English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 230 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
convert U امتیاز گرفتن
converted U امتیاز گرفتن
converting U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
score U امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scored U امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scores U امتیاز گرفتن حساب امتیازات
series U 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
carried U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
bogey U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogies U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
monopolization U گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
chartering U امتیاز
chartered U امتیاز
distinction U امتیاز
charter U امتیاز
priviege U امتیاز
distinctions U امتیاز
rectum U امتیاز
prominency U امتیاز
run U یک امتیاز
ad U امتیاز
point U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
rectums U امتیاز
franchises U امتیاز
charters U امتیاز
runs U یک امتیاز
prerogative U امتیاز
upper hand U امتیاز
prerogatives U امتیاز
credit U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
advantage U امتیاز
concessions U امتیاز
franchise U امتیاز
francs U امتیاز
franc U امتیاز
ads U امتیاز
plus U امتیاز
concession U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
scoreline U خط امتیاز
pre-eminence U امتیاز
prominence U امتیاز
lease U امتیاز
pas U امتیاز
game bird U یک امتیاز
licence U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
score U امتیاز
scored U امتیاز
act of grace U امتیاز
scores U امتیاز
licenses U امتیاز
royalty U حق امتیاز
licences U امتیاز
royalties U حق امتیاز
credits U امتیاز
privilege U امتیاز
leases U امتیاز
pre eminence U امتیاز
odder U امتیاز دادن
oddest U امتیاز دادن
grantee U صاحب امتیاز
game point U امتیاز پایانی
preferential U امتیاز دهنده
field privilege U امتیاز فیلد
odd U امتیاز دادن
worst U امتیاز اوردن
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
decision U برنده با امتیاز
decisions U برنده با امتیاز
aces U امتیاز سرویس
foot score line خط امتیاز انتهایی
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
chalk up U کسب امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
win on points U پیروزی با امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
double figures U امتیاز دو رقمی
differentia U وجه امتیاز
match point U اخرین امتیاز
loved U امتیاز صفر
law of advantage U قانون امتیاز
patent U امتیاز نامه
loss on points U باخت با امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
perfect score U امتیاز کامل
privileged U دارای امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
maritime lien U امتیاز دریایی
outpoint U برنده با امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
ace U امتیاز سرویس
loves U امتیاز صفر
go-ahead U امتیاز برتر
love U امتیاز صفر
set point U اخرین امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
patents U امتیاز نامه
precedence U امتیاز سابقه
patenting U امتیاز نامه
awarding of points U امتیاز دادن
insurance U امتیاز مطمئن
headstart U امتیاز در شروع
privileged U امتیاز دار
precedency U امتیاز سابقه
concessioner U صاحب امتیاز
patented U امتیاز نامه
match points U اخرین امتیاز
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
handicap U امتیاز دادن اشکال
counting U تعداد امتیاز توپزن
double bogey U دوبار کسب امتیاز
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
point U درجه امتیاز بازی
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
count U تعداد امتیاز توپزن
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
counted U تعداد امتیاز توپزن
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
counts U تعداد امتیاز توپزن
point spread U امتیاز قابل انتظار
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
decision U برنده کشتی با امتیاز
decisions U برنده کشتی با امتیاز
service ace U امتیاز سرویس تنیس
set point U اخرین امتیاز بازی
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
brassage U حق امتیاز سکه زدن
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
indult U اجازه نامه امتیاز
ice U امتیاز سرنوشت ساز
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
software license U امتیاز نرم افزار
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
ahead U دارای امتیاز بیشتر
thirty U دومین امتیاز گیم
handicaps U امتیاز دادن اشکال
thirties U دومین امتیاز گیم
fifteen U نخستین امتیاز گیم
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
equaliser U امتیاز مساوی کننده
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
down U عقب افتادن در امتیاز
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
blankest U ممانعت از امتیاز گیری حریف
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
penalty U پرتاب خطای بدون امتیاز
penalties U پرتاب خطای بدون امتیاز
deuce U مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
blank U ممانعت از امتیاز گیری حریف
earned run average U میانگین امتیاز کسب شده
flagman U داور مخصوص تشخیص امتیاز
bring in U امتیاز بدست اوردن در پایگاه
handicaps U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
equites U سواره نظام صاحب امتیاز
grant U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
grants U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
investitures U سرمایه گذاری دادن امتیاز
investiture U سرمایه گذاری دادن امتیاز
patents U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com