English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
man-made fiber U الیاف شیمیایی
synthetic fibers U الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Other Matches
over dyeing U [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament U الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
wool sorting U دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
nep U پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
fibers U الیاف
glass fibers U الیاف شیشه
man-made fiber U الیاف مصنوعی
fibrillation U تشکیل الیاف
fiber optics U الیاف نوری
ramie U الیاف گیاه
ravel U از هم جداکردن الیاف
vulcanized fiber U الیاف وولکانیده
undyed <adj.> U الیاف خام
vegetable fiber U الیاف گیاهی
to unravel woven [knitted] fabric U از هم جداکردن [الیاف]
acetate fibers U الیاف استاتی
raffia U الیاف رافیا
coir U الیاف سخت وزبر
dyeability U قابلیت رنگرزی الیاف
cotton-carder U جدا کننده الیاف
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
bleaching U رنگ زدایی الیاف
bath dye U حمام رنگرزی الیاف
viscose rayon U الیاف سلولزی مصنوعی
piassava U الیاف نخل پیاساوا
decorticate U بصورت الیاف در اوردن از
manila rope U الیاف یا طناب مانیلا
hydrophobic U [الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
crepe paper U کاغذ الیاف درشت
orientation of fibers U نظم و یکنواختی الیاف در نخ
stripping of dye U رنگبری کردن از الیاف
shrinkage U جمع شدن الیاف
polyester U الیاف یاپارچه پولی استر
fasciculus U دسته یا مجموعه کوچک الیاف
plucker U ماشین الیاف بازکن پشم
flaxy filaments U رشته هایا الیاف کتان
fascicle U دسته یامجموعه کوچک الیاف
spun glass U شیشه مذاب الیاف مانند
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
adhesion of fibers U خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
acetate rayon process U فرایند تهیه الیاف استاتی
tows U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
tow U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
density U تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
fascicule U دسته یا مجموعه کوچک الیاف
oakum U الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
oakum U پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
vegetable fiber U الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
protein fiber U الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
curing time U مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
carding U موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
dacron U نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
blade U کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
natural fiber U الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
henequen U الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
ingrain U نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
tip fading U [رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
flock U [الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
chemic U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemicals U شیمیایی
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
carding brush U شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
chemical security U تامین شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
chemical U ماده شیمیایی دارویی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
acrylic fibers U الیاف مصنوعی اکریلیک [گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود]
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemotrophic treatment U تسویه خوراک ساخت شیمیایی
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
flavone U ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com