retentivity U |
قدرت نگهداری |
 |
 |
the keeping of a festival U |
نگهداری عید |
 |
 |
to maintain a road U |
نگهداری کردن |
 |
 |
to maintain one's family U |
نگهداری کردن |
 |
 |
deffered maintenance U |
نگهداری مخصوص |
 |
 |
to take keep U |
نگهداری کردن |
 |
 |
categories of maintenance U |
طبقات نگهداری |
 |
 |
cares U |
نگهداری موافبت |
 |
 |
maintenance cost U |
ارزش نگهداری |
 |
 |
depot maintenance U |
نگهداری دپویی |
 |
 |
depot maintenance U |
نگهداری امادگاهی |
 |
 |
restraint U |
نگهداری خودداری |
 |
 |
maintenance functions U |
کارکردهای نگهداری |
 |
 |
maintenance period U |
دوره نگهداری |
 |
 |
maintenance status U |
وضعیت نگهداری |
 |
 |
record keeping U |
نگهداری سوابق |
 |
 |
support U |
نگهداری کردن |
 |
 |
keeps U |
نگهداری کردن |
 |
 |
maintains U |
نگهداری کردن |
 |
 |
tenure U |
نگهداری اشغال |
 |
 |
maintained U |
نگهداری کردن |
 |
 |
safeguards U |
نگهداری کردن |
 |
 |
safeguarding U |
نگهداری کردن |
 |
 |
safeguarded U |
نگهداری کردن |
 |
 |
safeguard U |
نگهداری کردن |
 |
 |
interlude U |
نگهداری مقدماتی |
 |
 |
keep track of <idiom> U |
نگهداری یاداشت |
 |
 |
conserved U |
نگهداری کردن |
 |
 |
tending U |
نگهداری کردن از |
 |
 |
conserving U |
نگهداری کردن |
 |
 |
keep U |
نگهداری کردن |
 |
 |
maturing U |
نگهداری بتن |
 |
 |
tend U |
نگهداری کردن از |
 |
 |
tended U |
نگهداری کردن از |
 |
 |
conserves U |
نگهداری کردن |
 |
 |
interludes U |
نگهداری مقدماتی |
 |
 |
warehousing U |
نگهداری در انبار |
 |
 |
category U |
طبقه نگهداری |
 |
 |
holds U |
ایست نگهداری |
 |
 |
hold U |
ایست نگهداری |
 |
 |
account U |
نگهداری حسابها |
 |
 |
maintenance U |
نگهداری و تعمیر |
 |