Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
up to date
U
امروزی تازه مطابق روز
up-to-date
U
امروزی تازه مطابق روز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standards
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
new blood
<idiom>
U
جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
enactory
U
دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new coined
U
تازه بنیاد تازه سکه زده
present-day
U
امروزی
on top of
<idiom>
U
امروزی
latter-day
U
امروزی
newfashioned
U
امروزی
nowaday
U
امروزی
the moderns
U
امروزی ها
stylish
<adj.>
U
امروزی
modern
U
امروزی
modern languages
U
زبانهای امروزی
the girls of the period
U
دختران امروزی
modernism
U
اصول امروزی
modern-day
U
روزگارمدرن امروزی
modernness
U
برابری بااصول امروزی ها
modernises
U
بروش امروزی دراوردن
modernised
U
بروش امروزی دراوردن
hi tech
U
بسیار مدرنو امروزی
modernising
U
بروش امروزی دراوردن
modernizes
U
بروش امروزی دراوردن
modernizing
U
بروش امروزی دراوردن
modernized
U
بروش امروزی دراوردن
modernize
U
بروش امروزی دراوردن
dates
U
در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
It doesnt meet the present day requirments(needs).
U
جوابگوی احتیاجات امروزی نیست
modernists
U
هوا خواه اصول امروزی
modernist
U
هوا خواه اصول امروزی
date
U
در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
newlywed
U
تازه داماد تازه عروس
update
U
بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
updates
U
بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
updated
U
بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
hobbledehoy
U
کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
caucasus
U
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
correspounding
U
مطابق
similiar
U
مطابق
after
U
مطابق
matched
U
مطابق
secundumn
U
مطابق
pursuant
U
مطابق
even with
U
مطابق
within
U
مطابق
frae
U
مطابق
correspondent
U
مطابق
correspondents
U
مطابق
incompliance with
U
مطابق
in register
U
مطابق
from
U
مطابق
in keeping
U
مطابق
similar
U
مطابق
according to
U
مطابق
correspoundent
U
مطابق
complied with
U
مطابق با
corresponding
U
مطابق
according
U
مطابق
comply
U
مطابق با
accordant
U
مطابق
confirming
U
مطابق
respondents
U
مطابق
respondent
U
مطابق
consilient
U
مطابق
agreeably to
U
مطابق
complying
U
مطابق با
congurous
U
مطابق
complied
U
مطابق با
corresponding to
U
مطابق
corresponding to
U
مطابق با
complies
U
مطابق با
after the manner of
U
بتقلید مطابق
corresponding
U
مطابق متشابه
newfashioned
U
مطابق مد روز
physiologically
U
مطابق فیزیولوژی
up-to-date
U
مطابق روز
as usual
U
مطابق معمول
by my watch
U
مطابق ساعت من
synchronised
U
مطابق بودن
astronomically
U
مطابق هیئت
pedagogically
U
مطابق فن تعلیم
pursuant to
U
مطابق برحسب
orthodox
U
مطابق مرسوم
fashionably
U
مطابق معمول
traditionally
U
مطابق احادیث
corresponds
U
مطابق بودن
corresponded
U
مطابق بودن
synchrinized
U
مطابق بودن
correspond
U
مطابق بودن
testamentary
U
مطابق با وصیت
up to date
U
مطابق روز
by the square
U
مطابق نمونه
synchronises
U
مطابق بودن
posher
U
مطابق مد روز
homologize
U
مطابق شدن
adjust
U
مطابق کردن
at my request
U
مطابق با تقاضای من
trendier
U
مطابق آخرین مد
trendiest
U
مطابق آخرین مد
trendy
U
مطابق آخرین مد
constitutionally
U
مطابق قانون
conform to
U
مطابق بودن با
to correspond to
U
مطابق بودن
geometrically
U
مطابق هندسه
synchronizes
U
مطابق بودن
relevant
U
وابسته مطابق
correspound
U
مطابق بودن
synchronize
U
مطابق بودن
hygienically
U
مطابق بهداشت
poshest
U
مطابق مد روز
to
U
برحسب مطابق
in accordance with
U
مطابق موافق
synchronising
U
مطابق بودن
posh
U
مطابق مد روز
pedagogically
U
مطابق علم اموزش
dialectically
U
مطابق قواعد منطق
quite the thing
U
مطابق بارسم معمول
discretionally
U
مطابق میل و اختیار
anatomically
U
مطابق علم تشریح
ethically
U
مطابق علم اخلاق
keping with one's view
U
مطابق نظرکسی بودن
musically
U
مطابق اصول موسیقی
technically
U
مطابق اصول فنی
metronomic
U
مطابق میزانه شمار
reconstruction
U
نمونه مطابق اصل
reconstructions
U
نمونه مطابق اصل
cut-and-dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
pedagogical teaching
U
اموزش مطابق فن تعلیم
anno hegirae
U
مطابق تقویم هجری
cut and dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
constitutional
U
مطابق قانون اساسی
accentually
U
مطابق تکیه صدا
up to date
U
مطابق اخرین طرز
ethnologically
U
مطابق علم نژادشناسی
ideal
U
مطابق نمونه واقعی
ideals
U
مطابق نمونه واقعی
cut and dry
U
مطابق نقشه وبرنامه
classic
U
مطابق بهترین نمونه
true life
U
مطابق زندگی روزمره
meet
U
مطابق شرایط بودن
parallels
U
نظیر مطابق بودن با
parallelled
U
نظیر مطابق بودن با
modular
U
مطابق اندازه یامقیاس
biblical
U
مطابق کتاب مقدس
paralleled
U
نظیر مطابق بودن با
currency
U
مطابق روز بودن
to keep step to a band
U
مطابق موزیک پازدن
parallelling
U
نظیر مطابق بودن با
true copy
U
رونوشت مطابق با اصل
classics
U
مطابق بهترین نمونه
currencies
U
مطابق روز بودن
paralleling
U
نظیر مطابق بودن با
meets
U
مطابق شرایط بودن
parallel
U
نظیر مطابق بودن با
moresque
U
مطابق با سبک مغربیهای افریقا
symptomatic
U
مطابق نشانه بیماری نماینده
synchronising
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
ideally
U
مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
tallying
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tally
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallies
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallied
U
تطبیق کردن مطابق بودن
answers
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answering
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answered
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answer
U
بدرد خوردن مطابق بودن
grammatically
U
مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
updated
U
مطابق روز پیش بردن
updates
U
مطابق روز پیش بردن
model
U
مطابق مدل معینی در اوردن
modeled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
modelled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
ethnically
U
مطابق علم طوایف بشر
conventional
U
مرسوم مطابق ایین وقاعده
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
synchronizes
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
standardizes
U
مطابق درجه معینی دراوردن
synchronize
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronises
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronised
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
models
U
مطابق مدل معینی در اوردن
update
U
مطابق روز پیش بردن
that i snot in keepingwith our
U
این مطابق نظریه مانیست
standardising
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardises
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardizing
U
مطابق درجه معینی دراوردن
adjusting
U
تسویه نمودن مطابق کردن
sovietize
U
مطابق رژیم شوروی کردن
sunwise
U
مطابق گردش عقربک ساعت
standardised
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardization
U
مطابق معیار خاص دراوردن
phonetioist
U
طرفداری املای مطابق صدا
scriptural
U
مطابق متن کتاب مقدس
with the sun
U
مطابق گردش عقربک ساعت
adjusts
U
تسویه نمودن مطابق کردن
standardize
U
مطابق درجه معینی دراوردن
sinicize
U
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
to pursue a plan
U
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...