English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
action for avoidance U اقدام برای لغو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
execution for debt U اقدام برای طلب وصول
zction for dammages U اقدام برای دریافت خسارت وارده
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct. U برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
to take action to prevent [stop] such practices U اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
Other Matches
procedure U اقدام
ploy U اقدام
emprise U اقدام
actions U اقدام
enterprises U اقدام
enterprise U اقدام
actionless U بی اقدام
intervention U اقدام
moved U اقدام
esteem U اقدام
moves U اقدام
enforcement U اقدام
move U اقدام
ploys U اقدام
interventions U اقدام
action U اقدام
proceeding U اقدام
deal with U اقدام کردن
to bend effort U اقدام کردن
to take of a U اقدام کردن
to take measures U اقدام کردن
initial movement U نخستین اقدام
demarche U اقدام سیاسی
intercommunion U اقدام مشترک
enterprises U اقدام کردن
counteraction U اقدام متقابل
countermeasure U اقدام متقابل
emprize U اقدام کردن
to take steps U اقدام کردن
in hand U در دست اقدام
expedience U اقدام مهم
counter-measure U اقدام متقابل
counter-measures U اقدام متقابل
enterprises U قدرت اقدام
deal U اقدام کردن
enterprise U قدرت اقدام
enterprise U اقدام کردن
deals U اقدام کردن
double action U اقدام دوجانبه
proceed U اقدام کردن
proceeded U اقدام کردن
the needful U اقدام لازم
action for cancellation U اقدام به لغو
action for cancellation U اقدام به ابطال
action statement U دستورالعمل اقدام
regular procedure U اقدام قانونی
precaution U اقدام احتیاطی
precautions U اقدام احتیاطی
operation immediate U اقدام سریع
protective measure U اقدام حمایتی
appropriate action U اقدام مقتضی
proceed with deliberations U اقدام به مذاکره
actions U کار اقدام
actions U فعل اقدام
expediency U اقدام مهم
action U کار اقدام
measure U درجه اقدام
action U فعل اقدام
action at low U اقدام قانونی
preparation U اقدام مقدماتی
preparations U اقدام مقدماتی
it wasprologue to the nextmove U اقدام بعدبود
social action U اقدام اجتماعی
legal action U اقدام قانونی
measure of prevention U اقدام احتیاطی
under way U دردست اقدام
start out U اقدام کردن
originators U اقدام کننده پیام
originator U اقدام کننده پیام
greenlight U اجازه حرکت و اقدام
venture U اقدام بکارمخاطره امیز
venturing U اقدام یا مبادرت کردن به
venturing U اقدام بکارمخاطره امیز
ventures U اقدام یا مبادرت کردن به
measure U اندازه اقدام پیشگیری
ventured U اقدام یا مبادرت کردن به
counter-measures U اقدام جبران کننده
ventured U اقدام بکارمخاطره امیز
with measured step U با اقدام مناسب [سنجیده]
it was an incorrect procedure U یک اقدام غلطی بود
enterprises U امرخطیر اقدام مهم
to start out to do something U اقدام بکاری کردن
counter-measure U اقدام جبران کننده
ventures U اقدام بکارمخاطره امیز
proceed U اقدام کردن پرداختن به
adventurism U اقدام به کاری کردن
enterprise U امرخطیر اقدام مهم
memoranda U اقدام به یادداشت کند
memorandum U اقدام به یادداشت کند
memorandums U اقدام به یادداشت کند
It is in progress. It is under way. U دردست اقدام است
proceeded U اقدام کردن پرداختن به
to put in hand U دایرکردن اقدام کردن
venture U اقدام یا مبادرت کردن به
enterprise U اقدام به اجرای قوانین کردن
pushful U متهور در اقدام بکارهای مهم
to play at U خواهی نخواهی اقدام کردن
how shall we proceed U چگونه باید اقدام کرد
enterprises U اقدام به اجرای قوانین کردن
do the necessary U اقدام لازم بعمل اورید
to proceed against a person U اقدام بر علیه کسی زدن
exigent U محتاج به اقدام یا کمک فوری
emergency U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergencies U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
to act in self-defence U دفاع از خود اقدام [حرکت] کردن
cross that bridge when you come to it <idiom> U [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
emergency U پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
emergencies U پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
dilettantism U اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
prohibition U حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
exquatur U اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
launch U شروع کردن اقدام کردن
launched U شروع کردن اقدام کردن
launches U شروع کردن اقدام کردن
launching U شروع کردن اقدام کردن
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
action agent U مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
z buffer U محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com