English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alkylamine U الکیل امین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amino U حاوی ریشهء امین وابسته به عامل امین
alkylborance U الکیل بوران
alkylation U الکیل دارشدن
dealkylation U الکیل زدایی
alkyl group U گروه الکیل
alkylation U الکیل دار کردن
alkylation agent U عامل الکیل دار کننده
friedel crafts alkylation U الکیل دار کردن فریدل-کرافتس
acid alkylation U الکیل دار کردن در محیط اسیدی
single-minded U امین
single hearted U امین
amine U امین
bailee U امین
depositary U امین
fiduciary U امین
selah U "امین "
person in a position of trust U امین
single minded U امین
amen U امین
verily U امین
trusty U امین
trustee U امین
trustees U امین
trustworthy U امین
thirtieth U سی امین
deamination U امین زدایی
peace officer U امین صلح
faithworthy U امین معتبر
officer U امین صلح
Justices of the Peace U امین صلح
secondary amine U امین 2 درجه
primery amine U امین 1 درجه
personal representative U امین ترکه
officers U امین صلح
transmination U انتقال امین
amine terminus U امین انتهایی
tertiary amine U امین 3 درجه
arylamine U اریل امین
Justice of the Peace U امین صلح
secondary amine U امین نوع دوم
tertiary amine U امین نوع سوم
primery amine U امین نوع اول
JP U مخفف امین صلح
JPs U مخفف امین صلح
monoamine oxidase inhibitor U بازدارنده اکسیداز تک امین
mao U بازدارنده اکسیداز تک امین
amination U امین دار کردن
amination U امین دار شدن
honest U درست کار امین
amino sugar U قند امین دار
bailiffs U امین صلح یاقاضی
bailiff U امین صلح یاقاضی
fiducial U وابسته به امین ترکه
honeysuckle U پیچ امین الدوله
to put U بدست امین دادن
twinflower U پیچ امین الدوله معطرامریکایی
pendent lite U حکم معلق امین ترکه
Justice of the Peace U امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justices of the Peace U امین صلح دادرس دادگاه بخش
field cornet U کلانتریا امین صلح درشهرستانهای colonyepac
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
letters of administration U حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com