English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
soilure U الوده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
miry U الوده
contaminate U الوده
in for U الوده
smeary U الوده
bedraggled U الوده
contaminated U الوده
unclean U الوده
contaminates U الوده
contaminating U الوده
spotty U الوده
contaminated U الوده کردن
contaminates U الوده کردن
contaminate U الوده کردن
contaminating U الوده کردن
slimy U لجن الوده
smutch U الوده کردن
red-handed U بخون الوده
imbrue U الوده کردن
defiles U الوده کردن
defiling U الوده کردن
unchaste U الوده دامن
infect U الوده کردن
infecting U الوده کردن
infects U الوده کردن
bitten with U الوده دچار
defile U الوده کردن
contaminative U الوده کننده
septic U گندیده الوده
defiled U الوده کردن
contaminant U جسم الوده
polluter U الوده کننده
sludgy U لجن الوده
polluters U الوده کننده
pollutant U الوده کننده
pollutants U الوده کننده
envenom U الوده کردن
smutchy U الوده وکثیف
muck U الوده کردن
sullied U الوده شدن
sullies U الوده شدن
contaminants U جسم الوده
contamination U الوده کردن
sully U الوده شدن
sullying U الوده شدن
smuttiest U با سیاهک الوده شده
smuttier U با سیاهک الوده شده
to imbrue in blood U الوده بخون کردن
red handed U دست بخون الوده
bacterize U بامیکرب الوده شدن
flyblown U الوده بتخم حشرات
smutty U با سیاهک الوده شده
contaminants U ملوث الوده کننده
erythroid U الوده یامایل بخونریزی
contaminating U الوده یا کثیف کردن
contaminant U ملوث الوده کننده
contaminates U الوده یا کثیف کردن
to imbrue with blood U الوده بخون کردن
contaminate U الوده یا کثیف کردن
contaminated U الوده یا کثیف کردن
tainting U رنگ کردن الوده شدن
taints U رنگ کردن الوده شدن
smoggy U پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
taint U رنگ کردن الوده شدن
smog U هوای الوده به دود وبخار
fly blow U الوده به تخم مگس کردن
trichinize U با کرم گوشت خوک الوده شدن
wallow course U خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
flybelt U منطقه الوده به حشره تسه تسه
mess U :شلوغ کاری کردن الوده کردن
messes U :شلوغ کاری کردن الوده کردن
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
befoul U کثیف کردن الوده کردن
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
pavements U کف سازی
individualises U تک سازی
flooring U کف سازی
individualization U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
bridge building U پل سازی
pavement U کف سازی
individuation U تک سازی
deflexion U خم سازی
local anasthesia U سر سازی
bridgework U پل سازی
idolization U بت سازی
flection U خم سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualised U تک سازی
retortion U خم سازی
repk lection U پر سازی
retortion U کج سازی
padding U له سازی
compaction U تو پر سازی
individualized U تک سازی
stylization U مد سازی
truncation U بی سر سازی
emulation U نمونه سازی
elution U پاکیزه سازی
smoothing U صاف سازی
rejuvenation U جوان سازی
decryption U اشکار سازی
emulsification U امولسیون سازی
nationalization U ملی سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
industrialization U صنعتی سازی
arching U طاق سازی
denaturation U مصنوعی سازی
denudation U برهنه سازی
detersion U پاک سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
dwelling construction U خانه سازی
divestment U بی بهره سازی
assimilation U درون سازی
domestication U اهلی سازی
duplexing U مضاعف سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
deprival U بی بهره سازی
derichment U رقیق سازی
die making U حدیده سازی
die shop U حدیده سازی
dilution U رقیق سازی
assimilation U همگون سازی
discolourment U بدرنگ سازی
milling U ارد سازی
roofing U سقف سازی
forgeries U سند سازی
histogenesis U بافت سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
horology U ساعت سازی
stripping U برهنه سازی
hymnography U سرود سازی
ichnography U زمینه سازی
image formation U تصویر سازی
curtailment U کوتاه سازی
forgeries U صورت سازی
implementation U پیاده سازی
haematogenesis U خون سازی
harmonization U هم اهنگ سازی
heterodyne reception U زنه سازی
oscillation U نوسان سازی
forgery U صورت سازی
forgery U سند سازی
immortalization U جاوید سازی
impregnation U ابستن سازی
individuation U جدا سازی
inebriation U مست سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
infuriation U خشمگین سازی
inspissation U غلیظ سازی
intensification U پر قوت سازی
vaporization U بخار سازی
inurement U معتاد سازی
invalidation U باطل سازی
individualization U فرد سازی
individualization U منفرد سازی
incavation U پوک سازی
inceration U موم سازی
inculcation U جایگیر سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com