Perdic | امادگی چالاکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 151 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vigilance U	امادگی چالاکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
	agility U	چالاکی
	speediness U	چالاکی
	vivacity U	چالاکی
	rapidness U	چالاکی
	rapidity U	چالاکی
	quickness U	چالاکی
	promptness U	چالاکی
	nippiness U	چالاکی
	easiness [quickness] U	چالاکی
	celerity U	چالاکی
	alacrity [speed] U	چالاکی
	dexterity U	چالاکی
	fleetness U	چالاکی
	velocity U	چالاکی
	swiftness U	چالاکی
	legerity U	چالاکی
	speed of action U	چالاکی
	promptitude U	چالاکی
	vibrancy U	طراوت و چالاکی
	dexterity test U	ازمون چالاکی
	manual dexterity test U	ازمون چالاکی دستها
	finger dexterity test U	ازمون چالاکی انگشتان
	interquartile range U	دامنه میان چالاکی
	pep U	چالاکی نیرو دادن
	defense readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
	air defense readiness U	وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
	kelter U	امادگی
	tautness U	امادگی
	readiness U	امادگی
	kelter or kilter U	امادگی
	predispostion U	امادگی
	proneness U	امادگی
	penchant U	امادگی
	forms U	امادگی
	susceptibility U	امادگی
	covers U	امادگی
	preparation U	امادگی
	coverings U	امادگی
	cover U	امادگی
	preparations U	امادگی
	disposition U	امادگی
	formed U	امادگی
	form U	امادگی
	qualification U	امادگی
	preparedness U	امادگی
	conditioning U	امادگی
	law of readiness U	قانون امادگی
	availability U	زمان امادگی
	half way houses U	خانههای امادگی
	erg U	2- امادگی ذاتی
	preparatory interval U	دوره امادگی
	operational readiness U	امادگی عملیاتی
	insusceptibility U	عدم امادگی
	physical fitness U	امادگی جسمانی
	peak up U	در اوج امادگی
	liability to disease U	تعهد امادگی
	indisposedness U	عدم امادگی
	medical fitness U	امادگی پزشکی
	state of alert U	وضعیت امادگی
	peripheral U	دوره امادگی
	hottest U	امادگی کامل
	hotter U	امادگی کامل
	hot U	امادگی کامل
	work out U	تمرین امادگی
	readiness U	امادگی رزمی
	preparatory schools U	اموزشگاه امادگی
	preparatory school U	اموزشگاه امادگی
	indispositions U	عدم امادگی
	indisposition U	عدم امادگی
	reconditioning U	تجدید امادگی
	unreadiness U	عدم امادگی
	training camp U	اردوی امادگی
	condition of readiness U	شرایط امادگی
	reading readiness U	امادگی خواندن
	second degree of readiness U	امادگی درجه دو
	combat readiness U	امادگی رزمی
	third degree of readiness U	امادگی درجه سه
	materiel readiness U	امادگی رزمی وسایل
	physical fitness U	امادگی عمومی جسمانی
	readiness category U	نوع امادگی رزمی
	school readiness U	امادگی ورود به مدرسه
	operational performance category U	طبقه امادگی عملیاتی
	peripheral course U	دوره امادگی نظامی
	readiness category U	درجه امادگی رزمی
	operational performance category U	امادگی عملیاتی از طبقه
	flyable dud U	بدون امادگی رزمی
	condition of readiness U	وضعیت امادگی رزمی
	fourth degree of readiness U	امادگی درجه چهار
	readiness U	اماده باش امادگی
	level of readiness U	سطح امادگی رزمی
	combat ready U	دارای امادگی رزمی
	condition code U	کد وضعیت امادگی اقلام
	distensibility U	امادگی برای بادکردن
	data terminal ready U	امادگی ترمینال داده
	data set ready U	امادگی مجموعه داده ها
	habilitation U	لباس پوشاندن امادگی
	accessibility U	امادگی برای پذیرایی
	ingenuity U	امادگی برای اختراع
	lurch U	امادگی شکست فاحش
	lurches U	امادگی شکست فاحش
	lurching U	امادگی شکست فاحش
	lurched U	امادگی شکست فاحش
	preparations U	امادگی اماده سازی
	preparation U	امادگی اماده سازی
	readiness to report U	امادگی برای پاسخ دادن
	sight-reading U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	reagency U	امادگی برای واکنش یا معرفی
	teachability U	امادگی جهت یاد گرفتن
	sight read U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	sight-read U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	sight-reads U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	haemophillia U	امادگی بخون رفتن زیاد
	opposability U	امادگی برای روبرو گذاشتن
	fluctuability U	امادگی برای بالاوپایین رفتن
	impressionability U	امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
	irresponsiveness U	عدم امادگی برای پاسخ دادن
	inseparability U	عدم امادگی برای جدا شدن
	inerrability U	معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
	army ready material program U	برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
	mission ready U	اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
	materiel readiness U	میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
	snug down U	امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
	insuperability U	عدم امادگی برای از میان برداشتن
	communicativeness U	امادگی برای رساندن خبر پرگویی
	flight readiness firing U	ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
	ready solubility in water U	امادگی برای زودحل شدن دراب
	removability U	ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
	vitrescence U	امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
	impulsiveness U	امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
	dtr U	Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
	war footing U	حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
	inductility U	عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
	road test U	ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
	put and take fishing U	انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
	plea of tender U	اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
	condensability U	قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
	civilian preparedness for war U	اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
	ground U	تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
	contractibility U	قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
	availability factor U	ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
	record U	کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
	availability U	میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
	serviceability criteria U	وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
	flight test U	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
	unit categories U	انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
	flying status U	وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
	service test U	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
	operating level U	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
	asynchronous computer U	نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام