Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
game point
U
امتیاز پایانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
terminals
U
پایانی
terminal
U
پایانی
consummatory
U
پایانی
illimitability
U
بی پایانی
termial
U
پایانی
illimitableness
U
بی پایانی
final
U
پایانی
finals
U
پایانی
immeasurableness
U
بی پایانی
immeusurableness
U
بی پایانی
immeasurability
U
بی پایانی
termination
U
پایانی
semi-final
U
نیم پایانی
end spurt
U
جهش پایانی
terminals
U
پایانه پایانی
termination phase
U
مرحله پایانی
afterword
U
سخن پایانی
terminal
U
پایانه پایانی
final state
U
حالت پایانی
final cinditions
U
شرایط پایانی
termination stage
U
مرحله پایانی
reliability index
U
نمایه پایانی
semifinal
U
نیم پایانی
termial depression
U
افسردگی پایانی
terminal insomnia
U
بیخوابی پایانی
terminal organ
U
اندام پایانی
terminal reinforcement
U
تقویت پایانی
terminal symbol
U
نماد پایانی
terminal symbol
U
علامت پایانی
terminal threshold
U
استانه پایانی
terminal unit
U
واحد پایانی
terminal error
U
خطای پایانی
nonterminal
U
غیر پایانی
end point
U
نقطه پایانی
a never-ending job
U
کار بی پایانی
consummatory response
U
پاسخ پایانی
consummatory stimulus
U
محرک پایانی
terminal stimulus
U
محرک پایانی
end action
U
عمل پایانی
end link
U
حلقه پایانی
end pleasure
U
لذت پایانی
semi-final
U
مسابقات نیم پایانی
home stretch
U
گام های پایانی
final boiling point
U
نقطه جوش پایانی
twentyfive yard line
U
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
krause's end bulbs
U
پیازهای پایانی کراوس
nonterminal symbol
U
نماد غیر پایانی
tsr
U
برنامه مقیم پایانی ایستا
terminal and stay resident program
U
برنامه مقیم پایانی ایستا
no-man's land
U
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
back room
U
محوطه بین خط پایانی ودیوار
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
playoffs
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoff
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
go baseline
U
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
melodrama
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
gridding
U
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
priviege
U
امتیاز
act of grace
U
امتیاز
franchises
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
pas
U
امتیاز
licenses
U
امتیاز
rectum
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
licence
U
امتیاز
privilege
U
امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
lease
U
امتیاز
leases
U
امتیاز
charters
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
run
U
یک امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
chartering
U
امتیاز
chartered
U
امتیاز
charter
U
امتیاز
point
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
franchise
U
امتیاز
franc
U
امتیاز
francs
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
plus
U
امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
credit
U
امتیاز
upper hand
U
امتیاز
advantage
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
crediting
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
prominency
U
امتیاز
pre-eminence
U
امتیاز
scored
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
ad
U
امتیاز
concession
U
امتیاز
scores
U
امتیاز
score
U
امتیاز
distinction
U
امتیاز
worst-
U
امتیاز اوردن
field privilege
U
امتیاز فیلد
foot score line
خط امتیاز انتهایی
worst
U
امتیاز اوردن
double figures
U
امتیاز دو رقمی
concessioner
U
صاحب امتیاز
concessionary
U
صاحب امتیاز
concessionaire
U
صاحب امتیاز
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
concession deed
U
امتیاز نامه
chalk up
U
کسب امتیاز
awarding of points
U
امتیاز دادن
insurance
U
امتیاز مطمئن
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
patent
U
امتیاز نامه
patents
U
امتیاز نامه
differentia
U
وجه امتیاز
patenting
U
امتیاز نامه
patented
U
امتیاز نامه
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
privileged
U
دارای امتیاز
privileged
U
امتیاز دار
aces
U
امتیاز سرویس
maritime lien
U
امتیاز دریایی
magna cum laude
U
با امتیاز زیاد
loss on points
U
باخت با امتیاز
licence owner
U
صاحب امتیاز
law of advantage
U
قانون امتیاز
score sheet
U
برگ امتیاز
scoreless
U
بدون امتیاز
preferential
U
امتیاز دهنده
oddest
U
امتیاز دادن
match point
U
اخرین امتیاز
loves
U
امتیاز صفر
precedency
U
امتیاز سابقه
perfect score
U
امتیاز کامل
outpoint
U
برنده با امتیاز
ace
U
امتیاز سرویس
match points
U
اخرین امتیاز
go-ahead
U
امتیاز برتر
precedence
U
امتیاز سابقه
love
U
امتیاز صفر
loved
U
امتیاز صفر
odder
U
امتیاز دادن
decisions
U
برنده با امتیاز
headstart
U
امتیاز در شروع
win on points
U
پیروزی با امتیاز
decision
U
برنده با امتیاز
converted
U
امتیاز گرفتن
converting
U
امتیاز گرفتن
converts
U
امتیاز گرفتن
set point
U
اخرین امتیاز
grantee
U
صاحب امتیاز
convert
U
امتیاز گرفتن
odd
U
امتیاز دادن
high run
U
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
oddsmaker
U
تعیین کننده امتیاز
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
scoring key
U
[کلید امتیاز دهی]
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
brassage
U
حق امتیاز سکه زدن
bowling average
U
معدل امتیاز بازیگربولینگ
bowled for a duck
U
باختن بازیگر بی امتیاز
point spread
U
امتیاز قابل انتظار
read write privilege
U
امتیاز خواندن- نوشتن
royal prerogative
U
حق امتیاز ویژه پادشاه
indult
U
اجازه نامه امتیاز
set point
U
اخرین امتیاز بازی
service ace
U
امتیاز سرویس تنیس
To gain an advantage.
U
کسب امتیاز کردن
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
wining by deukjoom
U
برد تکواندو با امتیاز
software license
U
امتیاز نرم افزار
in the hole
<idiom>
U
امتیاز پایین صفر
home court advantage
U
امتیاز بازی در خانه
To keep the score.
U
حساب امتیاز رانگاهداشتن
double bogey
U
دوبار کسب امتیاز
equaliser
U
امتیاز مساوی کننده
To score points.
U
امتیاز آوردن ( ورزش )
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...