Perdic | الگوی الکترون ازاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	free electron model U	الگوی الکترون ازاد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	free electron U	الکترون ازاد
	free electron gas U	گاز الکترون ازاد
	quasi free electron theory U	نظریه الکترون شبه ازاد
	glide path U	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
	free gyroscope U	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
	attack pattern U	الگوی تک
	energy pattern U	الگوی انرژی
	stochastic model U	الگوی تصادفی
	demand pattern U	الگوی تقاضا
	stenograph U	الگوی حروف
	program schema U	الگوی برنامه
	conjunctive model U	الگوی عطفی
	purchasing patterns U	الگوی خرید
	probabilistic model U	الگوی تصادفی
	random model U	الگوی تصادفی
	field template U	الگوی فیلد
	neoclassical model U	الگوی نئوکلاسیک
	probabilistic model U	الگوی احتمالی
	bit pattern U	الگوی بیتی
	bit pattern U	الگوی ذرهای
	pattern of development U	الگوی توسعه
	radiation pattern U	الگوی تابش
	mathematical model U	الگوی ریاضی
	mathematicl model U	الگوی ریاضی
	econometric model U	الگوی اقتصادسنجی
	macro model U	الگوی کلان
	micro model U	الگوی خرد
	vintage model U	الگوی زمانی
	molecular model U	الگوی مولکولی
	movement pattern U	الگوی حرکتی
	economic model U	الگوی اقتصادی
	two sector model U	الگوی دو بخشی
	dynamic model U	الگوی پویا
	normative model U	الگوی هنجاری
	haavelmo model U	الگوی هاولمو
	macro dynamic model U	الگوی کلان پویا
	fundamental motor pattern U	الگوی بنیادی حرکت
	drill jig U	الگوی مته کاری
	planning model U	الگوی برنامه ریزی
	micro dynamic model U	الگوی خرد پویا
	s r model U	الگوی محرک- پاسخ
	developmental motor pattern U	الگوی حرکت تکوینی
	pattern construction drawing U	الگوی نقشههای ساختمانی
	decision model U	الگوی تصمیم گیری
	noncompetitive model U	الگوی غیر رقابتی
	drilling jig U	الگوی مته کاری
	keyboard template U	الگوی صفحه کلید
	stimulus response model U	الگوی محرک- پاسخ
	vintage model U	الگوی مقطع زمانی
	scheme U	الگوی پیش فرض
	street gauge U	الگوی سطح راه
	stick and ball model U	الگوی گلوله و میله
	stencil plate U	الگوی نقشه برداری
	sport skill pattern U	الگوی مهارت ورزشی
	space filling molecular model U	الگوی مولکولی فضا پر کن
	archetype U	طرح یا الگوی اصلی
	archetypes U	طرح یا الگوی اصلی
	feminiene stereotype U	الگوی قالبی زنانگی
	balanced growth model U	الگوی رشد متوازن
	high sea U	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
	stimulus organism response model U	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
	s o r model U	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
	matrixes U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	repeating group U	الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	electron U	الکترون
	electrons U	الکترون
	isoelectronic U	هم الکترون
	coelectron U	هم الکترون
	trace U	رد الکترون
	traced U	رد الکترون
	negatron U	الکترون
	traces U	رد الکترون
	electron donor U	الکترون ده
	encoding U	نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
	dithered U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	dithers U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	audio U	الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
	grades U	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
	grade U	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
	dither U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	areas U	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
	area U	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
	electron exchange U	تبادل الکترون
	bound electron U	الکترون بسته
	electron energy U	کارمایه ی الکترون
	electron energy U	انرژی الکترون
	electron emmission U	انتشار الکترون
	electron emitter U	منبع الکترون
	electron emission U	صدور الکترون
	electron flow U	فلوی الکترون
	electron flow U	سیلان الکترون ها
	electron focusing U	تمرکز الکترون
	electron pair U	زوج الکترون
	electron orbit U	مسیرگردش الکترون
	emission U	صدور الکترون
	emissions U	صدور الکترون
	electronic concentration U	غلظت الکترون
	electron multiplier U	افزاینده الکترون
	electron mass U	جرم الکترون
	electron jump U	پرش الکترون
	electron injector U	الکترون افکن
	antibonding electron U	الکترون ضد پیوندی
	electron donor U	دهنده الکترون
	electron affinity U	الکترون خواهی
	electron avalanche U	بهمن الکترون
	electron beam U	شعاع الکترون
	electron conduction U	هدایت الکترون
	electron beam U	پرتو الکترون
	electron beam U	اشعه الکترون
	electron concentration U	غلظت الکترون
	electron charge U	بار الکترون
	electron capture U	الکترون گیراندازی
	electron acceptor U	الکترون پذیر
	electron decay U	تجزیه الکترون
	electron decay U	اضمحلال الکترون
	electron diffraction U	خمیدگی الکترون
	charge of the electron U	بار الکترون
	electron distribution U	پخش الکترون
	concentration of electron U	چگالی الکترون
	conduction electron U	الکترون رسانایی
	conduction electron U	الکترون رسانش
	electron acceleration U	شتاب الکترون
	electron acceptor U	پذیرنده الکترون
	electron deceleration U	دیرکرد الکترون
	electron beam U	باریکه الکترون
	lone electron U	الکترون تنها
	electron transition U	عبور الکترون
	photo electron U	فوتو الکترون
	electron tube U	لوله الکترون
	electron volt U	الکترون ولت
	inner shell electron U	الکترون درونی
	electroneutrality U	الکترون خنثایی
	isoelectronic ions U	یونهای هم الکترون
	electrophile U	الکترون دوست
	electron transition U	انتقال الکترون
	outer shell electron U	الکترون رسانایی
	outer shell electron U	الکترون بیرونی
	nuclear electron U	الکترون هسته
	nonbonding electron U	الکترون ناپیوندی
	mass of the electron U	جرم الکترون
	free electron U	الکترون غیرپیوندی
	odd electron U	الکترون منفرد
	density of electron U	چگالی الکترون
	initiating electron U	الکترون اغازگر
	electron spin U	تنیدگی الکترون
	valence electron U	الکترون فرفیت
	electron recoil U	بازگشت الکترون
	electron shell U	پوسته الکترون
	photo electron U	الکترون نوری
	valence electron U	الکترون رسانایی
	electron spin U	اسپین الکترون
	valence electron U	الکترون والانس
	high energy electron U	الکترون پر انرژی
	electron trajectory U	مسیر الکترون
	primary electron U	الکترون اولیه
	secondary electron U	الکترون ثانوی
	electron drift U	رانش الکترون
	dense binary code U	کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
	linear accelerator U	شتابده خطی الکترون
	electron accelerator U	شتاب دهنده الکترون
	unpaired electron U	الکترون جفت نشده
	electron capture detector U	اشکارساز الکترون گیراندازی
	electron charge mass ratio U	چگالی بار الکترون
	electron attachment U	پیوستگی یا وابستگی الکترون
	lone pair electron U	زوج الکترون تنها
	transmission electron micrograph U	ریزنگار انتقال الکترون
	supressor grid U	شبکه الکترون بند
	secondary electron emission U	پیل ثانویه الکترون
	rest mass of the electron U	جرم ساکن الکترون
	bonding electron pair U	زوج الکترون پیوندی
	electron gun U	لوله پرتاب الکترون
	elementary charge U	بار الکترون [فیزیک]
	outer shell electron U	الکترون لایه بیرونی
	delocalized electron U	الکترون غیر مستقر
	lone pair electron U	زوج الکترون ناپیوندی
	electron transfer mechanism U	مکانیسم انتقال الکترون
	electron pair U	زوج الکترون حفره
	electron paramagnetic resonance U	رزونانس پارامغناطیسی الکترون
	electron deficient molecules U	مولکولهای با کمبود الکترون
	electron pairing U	زوج شدن الکترون
	electron pair bond U	پیوند زوج الکترون
	electrophilic reagent U	واکنشگر الکترون دوست
	electrophilic attack U	حمله الکترون دوستی
	electron orbit U	مدار گردش الکترون
	electroosmotic effect U	اثر الکترون اسمزی
	electron spin resonance U	رزونانس اسپین الکترون
	electron multiplier U	فزون ساز الکترون
	electron transit time U	زمان عبور الکترون
	electron deceleration U	کندی حرکت الکترون
	electrophilic addition U	افزایش الکترون دوستی
	format U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	masks U	محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
	formats U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	mask U	محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
	electrophilic aromatic substitution U	استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
	electron withdrawing substituent U	گروه استخلافی الکترون کشنده
	photon U	تنها یک الکترون تابش شود
	Electron paramagnetic resonance [EPR] U	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
	pictured U	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون